پاسدارم و هرگز نکنم پشت به ميدان

کد خبر: ۱۲۶۰۵۲
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۳ - 20February 2010

 

1048

از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران

پيغام فتح دادندآن سوي جبهه ياران

گلگونه شهيدان ، با خون گل بشويند

تا سرخ تر نمايد رخسار روزگاران

 

1050

شهيدم من که با نيروي ايمان

به حکم رهبر و فرمان يزدان

دفاع از کشور اسلام نمودم

در اين ره جان خود قربان نمودم

1053

جان را نثار معشوق پروانه سان نمودند

تا شمع محفل عشق گردد بسي فروزان

بشنو از آن شهيدان (فزت و رب الکعبه)

چون از ازل ببستند بالايزال پيمان

 

1055

شهات، راهشان شد، ره دلخواهشان شد

مناي سرخ سنگر، چو قربانگاهشان شد

1057

اي جوان اي کشته اسلام و دين

خون پاکت ريخته شد در راه قرآن مبين

نام نيکويت علي است و امير

تو شهيد سنگري اي پاسدار دلير

 

1062

پاسدارم و هرگز نکنم پشت به ميدان

گر سر برود من نروم از سر پيمان

1065

يا رب دلم از غم حسين محزون کن

در سينه ما محبتش افزون کن

جز مهر حسين هر آنچه باشد به دلم

خون ساز و زديده ام بيرون کن

 

1067

آنانکه غمت بجان خريدند حسين

يکباره دل از جهان بريدند حسين

افسوس که گلگون کفنان ايران

جان داده و کربلا نديدند حسين

1070

از بهر وطن ما ز سرو جان گذشتيم

مادر تو مکن گريه کن مرغ چمنم من

اي ملت ايران شهيد وطنم من

آراسته جوانم که خونين کفنم من

 

1071

مادر هيچ مکن گريه تو درباره ي من

پيروي از ره حق است ره چاره ي من

حمد ولله که شده رخت شهادت به تنم

نور محض است کنون منزل همواره من

 

منبع:کتاب آواز پر ملائک

نظر شما
پربیننده ها