خبرگزاری دفاع مقدس: عملکردهاى دولت ها در قالب سیاست داخلى و خارجى تدوین و چارچوب سیاست خارجى کشورها براساس تعاملات منطقه اى و فرامنطقه چینش مى شود. کشورى که بتواند در این حوزهها جایگاه ویژه اى کسب کند مى تواند به عنوان یک ابرقدرت در معادلات جهانى ایفاى نقش کند. برهمین اساس نیز مشاهده مى شود که کشورها در کنار تعاملات منطقه اى، رویکرده اى فرامنطقه اى را براساس اصول نگرشى خویش تدوین و اجرا مى کنند.
بررسى پرونده جمهورى اسلامى ایران و امریکا نیز نشان مى دهد که هر دو کشور در این مسیر گام هاى بسیارى برداشتهاند. نکته مهم در این مقوله آن است که منافع منطقه اى هر کدام به منافع فرامنطقه اى دیگرى مبدل شده و هر کدام تلاش دارند تا جایگاه خویش را در این حوزهها تقویت کنند.
حوزه منطقه اى
در حوزه منطقه اى جمهورى اسلامى ایران که همان حوزه فرامنطقه اى امریکا مى شود، روند تحولات به سوى مسیرى پیش مى رود که شاید کمتر کسى انتظار تحقق آن را داشت.
کارنامه اخیر درمنطقه خاورمیانه نشان مى دهد که محورىترین تحولات در چارچوب حرکت هاى گسترده مردمى براى تقویت جبهه مقاومت بوده است که محور آن را جمهورى اسلامى ایران تشکیل مى دهد.
جالب توجه آنکه بسیارى از ناظران سیاسى حتى در غرب اذعان دارند که پیروز تحولات بیدارى اسلامى در منطقه، جمهورى اسلامى ایران بوده است.
در نقطه مقابل، امریکا که هزینه هاى بسیارى براى حفظ منافع فرامنطقه اى خود صورت داده، دورانى سخت را سپرى مى کند. سرنگون شدن متحدان قدیمى امریکا درمنطقه، ناتواتى درحفظ نیروها درعراق، اوضاع نابسامان امریکا در افغانستان، عدم تحقق طرح تزلزل مقاومت، وضعیت نابسامان رژیم صهیونیستى در منطقه و... حقایقى هستند که امریکا را با چالش هاى بسیارى در حفظ منافع فرامنطقه اى یا همان حوزه خاورمیانه مواجه ساخته است.
حوزه فرامنطقه اى
حوزه منطقه اى امریکا را امریکاى لاتین تشکیل مى دهد که براى جمهورى اسلامى ایران حوزه فرامنطقه اى به حساب مى آید. امریکایىها همواره این منطقه را حیاط خلوت خود دانسته و به استعمار آن پرداختهاند. تحولات اخیر بار دیگر اثبات کرد که در این حوزه نیز امریکا با ابهاماتى همراه شده است.
مهمترین محور این مسئله را مى توان در شکل گیرى جبهه ضدامپریالیسم در این کشورها مشاهده کرد. در این حوزه همگان اذعان دارند که ریشه اصلى شکل گیرى چنین جبهه اى، جمهورى اسلامى ایران است که به الگویى براى جهانیان مبدل شده است. این در حالى است که امریکا نتوانسته محیط منطقه اى خویش را حفظ کند. اکنون امریکاى لاتین در حالى متحد جمهورى اسلامى ایران شده که به عنوان حوزه منطقه اى هر روز از امریکا دورتر مى شود.
ریشههاى شکست
با توجه به شرایطى که ذکر شد مىتوان گفت که امریکا در برابر جمهورى اسلامى ایران در دو حوزه دور و نزدیک با شکست همراه شده است به گونه اى که نه در مرزهاى خود و نه در خاورمیانه جایگاه چندانى ندارد در حالى که به اعتراف خود و مقامات غربى، ایران هر روز از جایگاه برترى برخوردار مى شود. حال این سؤال مطرح است که ریشه چنین تحولى چیست؟ و چرا امریکا که ادعاى ابرقدرتى جهانى را دارد، با چنین شکستى همراه شده است؟ پاسخ این سؤال را باید در الگوها و پیام هاى انقلاب اسلامى ایران مشاهده کرد.
اولاً انقلاب اسلامى ایران به جهانیان نشان داد که با تکیه بر عنصر وحدت و یکپارچگى داخلى مى توان به استقلال و آزادى دست یافت بدون آنکه نیازمند قدرت هاى بزرگ بود. از ویژگى هاى انحصارى انقلاب اسلامى ایران آن است که صرفاً با تکیه بر اراده ملت بوده و قدرت هاى غربى و شرقى نه تنها در آنجایگاهى نداشتهاند بلکه به دنبال مقابله با آن نیز بودهاند. حضور ملت ایران در پیروزى انقلاب و ایستادگى آنها در برابر رژیم طاغوت و متحدان غربى و شرقى آن از مهمترین الگوهایى بوده که نه تنها در سطح منطقه اى بلکه در عرصه بین الملل قابل مشاهده است.
ثانیاً از محورهاى مهم دیگر در این حوزه پیشرفتها و دستاوردهاى علمى، فناورى، اقتصادى، سیاسى و دفاعى ایران با وجود تحریمها و تهدیدهاى بسیار بوده است. دستاوردهاى گسترده ایران در ابعاد مختلف نشان داد که براى رسیدن به پیشرفت نیازى به وابستگى به قدرتها نیست، بلکه با تکیه بر اراده خود مى توان به آنها دست یافت.
در حوزه منطقه اى و حتى صحنه بین الملل دولت هاى دست نشانده از جمله اعراب خاورمیانه همواره چنین وانمود کرده اند که عدم همراهى با امریکا به سقوط و تزلزل کشورشان منجر مى شود در حالى که انقلاب اسلامى ایران نشان داد که با حفظ استقلال و آزادى و عدم وابستگى نیز مى توان به پیشرفت رسید. چنان که اکنون در منطقه ملت ایران با ایستادگى در برابر تحریم و تهدیدات توانسته به این پیشرفت ها دست یابد در حالى که کشورهاى عربى با تمام وابستگى ها به غرب در فقر و عقب ماندگى قرار دارند.
ثالثا انقلاب اسلامى ایران از همان ابتدا نشان داد که مى توان در برابر قدرتها ایستادگى کرد و امریکا و متحدانش را با چالش همراه ساخت. تسخیر سفارت امریکا در ایران توسط دانشجویان هیمنه امریکا را شکست و به همگان نشان داد که ایستادگى در برابر ابرقدرتها امرى شدنى است.
نکته اساسى آنکه جمهورى اسلامى ایران به جهانیان، دشمنان واقعى آنها را که همان نظام سلطه و صهیونیسم بین الملل هستند، نشان داد و اکنون در سراسر جهان حرکت هاى گسترده اى براى مقابله با سلطه گران و صهیونیستها آغاز شده است. امرى که نه تنها در خاورمیانه بلکه در امریکاى لاتین و حتى در اروپا و امریکا نیز آثار آن قابل مشاهده است. امروز جبهه ضدامپریالیسم و ضدصهیونیسم با پرچمدارى ایران در منطقه و اکثر نقاط جهان شکل گرفته و در حال پیشرفت است در حالى که هر روز بر میزان انزوا و تزلزل صهیونیست ها افزوده مى شود.
رابعاً نکته اساسى بویژه در خاورمیانه که جایگاه ویژه اى براى انقلاب اسلامى ایجاد کرده مسئله اجراى شریعت اسلامى در کشور است. سیاست هاى دشمنان جهان اسلام آن بوده تا شریعت اسلامى هرگز در کشورها اجرایى نشود و سکولاریسم و لائیک با ادعاى جدایى دین از سیاست ترویج شود. حتى اکنون که بیدارى اسلامى منطقه را فراگرفته آنها به دنبال اجراى این طرح هستند.
انقلاب اسلامى ایران به جهانیان به ویژه ملت هاى خاورمیانه نشان داد که تحقق ادعای امریکا و غربیها امکانپذیر نیست چنانکه موفقیتهای روزافزون جمهوری اسلامی بهترین نمونه در شکست این ادعای کذب است.
کلام آخر
به هرتقدیر مى توان گفت که جمهورى اسلامى ایران با الگوهاى خویش توانسته درعرصه بین الملل به جایگاه ویژه اى دست یابد در حالى که امریکا هر روز با انزوا بیشترى همراه شده که نمود آن را در تحولات خاورمیانه و امریکاى لاتین مى توان مشاهده کرد.
با توجه به آنچه از تحولات خاورمیانه و امریکاى لاتین ذکر شد مى توان گفت درعرصه رقابتى میان ایران و امریکا در حوزه منطقه اى و فرامنطقه، با وجود پنهان کارىها و فضاسازى هاى تبلیغاتى غربىها، جمهورى اسلامى ایران گام به گام به پیش رفته در حالى که امریکا هر روز با پس رفت همراه بوده است. البته واشنگتن با تحرکات و کارشکنى هاى گسترده به ویژه در حوزه رسانه اى به دنبال سرپوش نهادن بر این حقیقت است. حقیقتى که اقتدار جهانى ایران و افول برترى ادعایى واشنگتن را نشان مى دهد.