فرهنگ ايثار و شهادت و شاخصه هاي آن

کد خبر: ۱۲۷۲۱۰
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۸:۳۵ - 06April 2011

مقدمات بايد گفت عنصر  مبارزه  با ظلم  و تجاوز  در تمام  جوامع و فرهنگ  ها امري  مقدس و ضروري است  و يكي از عناصر  مهم  در حفظ حيات  حقيقي  بشريت است  كه انسان در طول تاريخ به آن محتاج بوده، ليكن در برهه هايي  از زمان و دلايل  شرايطي  خاص، اين فرهنگ ظهور،  بروز و تجلي بيشتري داشته است. هر زمان  كه ظالم  يا متجاوزي قد علم كرده  است، مرداني  غيور با اراده اي  پولادين و با فداكاري و از خود گذشتگي  در مقابلشان ايستاده  و با ظلم  و تجاوز مبارزه كرده اند، حال  يا  در راه هدف  والاي خود كشته  شده اند و يا به فتح  پيروزي رسيده  و ظلم  و متجاوز را  سر جاي خود نشانده اند.مصاديق، حقيقي چنين مبارزاتي در تاريخ ملل مختلف  با هر كيش  و آئيني فراوان يافت مي شود كا بعضي از نمونه هاي آن  حتي در قصه ها ، داستان ها  و اشعار سينه  به سينه  نقل شده است. اما در دين  مبين اسلام  و به ويژه در مكتب  تشيع به دليل  ويژگي هاي  خاص  در آن تأكيد  و بر حفظ حيات معنوي  و عزت مسلمين  در خصوص مبارزه  با ظلم، تجاوز و فسادو... سفارشات  و تأكيدات  مهمي شده است، لذا  در اين بخش  مباني  و شاخص هاي فرهنگ  ايثار و شهادت  بررسي مي شود.

مفهوم شهيد  و شهادت

واژه شهيد  به معناي شاهد،  گواه و كشته شده در راه خدا آمده است. شهيد  از ريشه  شهد در لغت عرب با مشتقات  متعدد در اصل معني  حاضر بودن در يك محل (نقطه مقابل غايب بودن) است. همچنين  به  معني كسي كه چيزي  را با چشم خود ديده  و كسي كه آنچه را  ديده بيان مي كند  آمده است.  در قرآن كريم  45 مرتبه  به معناي حضور در يك محل، گواهي  و علم به چيزي، اقرار و اعتراف،  مشاهده و ديدار، به دست آمدن و حاصل شدن چيزي  و آماده به خدمت  بودن آمده است.(ميمنه،1385، ص8)

شهيد داراي خلقيات،  خصايص و ويژگي  هايي است  كه شايستگي كشته شدن  در راه خداوند را پيدا  مي كند و آثار  اين خلقيات  در جامعه تأثير گذاشته  و ماندگار خواهد بود، و اگر افراد  جامعه  خصوصيات  رفتاري  ايشان را الگو  قرار دهند، به سعادت خواهند رسيد؛ و اين «الگوي  رفتاري و اخلاقي» مفهومي  از فرهنگ شهادت را مي رساند.

تعريف فرهنگ شهادت

تعاريف متعددي از فرهنگ شهادت آورده شده است. فرهنگ شهادت عبارت است  از «مجموعه آگاهي ها، باورها،  آداب و اعتقادات و اعمالي  كه موجب وصل  انسان  به عالي ترين  و والاترين  درج?  كمال،  يعني مرگ  آگاهانه  در راه خدا مي گردد.»  هر گونه آثار باق مانده از شهدا درباره  شهادت و شهيد، سيره، روش و پيام شهيدان  و بالاخره تربت پاك  و مقدس آنان بخشي  از اين فرهنگ مي باشد؛ فرهنگ شهادت عبارت است از :« تعيين عاشقانه اي كه انسان دنيوي  را دز عبور از  حيات مادي به حيات معنوي  لقاءا...مي رساند.»(معدني،22،1378)

در تعريف  فرهنگ شهادت مي توان سه نگاه داشت : قبل از شهادت ، حين شهادت و بعداز شهادت مي توان برا ساس آن مقاطع و ويژگي هاي آن  و زمان مورد نظر، تعريف  ارائه داد . مي توان  اين مقاطع را جدا  ديد يا اينكه به هم پيوسته ، همچنين  مي توان يك مقطع را مبنا قرار داد و يا اينكه به عوامل  و مواردي پرداخت  كه منتج به شهادت مي شود، شهادت  نيز محصولي است كه بايد معرفي گردد و شهدا معرف آن فرهنگ اند.فرهنگ شهادت مجموعه آثار ، اصول و معارفي است كه معرف و برآمده از حيات معنوي شهيدان راه خدا، و مبين سير? عملي آنهاست .

در فرهنگ شهادت شهيد و شهادت و پيام شهيد مطرح است؛ حضرت امام حسين (ع)  به عنوان الگوي شهيد و و شهادت و حضرت زينب (س) پيام رسالت شهادت مي باشد. در بحث فرهنگ شهادت نيز، فرهنگ مادي (وجهه فيزيكي همانند تربيت و  مقبره شهيد، وسايل و آثار به جاي مانده  و موز? شهدا) و فرهنگ معنوي (باورها،ارزش ها و اعتقادات) مطرح است.بنابراين، فرهنگ شهادت عبارت است از «سير?  شهدا،  نحو? تاثير سيره شهدا و اثرگذاري آن در جامعه»

تعريف نهايي: فرهنگ شهادت عبارت است از «آثار باقي مانده از شهيد، اعم از غيره مادي (معنوي) مثل باورها، اعتقادات، خلقيتات ، رفتارها و اهداف و ديگر وجوه معنوي و الهي شهيد كه الهام گرفته از قرآن و معصومين(ع) مي باشد و آثار مادي آن كه عبارتند از تربت پاك شهيد، وسايل شخصي، اسامي خيابان ها، مراسم مربوط به شهيد، آثار مكتوب و كلاً  هر آن چيزي كه قابل مشاهده  و لمس بوده  و يادآور  شهيد باشد.»

مصاديق شهيد

يكي از راه هاي رسيدن  به فيض عظيم شهادت  شركت  در جبهه هاي  نبرد حق عليه باطل  و كشته شدن  در راه خداست. اما اين باب هميشه  در برابر جويندگان  حق و حقيقت  مفتوح نيست و زمينه  جهاد  و نبرد  با باطل  هميشه مهيا نيست. بنابراين  مي توان  اينطور  نتيجه گرفت  كه شهادت هدف نيست  بلكه وسيله اي براي رسيدن  به آن راه هاي  ديگري غير از كشته شدن در جبهه نيز وجود دارد  كه اجر و ثوابي  همپايه  شهادت براي انسان  در پي دارد.  از جمله مصاديق شهادت  مي توان  به موارد زير  اشاره نمود:

1.         طالب علم :  رسول خدا مي فرمايد : «هر كس  با عالمي ديدار كند  مانند اين است  كه با من ديدار نموده است و هر كس با عالمي مصافحه نمايد  مانند اين است كه با من مصافحه نموده و هر كس  با عالمي همنشيني نمايد مانند اين است كه با من همنشيني نموده و  هر كس در دنيا با من همنشيني  كند  روز قيامت با او همنشيني مي كنم.هر گاه  مرگ  صاحب علم  در حال  فرا گرفتن  علم فرا رسد با شهادت از دنيا  مي رود.»

2.         دارنده طهارت:  در دين اسلام مساله  طهارت بسيار حائز اهميت  است. حضر رسول خدا صل الله  عليه واله  است  كه فرمودند: «هر كس با طهارت(وضو)  شب را بگذراند و در همان  شب از دنيا  برود  شهيد از دنيا رفته است.»

3.         غريب :  كسي كه براي رضاي خدا سختي ها و مشقات  غربت را تحمل كند اگر از دنيا برود شهيد از دنيا رفته است. پيامبر اكرم(ص)  فرموده اند : «كسي كه غريب از دنيا برود  شهيد است.»

4.         طالب روزي حلال  : كسب و كار حلال  و روزي  جستن از راهي  كه مورد رضايت خداوند است اجر و ثوابي  همپايه شهادت دارد.پيامبر اكرم(ص)  فرموده اند : هر كس  در راه كسب روزي  حلال  براي خانواده اش تلاش  كند مانند  مجاهد در راه خدا است  و هر كس  دنيا را  از راه  حلال  و يا عفت  طلب كند  در درجه خداست.(ميمنه، 1383،ص25)

كاركردهاي مختلف  فرهنگ شهادت

«فرهنگ شهادت»  از لحاظ زماني، مكاني، مناسبت ها، فردي، جمعي و... مي تواد آثار  و كاركردهاي  متفاوت داشته باشد. يكي  از ملموس ترين  نكات اين است  كه فرهنگ شهادت  در سه دوره  داراي تاثيرات  متفاوتي است.

 

•           دوران رزم و جنگ

•           دوران پس از جنگ و ماندگاري  همرزمان  و افراد ديگر جامعه كه حماسه هاي  جنگ را مشاهده  كرده اند.

•           دوران پس از مرگ نسل رزم  و جنگ  كه نسل هاي به جاي  مانده مي توانند با نسل پيشين  ارتباط برقرار كنند.

فرهنگ مادي و معنوي به جاي مانده  مي توانند با نسل  پيشين  ارتباط برقرار كنند.

در اينجا به برخي از كاركردهاي فرهنگ  شهادت در سه دوره مذكور  به شكل متفاوت است اشراه مي گردد.

1-         فدا كردن جان براي حفظ ارزش ها : در جوامعي  كه احترام و وفاداري  به ارزش ها يك اصل محسوب  شده و براي  جامعه اهميت دارد در صورت به خطر افتادن ارزش ها يي كه مهم هستند  در مقاطعي  از تاريخ  افراد جان خويش را كمتر از ارزشها مي پندارند و حاضر مي شوند جهت بقاء و حيات جامعه  و ارزش هاي آن  جان خويش را فدا كنند. در باور شيعه  و مسلمانان دين، ميهن  از جمله مهمترين  و مقدس ترين ارزش هاست لذا زماني كه چنين  ارزش هايي دچار خطر شده و مورد تعرض قرار گيرند افرادي حاضرند  جان خويش را با توسل به سلاح شهادت  در راه نجات دين،  ناموس و ميهن فدا نمايند.زيرا  كه «حب الوطن حس الايمان» ، و مردم با ايمان نمي توانند شاهد تطاول بيگانه  به سرزمين  خويش بوده  و آسوده بنشينند.گرچه با شهادت  بهترين و مومن ترين  مردان خدا كشته مي شوند، كساني  كه مي توانستند منشاء  آثار خير  و بركت براي جامعه باشند و اين قسمت به عنوان  يك آسيب  براي جامعه  به شمار مي رود اما از سوئي  ديگر با مرگ خودشان  به جامعه تداوم  و ثبات  و حيات دوباره  بخشيده اند و در جهت  دفاع از ارزش ها جان   خويش را فدا كرده اند.

2-         عزت نفس بخشيدن به  افراد جامعه .براي مردمي كه مورد تجاوز  و تحقير قرار گرفته اند  عامل تجاوز و تحقير  نيز هيچ يك از معيارهاي انساني ، اخلاقي،  ديني و عرفاني را مراعات نمي كند و تنها  سلاح مبارزه  در دست اهل جبهه حق شهادت است. به عبارت ديگر شهادت  در مراحلي از تاريخ تامين كننده  عزت براي يك ملت است.امام راحل(ره)  نيز در اين زمينه اين گونه  مي فرمايند: «اسلام  كه اين پيروزي را حاصل كرده،  شهادت است كه اين پيروزي را حاصل كرده، شهادت هم حفظ اسلام است،  از اول اسلام با شهادت  پيش برده،  حالا هم كه مي بينيد  جوان هاي ما شهادت مي خواهند... اين حس بود كه  ما را پيش برد،  اين حس شهادت بود، جلو آمدن  براي اسلام  و شهادت بود كه ما را به پيروزي رساند.»(امام خميني ص20)

3-         ايجاد هويت و هدف مشترك  در ميان افراد يك جامعه: مولفه هاي  شهادت يعني  گام برداشتن  در راه خدا  و مرگ داوطلبانه  در موقع لزوم،  هويت و هدفي مشترك  را براي افراد  جامعه ايجاد مي نمايد و مي تواند  الگو و راهكار عملي   براي نسل ها و ملل در تحت  ظلم  و ستم باشد.

4-         عامل همبستگي تجتماعي : عاشورا،  عزاداري، نوحه خواني،  امام حسين (ع) و... مفاهيمي  هستند  كه موجب همبستگي  شعيان  در طول تاريخ حياتش به شمار مي رود و يك انگيزه قوي جهت  همدلي، اتحاد  و اتفاق  در تاريخ  مبارزات شيعه شده است و فرهنگ شهادت  يكي از عوامل  مهم همبستگي  اجتماعي محسوب مي شود.(معدني،1378،ص28)

5-         ايجاد روحيه  ظلم ستيزي  و عدالت  طلبي  در جامعه  و احساس  خطر صاحبان  سلطه  و ظالمان  و مخالفان  عدالت  و قسط  تا زماني  كه مشغل  شهادت در  جامعه فروزان است. رهبر انقلاب  نيز به خوبي  به اين مسئله واقف بودند : «اسلام  در كشور ما مي رفت  تا به تباهي كشيده  شود،  كه با خون شهيدان ملت ما  حيات خود را باز يافت.»(امام خميني،ص82)

6-         عامل استقلال  و حفظ تماميت  ارضي  كشور در مقابل  اجانب و بيگانگان«آمريكا از اين وحدت  كلمه  و از اينكه ملت  ما به اينجا رسيده است كه جوان ها ي غيور  كفن پوش شده اند،  شهادت مي خواهند،  از اين وحشت دارد.»(امام خميني،ص82)

7-         عامل  ايجاد شور  و نشاط  و تحرك براي ملتي  كه به انزوا كشيده شده است . مي كوشند  يكي از آرزوهاي سيد جمال  الدين  اسد آبادي  اين بود  كه يك نفر بيايد  و روحيه پرخاشگري  نسبت به  استعمار را در  مشرق زمين  و به ويژه  مسلمانان ايجاد  نمايد.( معدني، 1378،ص34)

ويژگي هاي شهادت

با توججه به مطالب فوق  مي توان به برخي از ويژگي هاي  شهيد و شهادت اشاره كرد:

1-         الگو بودن شهيد

2-         پرورش آگاهي : شهادت  يك عامل  آگاهانه  و از سر اختيار است. جامعه اي  كه مي خواهد شهيد پرور باشد و از مزاياي آن بهره مند شود لزوماً بايستي  افرادي آگاه  و بصير داشته  باشد و زمينه اي  دانستن  را هميشه  براي مردم هموار نگه دارد.

3-         وحدت آفريني : وجود فرهنگ شهادت در يك جامعه ،  از اين وضعيت حكايت مي كند  كه مردم آن جامعه داراي  اهداف و آرمان هاي  مشتركي هستند  كه حاضرند براي آن جان خود را نثار كنند.

4-         نماد تعهد به سرنوشت انسان : نوعي  بيان احساسات  است  كه مورد آن نيز نوعي تعهد است.

 

فرهنگ  شهادت  و هويت فرهنگي

فرهنگ كليتي است  كه هويت يك جامعه را تشكيل مي دهد . حال  اگر بخشي از  اين فرهنگ  در تضاد  با بخش هاي  ديگر باشد  منجر به اصطكاك،نابودي و يا حداقل كم اثر مي شود. در بيان  و تشريح  يك فرهنگ  مي بايستي  تا آنجا كه ممكن است  با بخش هاي ديگر فرهنگ  تضاد وجود نداشته باشد. واقعيت  اين است  كه ايران به عنوان يك كشور  با گذشته تاريخي،  مذاهب، اقليتهاي مذهبي، افكار و انديشه هاي  گوناگوني دارد كه هويت ملي ما را تشكيل مي دهد. پيديده فرهنگ ايثار و شهادت  كه بخشي  از اين فرهنگ است مي بايست در  هماهنگي و توقيت  و احترام ديگر موارد فرهنگ مثل وطن دوستي ، احترام و انديشه  ها و غيره  هماهنگ باشد  تا بتواند  به بقاء  خود ادامه داده  و تاثير روز افزون  بر جامعه  داشته باشد. در حقيقت  هويت  فرهنگي يك جامعه  از بخش هاي گوناگون تشكيل مي شود مثل تاريخ، ارزش ها  و مفاخر ملي ، دين و..كه  فرهنگ شهادت مي بايستي با هماهنگي با بخش هاي ديگر در جهت تداوم و قوام جامعه حركت كند .

 

مفهوم ايثار

ايثار  يعني نثار، نثار هر چيز اعم از مادي و معنوي به دو شرط:

1.         در عين نياز؛  در تعريف واژه ايثار در قرآن كريم آمده است :« ويوثرون علي انفسهم  و او كانوا بهم  خصاصه» ايثار مي كنند بر نفس هايشان  و لو به آن نياز داشته باشند.

2.         شرط دوم نيت عمل است. انگيزه عمل فقط و فقط  بايد عشق و محبت به خداوند باشد و هيچ انگيزه غير جذابي در آن نباشد. در سوره مباركه  دهر آمده است:«ويطعمون الطعام  علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا، انما نطعمكم لوجه ا... لانرديدمنكم جزائا و لاشكورا». به نيازمندان  طعام مي دهند  صرفاً  به خاطر خدا  و رضاي او و بدون توقع  و درخواست هيچ پاداش يا چشم داشتي از كسي.

لذا به نظر مي رسد روح انسان بايد از قدرت و عظمت بالايي  برخوردار باشد تا بتواند در عين احتياج به چيزي و داشتن  عشق و محبت نسبت به آن چيز،آن  را به ديگري ببخشد و هر چقدر اين نياز بيشتر  وآن عشق بزرگتر باشد،  ايثار متعالي تر مي شود تا آنكه  خداوند شرط رسيدن به نيكويي را  انفاق دوست  داشتني ها بيان مي كند:«لن  تنالو البر حتي مما تحبون» هرگز به نيكي واقعي رسيد مگر  اينكه آنجه را دوست داريد ببخشيد.گاهي ايثارگر ممكن است  قمقمه آبش را در عين تشنگي  و يا گرسنگي ببخشد.اندازه  يا قيمت بخشيده  شده  نمي تواند  ارزش ايثار  را معين كند زيرا«الاعمال بالنيات». ارزش عمل  به نيت آن است. هابيل  پروارترين  گوسفندش را به قربانگاه مي فرستد، خليل الله  عزيزترين و يگانه  ترين ثمره حياتش اسماعيلش را،  پيامبر خاتم (ص)  در آن شب روشن افروز، در آن ليله  المبيت، علي  (ع)  را به منزله جان و نفس اوست، در بستر مي خواباند تا مايه  فخر و مباهات  خداوند  بر ملايكه ا... گردد و در جريان مباهله جانش را،  علي(ع) را،  فاطمه(س)  و سيد جوانان  اهل بهشت«حسنين) را نثار مي كند.(احمدي،1386،49-50)

 

ايثار يعني بذل كردن،  ديگري را بر خود برتري دادن و سواد او را بر سواد خود مقدم داشتن،  قوت  لازم و مايحتاج خود  را به ديگري بخشيدن و خود را براي آسايش  ديگران  به رنج افكندن(فياض،1382). در لغت نامه دهخدا آمده است: ايثار  به معني برگزيدن،عطا كردن،غرض ديگران را بر غرض خويش مقدم داشتن، ديگري را در رساندن  به منفعت و دفع ضرر بر خود مقدم داشتن و آن نهايت برادري است.ايثار بر از خود گذشتگي انسان هاي يك جامعه دلالت  مي كند و هم ژرفاي ديني دارد و هم عطر اجتماعي و هم فرهي انساني و در اصطلاح دانش و اخلاق دومين شكل  فضيلت«سخا»  مي باشد. مراد از سخا آن است  كه انسان از آنچه  خود بدان نياز دارد جوانمردانه بگذرد و آن را به ديگري  كه بدان نيازمند است ببخشد و اين  گذشتن و بخشيدن  كه همانا ديگري را  بر خود برگزيده  است ملكه نفس آدمي گردد.(آقاپور،ص34)

ايثار نمود و نماد  ديگر خواهي آدميان است و روح همنوع دوستي آنها  را به معرض نمايش مي گذارد و گاه تا جايي پيش مي رود  كه فردي يا حتي جمع كثيري  جان خويش را  در راه ديگري  و ديگران  از دست  مي دهند تا كمال و تمام ايثار  و از خودگذشتگي را به جاي آورند و اين افراد در نگاه  ملت ها  و مردمان  هر جامعه اي به سمبل  فراموش ناشدني تبديل  مي گردند.

 

ابعاد ايثار

ايثار مي تواند گونه هاي مختلفي داشته باشد.گاه  با فدا كردن  جان صورت مي گيرد گاه با دادن مال، زماني هم با هزينه كردن اعتبار و آبرو و البته برخي توقات هم مي تواند تركيبي هم از اينها باشد كه فرد به طور ارادي و به خاطر يك هدف  و آرمان مقدس و والا ، تصميم بگيرد  از علايق و داشته هاي خويش  اغماض نموده و دغدغه ها و دلنگراني ها  و منافع« غير» را بر خود مرح  بداند  و در راه  بر طرف ساختن مشكلات فرارئي ديگري  گام بردارد. ايثار به مال و يا ايثار به جان را  دانستيم. در قرآن كريم از جمع هر دو سخن  گفته است  كه البته جمع هر دو نور علي نور است. عاشق آن است كه چون سودا كند يك جا كند.« الذين آمنو  وهاجروا و جاهدوا في سبيا الله  باموالهم  و انفسهم  اعظم  درجه عندالله»

ايثار مختص به يك جامعه  و ملت و منحصر به زمان معيني نيست  ودر گستره  تاريخ مي توان رگه و ريشه هاي بسياري را در آن خصوص جست و يافت، هر چند  ممكن است شدت  و ضعف  قابل توجهي  را پشت سرگذرانده باشد. در تمام جوامع چه سنتي و چه مدرن ،  گونه هايي از ايثار وجود داشته و دارد و  مردمان به اشكال متنوعي را  ياري كرده ا ند . در آموزه هاي زرتشت، بودا، مزدا و كنفوسيوس و...مكرر از اين ارزش سخن رفته است و به مقلوه كمك به ديگري ، همنوع دوستي و خير خواهي و تاكيد  و توجه   زيادي گرديده است و احسان و گذشت و نيكوكاري  از عناصر كليدي آنها  به شمار مي رود. به عبارت  ديگر  در اديان مسيحيت، يهود  و اسلام، گذشت  و ايثار  از ارزشهاي  مهم و اساسي  بر شمرده شده است و محتواي انجيل؛ تورات و قرآن شاهدي بر اين داعيه  قلمداد مي گردد.

ايثار هم مي تواند  ارزشي فردي  به حساب آيد و هم در رده  ارزش هاي  جمعي و اجتماعي  قرار گيرد. وقتي فردي است كه يك فرد خاص  به انحاي مختلف ديگري را بر خويش مقدم بداند و در رفع نيازهاي  او بكوشد. اما زماني  كه ميزان قابل  توجهي از افراد  به آن مبادرت مي كنند و در راه يك  آرمان  يا هدف  والايي از بذل  جان و آبرو و ساير  داشته هاي خويش دريغ نمي ورزند، مساله جنبه  عمومي پيدا مي كند و در  زمره  ارزش هاي اجتماعي  جاي داده مي شود.

ايثار قلمرو جغرافيايي خاصي ندارد.  به عبارت ديگر هم مي تواند  در درون قلمرو  و محدوده خاصي  ظهور يابد  و هم در فراتر از مرزها نمودداشته باشد. از حيث  جهان شمول بودن  مقوله ايثار  مي توان به فعاليت هاي گروههايي چون  پزشكان بدون مرز، انجمن  بشر دوستانه  و خير بين المللي و ...اشاره  كرد كه در راستاي  مجموعه اي  از آرمان هاي انسان دوستانه  كلي و جهاني تشكيل شده اند.  يايكي از مواردي  كه در اين خصوص  مي توان ذكر كرد مساعذت هاي مالي ملت هاي مختلف در كشورهاي جهان در مواقع ضروري همچون بروز حوادث طبيعي مي باشد. وقتي سيل،  زلزله و حوادث  مشابه  ديگري  موجب نابودي  جان و مال بسياري از انسان ها در برخي  از مناطق  جهان مي گردد افراد  و گروهها و حتي  دولت هاي  مختلف به طريق   گوناگون كمك هاي  قابل توجه  نموده اند  تا بلكه  از رنج  و اندوه  و درد  حادثه  ديدگان  اندكي  بكاهند و اين  چيزي  جز  برآيند  احساسات  و عواطف  بشر دوستانه  فردي و جمعي نبوده  است.

در سطح محدودتر  و در داخل يك قلمرو  و جامعه مين  هم ايثار در اشكال  مختلف  تجلي پيدا مي كند كه افراد  در راه  آرمان  و هدف و ايدئولوژي خاص  و مورد احترام  خويش  هزينه هاي  مختلفي  صرف مي كنند.شهادت و كشته شدن  در راه وطن  و يا  يك عقيده و هدف،  كمال ايثاربه شمار مي رود. اما صورت هاي  متعدد ديگري  ازايثار را مي توان  در زندگي  روزمره مردم نظاره نمود كه آثار و پيامدهاي  اجتماعي زيادي هم بر جاي مي گذارد.

 

مصاديق ايثار

مصاديق ايثار علاوه بر كساني كه شهيد مي شوند و يا جانباز و معلول  و مجروح و مفقود الاثر و اسير  مي گردند معطوف  به مواردي  همچون سرپرستي ايتام ، كمك  به در راه ماندگان،آزاد كردن  اسيرو زنداني، كمك  به خانواده هاي  بي سرپرست، حمايت  از بيماران صعب العلاج، امداد به مجروحان و مستضعفان  و مستمندان  جامعه  از طريق گوناگون و فعاليت هاي  انجمن  خيريه  در اين زمينه ها مي باشد. چه چيزهايي را مي توان ايثاركرد؟ ايثارگري در مورد چيزهايي است  كه اولاً متعلق به خود ماست و با بخشش از دستمان  مي رود.  ثانياً  براي خودمان  نيز مفيد  و مورد نياز  باشد. ثالثاً  آن را  به كسي كه به آن نياز دارد،  بدون  چشم داشت  عرضه  و اهداء  كنيم. با اين تعريف  سه چيز  در زندگي  انسان  ويژگي ايثار را داراست:  اول وقت  ياعمر، دوم مال و سوم  شادماني و فراغت(احمدي،1384ص76)

 

ايثار و ماهيت اجتماعي آن

يكي از جنبه هاي  اساسي و اجتماعي  بودن يك مساله  يا پديده  و رفتار  و يا ارزش  آن است كه جمع كثيري  را متاثر مي سازد و به عبارتي تعداد قابل توجهي  از مردم  را تحت  تاثير  قرار مي دهد.اما چه تعداد؟ تعداد افرادي كه متاثر مي شوند صريحاً قابل تشخيص نيست،ولي  فراواني  مباحث  طرح شده  در مورد مساله  مورد? نظر در رسانه ها،گفتارها و... شاخص ميزان  توجهي  كه اين مسئله  برانگيخته است و نشانگر  وسعت  و گستردگي آن به شمار مي رود.

گاهي دامنه ي يك ارزش چنان  محدود و تنگ است  كه صرفاً چند  فرد يا گروه بسيار  كوچك را تحت  شمول خود قرار مي دهد،اما برخي ارزش ها هم هستند  كه از گستره ي وسيعي برخوردارند و به اين خاطر ارزش عمومي قلمداد مي گردند  كه عده زيادي پاي بند   به چنين ارزش هايي هستند.

در جامعه ايران به تأثير  از اسلام،  ارزش هاي خاصي برجسته مي شوند  و در نتيجه ميان بخش  قابل  توجهي از مردم ساري و جاري مي گردند.ايثار يكي  از همان ارزش هاست  كه پس از پذيرش دين اسلام توسط ايرانيان،  حضوري نسبتاً پررنگ پيدا مي كند و به ويژه در دوره انقلاب  اسلامي و جنگ تحميلي در اشكال مختلف و متعددي تجلي مي كند و بهمين خاطر مي توان آن را يكي از ارزش هاي اجتماعي به حساب آورد.به علاوه اينكه هنوز ميراث اين ارزش والا به صورت هاي مختلف در جامعه تداعي مي گردد وتعداد قابل توجهي شهيد(وخانواده هاي شهدا)، جانباز، ايثارگر و مفقود الاثر در جغرافياي سرزمين  ايران پراكنده وآكنده است و نهادهاي رسمي  قابل توجهي  براي رسيدگي به امور آنها فعاليت مي كنند.(آقاپور،1384،ص36)

ارزش هاي اجتماعي مدل هاي  كلي رفتار، احكام جمعي و هنجارهاي  كرداري را مورد پذيرش عمومي و خواست جامعه قرار گرفته اند تشكيل مي دهند. ارزش هاي اجتماعي لزوماً  از ساير اقسام ارزش(شخصي، فرهنگي و...) متمايز نيستند و شامل تمامي ارزشي مي شوند كه مردم با آنان  حيات اجتماعي خود را  مي گذرانند و اعضاي  يك جامعه در برابر  آن به نوعي  وفاق رسيده اند. در معناي محدودتر گاه از ارزش هاي  اجتماعي تحت  عنوان  ارزش هاي اخلاقي، فرهنگي يا ديني سخن مي رود كه يكپارچگي  اجتماعي  را قوام  مي بخشد و به گسترش پيوندهاي مبتني بر همبستگي  مي انجامد. بدين سان، عدالت، انسان دوستي، ديگر خواهي، مهرباني و... جزو ارزش هاي اجتماعي شمرده مي شوند.(بيرو،1366،ص386) ارزش هاي دفاع مقدس مثل ايثار، شهادت طلبي، خدا خواهي، خطر پذيري و...هر  چند ارزش هاي ديني،عقلاني و عاطفي  هستند، اما تبلور وجه  غالب  آنها  از نوع ارزش هاي اجتماعي است.وقتي از ماهيت اجتماعي  ايثار صحبت  مي شود منظور آن است  كه اين ارزش هم در قلمرو جامعه مطرح مي باشد و عده زيادي متكي  و پاي بند  به آن  هستند  و هم كاركردهاي اجتماعي دارد. وقتي گروه قابل توجهي  شهادت را بر مي گزينند اين امر در واقع نوعي ايثار جهت حفظ و ثبات  سيستم  اجتماعي و ارزش هاي جامعه مي باشد و نشانگر  دفاع  از آرمان ها و ارزش هاي اجتماعي  و تعالي بخشيدن  به آنهاست و طبعي است  چنين ارزشي از يك طرف به انسجام و تحكيم جامعه مدد مي رساند و از طرف ديگر جايگاه  دارندگان آن ارزش را در نزد جامعه والاتر مي سازد. زماني كه تعداد زيادي از جامعه  به واسطه تقيد  با ارزش ايثار، قسمت زيادي از دارايي ها  و داشته هايان را  در راه اهداف  و ارزش هاي مورد  احترام خود صرف مي كنندو موجب مب گردند  تا مشكلات و موانع  مختلف فرا روي  همنوعان آنها رفع گردد، در واقع نقش عظيمي در كاهش مشكلات  و موانع  مختلف فرا روي همنوعان آنها رفع مي گردد، در واقع نقش عظيمي در كاهش مشكلات  و آسيب هاي اجتماعي  ايفاء  مي كنند، زيرا سيستم رسمي توان آن را ندارد كه در مواقع بحراني  و به ويژه  حوادث بزرگي  همچون وقايع طبيعي،تمام  مشكلات و پش آمده را حل نمايند  و به ناگزير  نقش و اهميت  ايثار و از خودگذشتگي  نيروهاي مردمي  در اينجا ظاهر مي گردد و دخالت فعال آنها  پيامدهاي مثبت و سازنده اي  در برگرداندن اوضاع به  شكل عادي بر  جاي مي گذارد. نكته  مهم ديگر اينكه  در سايه  اين ارزش اجتماعي (و برخي  ارزش هاي ديگر) همبستگي اجتماعي قدرتمندي  بين اعضاي جامعه شكل مي گيرد كه مظهر آن را مي توان  به سهولت در دوران انقلاب اسلامي و بويژه  جنگ تحميلي ايران و عراق نظاره كرد كه افراد  در بيشتر اوقات از هيچ كمك  و مساعدتي نسبت به يكديگر دريغ نمي ورزيدند و حتي با وجود نيازمندي خويش رفع نياز ديگري را مقدم بر خود وافتخاري  بزرگ مي دانستن. ايثار علاوه بر  اينكه ماهيتي  اجتماعي دارد  بالتبع  ماهيت فرهنگي آن  عينيت پذيري آشكارتري دارد. در بحث فرهنگ مشخص گرديد كه مقوله ارزش يكي از كليدي ترين عناصر نهفته در بطن و متن فرهنگ به شمار مي رود. فرهنگ نظامي  است از نگرش ها  و دانشي  كه به طرزي گسترده  در ميان مردم مشترك است و از نسلي  به نسل ديگر منتقل مي شود.(رونالد؛1373، صص236-235) لذا اثبات اينكه  مقوله ايثار به عنوان يكي  از ارزش هاي  جامعه و هويت  و ماهيتي  فرهنگي  دارد،  شايد  از مقولات  بديهي محسوب گردد.

آنچه  كه فرهنگي بودن ماهيت ايثار  را با قوت بيشتري به تصوير مي كشد نقش  فرهنگ  و دين اسلام در  رواج و نفوذ بيشر اين ارزش ها در لايه هاي  اجتماعي جامعه ايران مي باشد.به عبارت ديگر، نمي توان وجود فرهنگ ايثار و  شهادت را  در ايران  بدون توجه  به تاثير زياد  دين اسلام تبيين  و تشريح نمود.انكار اين امر  در واقع ناديده گرفتن بسياري  از تحولات و واقعيات  جامعه خواهد بود.

همانگون كه نمي توان مرز اجتماع  فرهنگ را به شكل  دقيق  متمايز و تفكيك ساخت، نشان دادن مرز  ميان بعد فرهنگي  و جنبه اجتماعي  ايثار نيز به سهولت ممكن نيست. به كلامي  رساتر  بايد گفت  كه ايثار به  مثابه ارزشي  اجتماعي و فرهنگي  است  كه در ساخت و بافت  جامعه ايران  و به تاثير از فرهنگ ايراني – اسلامي در ذهنيت  و عنيت گذشته و حال اين مرز بوم رگه هايي از آن ديده مي شود، گاه نقش پر رنگ  وگاه كم رنگ و حتي  بي رنگ مي گردد. مي توان مصاديق متعددي از وجود فرهنگ ايثار و شهادت  را در اشكال  اجتماعي و فرهنكي اش در بين ايراني ها  از گذشته تا كنون  پديدار و نمودار ساخت:

وقف( سنت ديرينه اي كه در آن فرد، مال  يا ملك  شخصي اش را  از مالكيت  خويش خارج مي سازد  و در اختيار جامعه  و نهادهاي عمومي  قرار مي دهد تا مردم به صورت بلاعوض  از منافع آن بهر مند شوند)منشاء پيدايش بسياري از  مراكز علمي، دارالعلم ها، بيت الحكمه ها، مدارس و كتابخانه ها  بوده است و از اين طريق  خدمت بزرگي  به نشر علم و دانش  در جهان كرده است  و در خدمت به بهداشت  و سلامت  جامعه  نيز از  طريق تاسيس  درمانگاه ها، بيمارستان ها، احداث قنات وآب انبار نقش بلسيار موثري داشته است. رسيدگي به نيازمندان و تامين دارو و درمان بيماران، تهيه لباس براي محرومان  جامعه بخش ديگري  از خدمات وقف است. گشت و گذاري كوتاه در قلمرو جغرافيايي ايران نشان مي دهد  كه هنوز برخي درمانگاه ها، استراحتگاه ها، مساجد و باغ ميوه  و موارد مشابه  كه وقف گرديده اند،  به چشم مي خورند. علاوه بر  اين خيرين  مدرسه ساز(بر طبق آمارها) نقش قابل توجهي  در ساخت مدارس به خود اختصاص داده اند كه بي شك موجب  تعالي  و ترقي  فرهنگ جامعه  مي گردد.

انجمن حمايت از بيماري هاي كليوي، بيماران خاص ، انجمن هاي خيريه  كمك به ايتام و  انجمن هاي  دواطلبانه ديگر  در زمينه كمك به نيازمندان و بيماران و محرومان  از مواردي است  كه در سطح جامعه  به فعاليت مي پردازند.

همه اين داله اشاره به مدلول هايي دارند. به عبارت ديگر، مصاديق فوق  نماد و نشان  پاي بندي مردمان اين مرز و بوم  به يك سري ارز ش هاي خاص اجتماعي و فرهنگي  و از جمله ايثار  و گذشت و فداكاري  است. فعاليت هايي كه در واقع  هم ماهيت فرهنگي و هم ماهيت اجتماعي  دارند  و هم پيامدهاي مثبت  و سازنده اي در بخش هاي  گوناگون جامعه بر جاي مي گذارند.وقتي مصاديق فوق  را در كنار شهادت به عنوان نمود كامل ايثار و همچنين مساعدت هاي  قابل توجه  مردم به همديگر در زمان  بروز حوادث  سرپرستي و كودكان يتيم به ويژه در اعياد خاص  مذهبي در كنار هم قرار مي دهيم به وضوح ماهيت فرهنگي  و اجتماعي ايثار  آشكار مي گردد و رجوع  به تعريف فرهنگ و همچنين  ارزش هاي اجتماعي، قوت  بيشتر و افزون تري به اين مساله مي بخشد.

 

اهل ايثار از منظر دين

ويژگي آنان  كه اهل ايثار  آخرت بر دنيا هستند:

•           اهل خشيت الهي اند«رضي الله عنهم  و رضو  عنه  دلك  لمن  خشي ربه»

•           اهل احسان اند « والذين  اتبعو هم  باحسان  رضي الله عنهم و روض»

•           بناي آنها بر تقوي و جلب رضايت الهي است.«افمن اسس بنيانه علي التقوي من الله  و رضوانه خير م اسس بنيانه علي شفا جرف هار فانهار به  في نارجهنم»

•           متوكل علي الله اند. نه  به دنيا، دلهايشان  فقط به ياد خدا  آرام مي گيرد«الذين  آمنو  و تطمئن قلوبهم  بذكر الله  تطمئن القلوب»

•           به دنبال دار آخرت و نعمت هاي باقي هستند، نه مريد حيات  دنياي قليل  و زودگذر ، «وابتغ فيما اتاك  الله  الدار الاخره».بهترين  نعمت  دنيا را نعمتي  مي دانند كه با آن آزاد  و توشه  آخرت  خود را فراهم  كنند.دنيا  را معين  آخرت خود قرار مي دهند.

•           خرسند و خشنود  به حيات زودگذز دنيا نيستند بلكه« فرحين بما  اتاهم  الله  م فضله...»

•           نه تنها علم آنها  منحصر به خ=حيات دنيانيست، بلكه به خلصت خالصي مجهزند كه توجه و تفطن  به چيات آخرت است«انا  اخلصناهم بخالصه ذكري ذكري الدار»

بديهي است  كه آنكه  اوصاف  اخير در او نباشد  و به عكس  رذايلي همچون:

•           «...رضو بالحياه الدنيا و اطمانوا بها»

•           «ولم يرد حياه الدنيا»

•           يعملون ظاهراً من  الحياه الدنيا»

•           «ذلك  مبلغهم م العلم»

در او  باشد، اهل ايثار و اهل اهتمام  به حيات طيبه  نيست  بلكه صرفاً  به هواي نفس خود  مي پردازد و به وعده  الهي سوء الظن دارد،«قد  اهمتهم انفسهم يظنون بالله  غير الحق». در اهميت ايثار  همين بس كه بسياري از فضائل اخلاقي  و بلكه  امهات  فضايل اخلاقي  بايد  در انسان ايجاد شده باشد تا شخصي بتواند اهل ايثار  شود، كما اينكه  از رذايل  اخلاقي بايد  كنار گذاشته شود تا ايثار تحقق پيدا كند.

مطابق نصوص  روايي ما درجه  فضيلت  ايثار بسيار رفيع است. از امير المومنين  علي (ع)  الگو  و اسوه  ايثار نقل شده است  كه فرمودند:

1.         الايثار اعلي المكارم

2.         الايثار اعلي الاحسان

3.         الايثار احسن  الاحسان  و اعلي المراتب الايمان

4.         الايثار  غايه  الاحسان

5.         افضل  السخاء الايثار

اعتقادات و رفتارهاي ايثارگرانه

انواع اعتقاداتي  كه مي تواند  موجب رفتارهاي  ايثارگرانه  گردد عبارتند از:

1.         اعتقادات ديني و مذهبي:  دين و مذهب بر پايه  «ايمان»  قرار مي گيرد  و ايمان  يعني اعتقادي كه انسان  درستي آن را  به طور قطع  و يقين باور كرده است و آن را مقدس مي داند. از اينرو  اعتقادات  مذهبي را  مي توان نيرومندترين  عامل  رفتارهاي  ايثارگرايانه برشمرد. فداكاري هاي و جانفشاني هايي كه در طول تاريخ  در راه اعتقادات  مذهبي صورت گرفته ، نشان دهنده قدرت  اين عامل دروني  در بروز رفتارهاي ايثارگرايانه در افراد است.

2.         علايق ميهني:  از عوامل مهم و  محرك  نيرومند  بروز رفتارهاي ايثارگرانه  علايق  ملي ميهني است كه  نمونه آن در طول  تاريخ بسيار مشاهده  شده است. جنگ ايرانيان با عثمانيان  در چالدران  در پانصد سال  قبل و رشادت هاي ايرانيان  پس از اشغال بخش هايي از كشور  توسط نيروهاي  عراقي  در هشت سال جنگ تحميلي، نمونه هاي ايثارگري در قبال  علايق ملي و ميهني است، كه البته در هر دو مورد  ياد شده، علايق  مذهبي و شيعي نيز در آن موثر بوده است.

3.         اعتقادات سياسي، اجتماعي و فرهنگي :  از عوامل موثر  در رفتارهاي  ايثارگرايانه مي توان  از اعتقادات  سياسي، اجتماعي و فرهنگي نام برد، كه اين باورها هر يك  به گونه اي به گروه اول(اعتقادات ديني) و يا  گروه دوم( اعتقادات و علايق ملي و مذهبي) مربوط  و متصل مي شود تا بتواند  موثر  واقع شود  و عده بيشتري را به ايثار  و فداكاري تشويق كند.  از نومنه اي  شاخص اينگونه  اعتقادات  مي توان  از مهاتما گانديو مادر ترزا  نام برد  كه با ايثا رو فداكاري  خدمات بزرگي  براي كشورشان  و مردمان انجام دادند  و جامعه  خود را دگرگون ساختند.

4.         ملاحظات انساني و انگيزه ي كمك به همنوع  : يكي از  علل و عوامل رفتارهاي ايثارگرايانه،  ملاحظات انساني  و انگيزه كمك  به همنوع است  كه كودكي دبستاني را وا مي دارد  تا با شكست  قلك  كوچكش،مبلغ جمع آوري شده  براي خريد يك اسباب بازي  را به كودك  همسن و سال  خود  كه در شهري  ديگر گرفتار  قهر طبيعت  و زلزله اي ويرانگر شده است  كمك نمايد.

در جامعه اي كه بازخواست جدي برايم  عدم انجام وظيفه  وجود ندارد،  داشتن  وجدان  كاري يك  ايثارگري  بر اساس ملاحظات  انساني است. بنابراين  براي ايثرگري نبايد به دنبال  از خودگذشتگي  و جانفشاني  هاي  قهرمانانه بود، بلكه  موقعيت  ابراز  آن هر روز و هرساعت   در دسترس ماست.

 

كاركردهاي ايثار

1.         فرض كنيد  كه شخصي با زهد  و ايثار،  حب دنيا  را مهار كند،  نتيجه چه خواهد شد؟ از آنجا  كه: «حب  الدنيا  راس كل خطيئه »، ريشه هاي لغزش هاي اخلاقي  را قطع كرده است.

2.         آن را كه ايثار مي كند قطعاً است، قناعت  نيز به نوبه  خود عزت  نفس مي آورد. امام  صادق (ع ) در اصول كافي مي فرمايد:« خداوندا همه امور  مومن  را به خودش واگذار كرده است، ولي به او اجازه  نداده است كه خودش را خوار و ذليل گرداند.»

3.         آن كه اهل ايثار است قطعاً  اهل حرص نيست. حرص، نياز كاذب است. عمده  معصيت ها ناشي از  حرص و نياز كاذب  است  تا نيازهاي واقعي؛ باايثار  زمينه هاي حرص از ميان برود.

4.         ايثار محبت مي آفريند و محبت و همدلي  مايه وحدت و وفاق است

5.         ايثار متوقف  بر از بين بردن  روحيه  مال و ترس جان است.

6.         ايثار، كوثر و خير كثير است و زمينه هاي تكاثر و تمركز  ثروت  و سرمايه  داري غير مولد را كاهش مي دهد  و از فقر مي كاهد.

7.         لازمه ايثار  تقويت روحيه صبر و پايداري و مقاومت است.

خلاصه  و عصاره اوامر در عدل  و احسان است.«ان الله يامركم بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي». از يكسو، ايثار بالاترين  مراتب احسان  است و از سوي ديگر ايثار بهترين  زمينه هاي روحي، عاطفي و همدردي  و همدلي  را براي اقامه  عدل و مقابله  با ظلم  فراهم  مي نمايد.(خاموشي،1383)

 

شاخص هاي  فرهنگ ايثار و شهادت

همانطور  كه ملاحظه  نموده ايد  تعاريف متعددي در زمينه فرهنگ ايثار و شهادت  آورده شده است و شاخص هاي  مختلفي  نيز در اين زمينه بيان  گرديده است.در جدول  زير مولفه اي اصلي  اين فرهنگ همراه  با  شاخص هاي آن رائه  شده است.

 

همانطور كه در جدول  فوق مشاهده مي شود اصل بنيادين  اين تحقيق ايثار و شهادت است. بدين منظور پس از مطالعه و بررسي تحقيقات  مختلفي  كه در حوزه  ايثار و شهادت  نگاشته شده بود مولفه هاي فرهنگ  ايثار وشهادت استخراج گرديد. همچنين  شاخص هاي  هر يك  از مولفه هاي  فرهنگ  ايثار و شهادت  ذكر  گرديد تا  امكان  سنجش سطح  ترويج  اين فرهنگ در جامعه  و سازمان  فراهم گردد. برخي  از شاخص هاي مورد توجه  در فرهنگ  ايثار و شهادت  عبارتند از :

•           ايمان به خدا

•           توكل به خدا

•           محاسبه  نفس

•           ترجيح  و منافع نظام  بر منافع شخصي

•           خدمت گذاري

•           مردم داري

•           استقامت در راه رسيدن به هدف

•           ذلت گريزي

•           نترسيدن از مرگ

•           ساده زيستي

•           انصاف

•           خطر پذيري

•           انتقاد  پذيري

•           عدم دنيا پرستي

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار