گزارشی از آخرین وضعیت امنیتی رژیم صهیونیستی

گزارش امنیتی سالانه صهیونیست ها با وجود اذعان به برخی واقعیت های غیر قابل انکار تحولات منطقه ای، سعی کرده افکار عمومی را به افزایش قدرت خود در برابر همسایگان مجبور کند.
کد خبر: ۱۲۴۲۴
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۰ - 25February 2014

گزارشی از آخرین وضعیت امنیتی رژیم صهیونیستی

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از مشرق، "وضعیت امنیتی اسرائیل در مقابله با دشمنانش بسیار بهتر از سالهای گذشته است"، این چکیده گزارش امنیتی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به شورای امنیتی – سیاسی کابینه نتانیاهو است که هفته گذشته در یک نشست ویژه در مقر موساد در تل آویو ارائه شد.

پایگاه اینترنتی شبکه خبری «فلسطین الیوم» به بررسی گزارش امنیتی اخیر اسرائیل پرداخته و نوشت: بر پایه گزارشهای رسانهها مثبت تلقی شدن وضعیت امنیتی اسرائیل، رهاورد گسترش و تقویت سامانه نظامی – امنیتی اسرائیل نیست و تشکیلات گوناگون نظامی – امنیتی اسرائیل از دریایی گرفته تا هوایی و فضایی و سایبری، عامل این ارزیابی مثبت به شمار نمیآید بلکه این ارزیابی برخاسته از عقب گرد و ضعف ارتشهای عربی در عراق، سوریه و مصر و نیز برخاسته از گرفتاری این کشورها در جنگها و درگیریهای داخلی است که یکپارچگی و ثبات آنها را به لرزه درآورده و توانمندیهایشان را دستخوش نابودی ساخته است، تا جایی که این کشورها دیگر نمیتوانند تهدید و چالشی جدّی در برابر توانمندیهای نظامی اسرائیل قلمداد شوند.

مهمترین بندهای گزارش امنیتی صهیونیستها

در این گزارش آمده است که ارتش سوریه به دلیل جنگ شدید داخلی، فرسوده شده و با برچیده شدن سلاحهای شیمیایی سوریه که اصلیترین سلاح بازدارنده این کشور در برابر تهدیدات اسرائیل بود سوریه دیگر توانایی خاصی ندارد. این گزارش ادعا میکند که در صورت شعله ور شدن جنگ، ارتش اسرائیل میتواند چند روزه و حتی چند ساعته دمشق را تصرف کند.

اما آن بخش از گزارش که پیرامون ارتش مصر است جالبتر مینماید؛ در این بخش آمده که روند اوجگیری ارتش مصر که چند سال پیش آغاز شده بود دو سالی است که درجا میزند و ارتش مصر درگیر یک جنگ از پیش باخته علیه گروههای مسلح در سینا شده به گونهای که از ضعف اطلاعات امنیتی و عملکرد عملیاتی رنج میبرد. در این گزارش میخوانیم که ارتش مصر در باتلاق بحرانهای مصر و جنگ سینا فرو رفته و امروز از ضعف کلّی و فرسایش عملکرد رنج میبرد. همچنین در این گزارش وضعیت ارتش و حکومت عراق که درگیر جنگهایی پیاپی شدهاند نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

در این گزارش پیرامون چالشهای امنیتی آمده است: ایران به دلیل توانمندیهای نظامی، در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هستهای است و مواضع خصمانهاش بر ضد اسرائیل، آن را به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل کرده است.

این گزارش از میان چالشهای امنیتی به «چالشهای سازمانهای تروریستی» میپردازد و سازمانهای حماس، جهاد اسلامی، حزب الله و دیگر سازمانهای جهادی در سینا و سوریه را تهدیدی علیه جبهه داخلی اسرائیل به شمار میآورد. در این گزارش آمده است که سازمانهای جهادی سوریه در آینده، زندگی روزانه و عادی شهروندان اسرائیل را تهدید میکنند.

چه بسا میتوان گفت که این گزارش چیز تازهای را در اختیار سیاستمداران اسرائیل و کارشناسان قرار نمیدهد، ولی سندی رسمی از سوی نهادهای تخصصی است که میزان شاخصهای تهدیدآمیز را مشخص و سیاستمداران را کمک میکند تا با بر پایه آن، رویکردها و تصمیمات سیاسی و امنیتی خود را مشخص کنند.

ارتش اسرائیل که برای سازگاری با هر چالش تازهای، همیشه در حال پژوهش و طراحی است، تغییرات گسترده و عمیق در ساختار تهدیدات و چالشهای امنیتی را درک کرده و «موشه یعلون» وزیر جنگ این رژیم در آستانه سالگرد جنگ اکتبر، این دیدگاه را به صورت خلاصه مطرح کرد؛ وی گفت که جنگ اکتبر آخرین جنگ متعارف بود نه تنها به دلیل تغییرات کیفی در ساختار تسلیحات بلکه به این دلیل که کشورها و ارتشهای هم مرز با اسرائیل، گزینه جنگ و رویارویی مستقیم نظامی را کنار نهادهاند.

به همین خاطر ارتش اشغالگر قدس تغییرات گستردهای در ساختار تسلیحاتی خود به وجود آورد، به گونهای که برخی سلاحها را کاهش داد و یا از رده خارج کرد و مکانیسمها، تشکیلات، سامانهها و بخشهای تازهای را ابداع کرد؛ ارتش اشغالگر در همین چارچوب به کاهش شمار تانکها، زره پوشها و لشگرهای پیاده خود پرداخت و در مقابل، بودجه سامانههای پدافند هوایی، هوافضا، یورش هوایی و فناوریهای جاسوسی را افزایش داد و به استحکام مرزها پرداخت.

همه این تحرکات برای رویارویی با تهدیدات احتمالی انجام شده است که جنگ موشکهای بالستیک ایرانی در رأس آنهاست و تهدید احتمالی دیگر، موشکهای دیگری است که با توانمندیهایهای گوناگون از کشورها و مناطق هم مرز با اسرائیل به سوی این رژیم شلیک خواهد شد.

فریب افکار عمومی در گزارش امنیتی صهیونیستی

گزارش امنیتی اسرائیل با چشمانی خشنود، به عقب گرد و ضعف در توانمندیهای ارتشهای عربی مینگرد و با شتاب و به گونهای خودکار نتیجه میگیرد که تهدیدات کاهش یافته و به اسرائیلیها مژده میدهد که دشمنانشان اندک شدهاند. این گزارش به سیاستمداران اسرائیل، اعتماد به نفس، سرمستی پیروزی و تکبر هر چه بیشتر میبخشد و همین موضوع احتمالاً باعث میشود تا افراطیگری و خیره سری بیشتری از خود نشان دهند.

این گزارش، سطحی و غیر واقع بینانه است زیرا با وجود درستی همه محتویات گزارش پیرامون اوضاع ارتشهای عربی، باید گفت که عدم حضور این ارتشها تنها و تنها در زمینه تهدیدات امنیتی نظری میتواند تأثیرگذار باشد؛ به بیان دیگر ارتشهای عربی از جنگ اکتبر به بعد عملاً هیچ تهدیدی برای امنیت اسرائیل نداشتهاند و در دهههای اخیر این نیروهای مقاومت بودهاند که به عنوان تنها تهدید اصلی، اسرائیل را به هراس افکندهاند و این رژیم را به تجاوز و جنگ علیه خود برانگیختهاند.

این مقاومت بود که اسرائیل را وادار کرد تا سازمان آزادیبخش فلسطین را به رسمیت بشناسد و با آن وارد معامله شود؛ این مقاومت بود که اسرائیل را وادار به عقب نشینی ذلیلانه از جنوب لبنان و آنگاه نوار غزه کرد؛ در تجاوز ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان نیز این رژیم مزه تلخ شکست را چشید و وادار به تشکیل کمیتههای تحقیق (کمیته وینوگراد) شد و حتی کار به جایی رسید که برخی سران اسرائیل (عمیر پرتس وزیر جنگ ودان حالوتس رئیس ستاد ارتش) ناچار به استعفا شدند.

همچنین تجاوز اسرائیل به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ و جنایات جنگی این رژیم در جنگ مذکور باعث شد تا سران اسرائیل در آستانه ارجاع به دادگاههای جنایت جنگی قرار گیرند و هم اکنون نیز این خطر آنان را تهدید میکند. اسرائیل در جنگ ۲۰۰۸ نیز همانند جنگ هشت روزه، ناچار به پذیرش شکست شد و نتوانست تهدید موشکی مقاومت علیه جبهه داخلی خود را از میان بردارد؛ بنابراین ناگزیر از پذیرش توان موشکی مقاومت شد و توان بازدارندگی اسرائیل نتوانست امتیازی برای این رژیم محقق سازد.

توان بازدارندگی یکی از مؤلفههای ساختار امنیتی اسرائیل در برابر ارتشهای عربی به شمار میآید و این رژیم تنها زمانی از این توان به عنوان یک سیاست امنیتی علیه گروههای مقاومت بهره میبرد که در نبرد علیه این گروهها ناکام شود. این نشانه عقب گرد و ناکامی اسرائیل در تحقق اهداف اولیه تجاوزات خود است، این رژیم معمولاً در آغاز هر تجاوزی اعلام میکند که قصد نابودی مقاومت را دارد، سپس عقب نشسته و کاهش توانمندیهای تسلیحاتی مقاومت را به عنوان هدف خود برمی گزیند، آنگاه دوباره یک گام به عقب میرود و واقعیت وجودی و توانمندیهای مقاومت را میپذیرد و سرانجام به مرحله اجرای سیاست «تروریسم بازدارنده» میرسد.

شکست نسبی این سیاست در تجاوز اخیر به نوار غزه آشکار شد و باید گفت که این سیاست از نظر اخلاقی و انسانی، هزینههای بسیار سنگینی برای اسرائیل دارد، چرا که بازدارندگی به روش اسرائیل به معنای ارتکاب کشتارهای هر چه بیشتر است و ترس ژنرالهای اسرائیل از اینکه جهان با آنان همانند جنایتکار جنگی رفتار کند نوعی بازدارندگی معکوس برای آنها ایجاد میکند.

افزون بر این، گزارش امنیتی اسرائیل به عمد چندین تهدید واقعی علیه این رژیم را نادیده گرفته است؛ برجستهترین این تهدیدات بر پایه مؤلفههای نظریه امنیت ملی اسرائیل عبارتند از: ترکیب جمعیتی، نقطه پایان کشمکش، به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط اعراب و تبدیل شدن کشور اشغالگر اسرائیل به یک کشور معمولی که پرسش از سرنوشت آن، شهروندانش را نگران نکند و این رژیم ناچار نباشد با زور سرنیزه به حیات خود ادامه دهد.

دست اندرکاران این گزارش که ید طولایی در جعل حقایق و تحریف تاریخ دارند از پرداختن به مهمترین مسأله شانه خالی کردهاند. این مسأله همانا مسأله فلسطین یعنی مسأله فلسطینیهای ۱۹۴۸ و کرانه باختری و غزه و آوارگان فلسطینی است که مسأله اصلی امت عربی و اسلامی و پایه و اساس کشمکش و همه تهدیدات به شمار میآید.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار