سوز‌ دريغا در ‌ساز‌ موسيقي

کد خبر: ۱۲۷۷۱۶
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۹ - 09June 2011

‌او در روزهاي اوج انقلاب اسلامي به اتفاق علي راغب (آهنگساز)، حميد سبزواري (شاعر) و مجتبي ميرزاده (تنظيم كننده) توليد آثار انقلابي را شروع كرد كه نخستين اجرايش 12 بهمن 57 در بهشت‌زهراي تهران در مراسم استقبال از امام خميني با خواندن سرود «برخيزيد» بود. گلريز پس از پيروزي انقلاب، با پيگيري بيشتر به توليد اين‌گونه آثار ادامه داد كه از ميان شاخص‌ترين قطعات خوانده شده از سوي او مي‌توان به سرودهاي اين بانگ آزادي است، شقايق‌هاي پرپر (براي شهيد بهشتي)، راه رجا (در رثاي شهيدان رجايي و باهنر) و دريغا (در سوگ امام راحل) اشاره كرد. به مناسبت فرارسيدن سالگرد ارتحال امام خميني(ره)، پاي صحبت‌هاي اين هنرمند موسيقي نشستيم.

ساز هنرمندان در تمامي مناسبت‌هاي سال چه غم و چه شادي هميشه كوك مي‌شود و برخي در اين ميان اثري جاودانه بر جاي مي‌گذارند كه با گذشت سال‌ها تازه مي‌ماند و تكرارش خاطرات تلخ و شيرين را در اذهان زنده مي‌سازد.

محمد گلريز ازجمله خوانندگاني است كه از ابتداي شكل‌گيري انقلاب اسلامي براي مناسبت‌هاي گوناگون آثاري را خوانده كه از آن جمله مي‌توان به قطعاتي در مراحل شكل‌گيري انقلاب، سوگ شهيد مطهري، آزادسازي خرمشهر و.... اشاره كرد، اما يكي از مهم‌ترين قطعات خوانده شده از سوي اين خواننده، ‌اثري است كه در همان روز نخست رحلت ملكوتي امام خميني(ره) از صدا و سيماي ايران پخش شد و با فضاي حزن و اندوه آن ايام بسيار همخواني داشت.

ايام اندوهناك

گلريز كه قطعه «دريغا» را روي شعري از حميد سبزواري خوانده است، با يادآوري روزهاي اندوهناك نيمه خرداد 68، درخصوص شكل‌گيري اين اثر مي‌گويد: من چند آهنگ براي رحلت حضرت امام خواندم كه اولين آنها «دريغا» از ساخته‌هاي محمدعلي شكوهي با شعري از حميد سبزواري بود كه به صورت بداهه و خيلي سريع شكل گرفت.

او ادامه مي‌دهد: برخي از هنرمندان و مردم براين باور بودند كه ما از مدت‌ها قبل اين كار را جمع كرديم، در صورتي كه اين تصور و باور كاملا اشتباه‌ بود.

در روزهايي كه حضرت امام كسالت داشتند، همه ما تنها برايشان دعا مي‌كرديم و به هيچ وجه از دست دادن ايشان را هم به فكر و ذهن خودمان راه نمي‌داديم.صبح روزي كه امام رحلت كردند، آقاي سبزواري في‌البداهه شعر اين كار را سرود‌ و شكوهي نيز بر اساس زمزمه ايشان، ملودي اثر را خلق كرد‌.

گلريز آن روز را به ياد مي‌آورد كه به استوديويي در تهران مي‌رود و روي آهنگي كه همان جا با سينتي سايزر نواخته مي‌شود، شعر «دريغا» را مي‌خواند و با كار يكسره، ساعت 11 همان شب قطعه را به صدا و سيما مي‌رساند؛ اثري كه مرهمي شد بر دل داغداراني كه نخستين شب فراق رهبرشان را سپري مي‌كردند.

او با اشاره به اين كه كيفيت و سرعت در ساخت اين قطعه همه را شگفت‌زده كرده بود، معتقد است: بعد از رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي وظيفه داشتم اين كار را بخوانم كه مرهمي بر آلام و دردهاي مردم در اين سوگ بزرگ باشد. از آنجا كه اين كار از سوي شاعر،‌ آهنگساز و من با تمام وجود شكل گرفته بود، بسيار بر دل مخاطبان هم نشست.

غم فراق پس از 40 روز

پس از درگذشت امام خميني (ره)، آهنگسازان بسياري دست به خلق آثاري زدند كه بازتاب حس و حال آن روزهاي جامعه بود. از زمان رحلت امام تا مراسم چهلم بنيانگذار انقلاب، آلبوم‌هاي مختلفي با صداي خوانندگاني چون عبدالحسين مختاباد، حسام‌الدين سراج و.... منتشر شد كه گلريز هم در اين 40 روز بيكار ننشست و تنها به قطعه «دريغا» اكتفا نكرد.

او درباره ديگر آثار منتشر شده‌اش با موضوع رحلت امام، توضيح مي‌دهد: بعد از شكل‌گيري قطعه «دريغا»، كار ديگري با عنوان «غم فراق» را نيز همزمان با چهلمين روز درگذشت امام خميني خواندم كه توسط هادي آرزم بر اساس شعري از مرحوم شاهرخي و با تنظيم شادروان مجتبي ميرزاده ساخته شده بود.

اين خواننده ادامه مي‌دهد: در سالگرد رحلت هم سرودي با عنوان «در سوگ خورشيد» خواندم كه آن را رمضان عظيمي بر اساس شعري از زنده‌ياد محمود شاهرخي ساخته بود.

گلريز با اشاره به اثر ديگري در خصوص شخصيت امام‌خميني مي‌گويد: من از زمان رحلت امام تقريبا هر ساله آثاري را خوانده‌ام كه يكي از آنها مربوط به آخرين نماز ايشان در بيمارستان مي‌شود كه با عنوان «نماز» با اركستر سمفونيك ضبط شد.

او با اشاره به اين كه حدود 7 الي 8 اثر به اين مناسبت خوانده كه از رسانه‌ها پخش شده‌اند و ديگر قطعات كمتر به گوش كسي رسيده است، مي‌افزايد: به نظرم قطعات جديدي بايد در اين رابطه و با اين موضوع ساخته شود. چرا كه مي‌توانيم با بهره‌گيري از زبان موسيقي، بسياري از احساسات ناب و پاك مردم نسبت به ساحت آن عزيز از دست رفته را نشان دهيم.

بي‌توجهي به زبان موسيقي

گلريز كه در طول 3 دهه گذشته براي شخصيت‌ها و مناسبت‌هاي مهم ديني و تاريخي بسياري خوانده است، با اشاره به بي‌توجهي به زبان موسيقي براي انتقال مفاهيم ارزشي و انقلابي در چند سال اخير مي‌گويد: در شرايطي كه همه مسوولان فرهنگي هر وقت صحبت مي‌كنند، تاكيد دارند هر چه داريم از ادبيات و فرهنگ انقلاب است، بسيار تعجب‌آور است كه در اين زمينه خيلي كار نمي‌شود و طرح و برنامه‌اي نو به ميان نمي‌آيد.

گلريز: در همان روز نخست رحلت امام خميني ره احساس مي‌كردم بايد كاري را بخوانم كه مرهمي بر آلام و دردهاي مردم در اين سوگ بزرگ باشد. از آنجا كه قطعه دريغا از سوي شاعر،‌ آهنگساز و من با تمام وجود شكل گرفته بود بسيار بر دل مخاطبان هم نشست

اين خواننده سرودهاي انقلابي ادامه مي‌دهد: تنها اگر همه روي اين مساله سرمايه‌گذاري كنند، شرايط بهتر خواهد شد و مي‌توان جوانان را هم به اين وادي كشاند و از هنرشان بهره گرفت.

خواننده قطعه «پيروزي» با تاكيد بر نقش مراكز هنري و رسانه‌ها در ترويج موسيقي‌هاي مناسبتي اظهار مي‌كند: مراكز هنري ما ازجمله وزارت ارشاد، صدا و سيما و حوزه‌ هنري بايد بودجه‌اي ويژه براي اين كار بگذارند و از ما كه اجراكننده هستيم، بخواهند كارهاي فاخر پديد آوريم. وقتي انگيزه‌اي نباشد و امكانات لازم در اختيار ما گذاشته نشود، ما هم نمي‌توانيم رسالت خودمان را انجام دهيم.

گنجينه اشعار امام

زماني كه امام خميني (ره) رحلت كردند، يكي از وجوه فرهنگي و شخصيتي ايشان كه تازه رخ نماياند، اشعار آن بزرگوار بود كه اهالي ادبيات را شگفت‌زده و مجذوب خود كرد.

محمد گلريز در همين ارتباط مي‌گويد: اشعار امام گنجينه‌اي پر بار است كه تا امروز آن طور كه شايسته است، به آن پرداخته نشده و منبع الهام آثار موسيقايي قرار نگرفته است.

او ادامه مي‌دهد: ممكن است من در چند مورد و به طور خصوصي بتوانم با امكانات كم، اشعاري از ديوان حضرت امام را انتخاب ‌كنم و بخوانم، اما اين مساله هيچ وقت نمي‌تواند جنبه رسانه‌اي پيدا كند.

بر اين اساس بايد رسانه‌ها و ارگان‌هاي مختلف همت به خرج دهند و امكانات خوبي در اختيار ما بگذارند كه بتوانيم كارهاي فاخر و در حد و شأن حضرت امام اجرا و ارائه كنيم. اين اتفاق اثرات بسيار مثبتي در جامعه خواهد داشت ، بويژه نسل امام را با بخشي از ذوق و روحيه هنري و ادبي امام آشنا مي‌كند.

اين خواننده درباره بهره‌مندي آهنگسازان از اشعار امام مي‌گويد: به نظر من اين ديوان جاي كار بسياري در زمينه موسيقي دارد. چرا كه شعرهاي امام فاخر، وزين، پرمحتوا و پرمعناست و ترويج آن مي‌تواند ابعاد شخصيتي و عرفاني امام راحل را به مردم معرفي كند.

گلريز مي‌افزايد: آهنگسازان، خوانندگان و شاعران، رسالت سنگين‌تري در رابطه با خلق آثار هنري با مضمون حضرت امام دارند. يادمان نرود‌ اين انقلاب بود كه امنيت و آرامش را به ما داد و ثبات را در همه چيز حتي در عرصه هنر را براي ما به ارمغان آورد.

جايگاه سرود‌ها و آهنگ‌هاي انقلابي

در سال‌هاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي،‌ موسيقي كشور بيشتر با آهنگ‌ها و سرود‌هاي انقلابي شناخته مي‌شد. در واقع اين گونه آثار بودند كه توانستند به پويايي اين هنر در شاخه‌هاي سنتي و اركسترال كمك و به نوعي آن را بيمه كنند.

اگر چه موسيقي در روند شكل‌گيري انقلاب نقش بسيار تاثيرگذاري داشته، اما متاسفانه طي سال‌هاي گذشته ساخت آثاري با اين موضوع سيري نزولي پيدا كرده است. گلريز كه خواننده‌اي پيشرو در زمينه خواندن آهنگ‌هاي انقلابي است، درخصوص كمرنگ شدن موسيقي‌هاي مناسبتي و ساخت آثار انقلابي در شرايط كنوني مي‌گويد: متاسفانه ساخت موسيقي براي مناسبت‌ها كم شده و اين مساله بايد از سوي دست‌اندركاران فرهنگي در طول سال دنبال شود.

به نظرم ما بايد در تمامي ماه‌هاي سال به ياد شهيد مطهري، شهيد چمران، شخصيت‌هاي ارزشي و علمي خود باشيم چرا كه شناساندن چهره اين افراد در قالب‌هاي مختلف ازجمله موسيقي مي‌تواند براي جوانان الگو باشد.

وي ادامه مي‌دهد: در اين عرصه اگر چه لازم است به تناسب موسيقي روز حركت كنيم، ولي در عين حال بايد جايگاه موسيقي ايراني و انقلابي‌مان را نيز حفظ كنيم. اين نوع موسيقي‌‌ها بسيار تاثيرگذار هستند و برخلاف آنچه گفته مي‌شود،‌ دوره آنها به پايان نرسيده است و تنها بايد برايشان قالب‌هاي نو پيدا كنيم.

ارج نهادن به مقام هنرمند

بعد از انقلاب اسلامي، موسيقيدان‌هايي ظهور كردند كه شايد در شرايط امروزي كسي از حال و روز آنها اطلاعي نداشته باشد.

حتي ارگان‌هايي كه شعار حمايت از هنرمندان و هنر فاخر را سر مي‌دهند، در اين زمينه اقدامي نمي‌كنند كه اين بي‌اعتنايي به فروكش كردن آهنگ‌ها و سرودهاي انقلابي منجر شده است.

گلريز يكي از آفت‌هاي چنين كوتاهي و غفلتي را اين گونه بيان مي‌كند: در اين شرايط است كه آثار پيش پا افتاده از خلأ ايجاد شده سود مي‌جويند و خود را عرضه مي‌كنند. هنر مبتذلي كه بسادگي در دسترس جوانان قرار مي‌گيرد؛ بر روح و فكر آنان تاثير منفي مي‌گذارد كه لازم است مسوولان و هنرمندان براي رفع آن چاره‌اي بينديشند.

وي مي‌گويد: به هم‌نسلان ما بهايي داده نمي‌شود. ما نبايد به اين فكر كنيم كه آثار هنري شكل گرفته در مقطعي از زمان، ديگر كاربرد ندارند. من معتقدم اگر يك قطعه موسيقي يا يك شعر را براي قشرهاي مختلف با شيوه هنري خاص بخوانيم، همه مجذوب آن مي‌شوند و هركس برداشت خود را از آن خواهد داشت.

امير سعيد بورنگ

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار