خبرگزاری دفاع مقدس، با نگاهی به روند تولیدات هنری در سال های گذشته می توان گفت جدا از هنرمندانی که آثار ماندگار و با کیفیت تولید کردند، سه گروه نسبت به حوزه دفاع مقدس جفا کرده اند. گروه اول کسانی هستند که همگام با نظام سلطه دفاع را بیهوده قلمداد کردند و به شگردهای مختلف در طول سه دهه گذشته آن را زیر سوال بردند.
گروه دوم کسانی که برداشتی سطحی و التقاطی از جنگ تحمیلی دارند و این نگرش و اندیشه مخدوش در تولیدات و محصولات آنان مشهود است.
گروه سوم کسانی هستند که با تولید آثار ضعیف هنری اعم از دیداری، شنیداری ونوشتاری (به ویژه سینمایی) تصویری ناثواب از درخشانترین برهه ی تاریخ ایران کهن ارائه کردند. در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر فیلم های "عاشق ها ایستاده می میرند"، "رنج و سرمستی"، "شیار 143"، "میهمان داریم"، "پنجاه قدم آخر"، "معراجی ها"، "خانه ای کنار آب" و "دلتنگی های عاشقانه" به موضوع دفاع مقدس پرداختند که در این نوشتار به فیلمی که توسط انجمن سینمای دفاع مقدس تولید شده است نگاهی گذرا کرده ایم.
فیلم "دلتنگی های عاشقانه" به کارگردانی رضا اعظمیان در باره جانباز شهید سید منوچهر مدق وهمسرش فرشته ملکی است که بر اساس نوشته ای با این مضمون تهیه شده است. نحوه آشنایی شهید با همسرش درایام مبارزات مردم علیه حکومت ستم شاهی تا نامزدی وازدواج و آغاز جنگ تحمیلی ورفتن به جبهه وجانبازی تا شهادت این رزمنده ی پاسدار روایت می شود.
فیلم دلتنگی های عاشقانه که گویا قرار بوده به اثری رمانتیک (عاطفی) در بستر دفاع مقدس و رویدادهای انقلاب اسلامی تبدیل شود از ناحیه ی فیلم نامه، کارگردانی، ساختار و تدوین به شدت آسیب دیده وقادر نیست پیام خود را به تماشاگر منتقل نماید. فیلم بیشتر شبیه نمایش تلویزیونی است و داستان بیشتر روایت می شود تا اینکه به تصویر کشیده شود.
لحظه آشنایی منوچهر باهمسرش تا نامزدی و رفتن به شمال برای ماه عسل واعزام به جبهه وجانبازی ودوران ملالت آور درمان و تولد بچه ها و... خوب شکل نمی گیرد.
فیلم نامه در سطح حرکت می کند و رابطه این شخصیت با اعضای خانواده و بستگان و همکاران قوام ندارد. دیالوگ ها بسیار دم دستی بیان می شود واز قابلیت ها ومهارت بازیگران مشهوری مانند محمد رضا فروتن، میترا حجار، رویا تیموریان، سیامک اطلسی، شاهرخ فروتنیان به شایستگی استفاده نمی شود و این بازیگران باتجربه در سطح خودشان نیز ظاهر نمی شوند.
فیلم برای ایجاد جذابیت و کشش، خط قرمزهای سینما را می شکند، اما این تمهیدات کارگردان نیز موثر نمی افتد و دلزدگی بیشترمخاطب را فراهم می کند.
در سکانسی از فیلم منوچهر به تغییرات اجتماعی و فاصله گرفتن از آرمان ها و اهداف انقلاب و سقوط اخلاقی به صورت شفاهی اشاره می کند اما کارگردان فراموش می کند این موضوع را به مخاطب نشان دهد و از تصویر استفاده نماید.
دلتنگی های عاشقانه استانداردهای فیلم سازی را رعایت نمی کند و سوژه ای که می توانست دستمایه قرار گیرد برای بیان حقایقی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی و مبارزه مردم با دشمن متجاوز بعثی ومقاومت خانواده ی جانبازان به طور کلی نابود می شود و این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند به راستی چرا اینگونه فیلم ها توسط مراکز مسئول تولید می شود؟!
محمد شریعت پناه