چادري كه اغلب ساكنان آن پيوسته به ذكر و دعا و نماز اشتغال داشتند؛ كنايه از اينكه دير يا زود چادر روي هوا مي رود. چادرهايي كه رزمندگان مستقر در آن بنيه معرفتي و عرفاني و اخلاص فراواني داشتند؛ كساني كه نماز شب و ادعيه شان ترك نمي شد و زمينه قبول شهادت در آنها بيشتر از بقيه بود. بچه ها وقتي سراغ دوستان خود در آن چادر مي رفتند بعد از اينكه پذيرايي مي شدند از روي مزاح رو به هم كرده مي گفتند: بايد زودتر برويم، اين از آن چادرهاي خطري است؛ كنايه از اينكه اينجا را دشمن به خاطر وجود بچه هاي مخلص بيشتر مي زند، زودتر برويم كه ما هم به آتش آنها نسوزيم!