تشکیل قدرت‏ هاى کاذب، راهکار مقابله با قدرت یکپارچه جهانى

هراس امریکا و غرب از افزایش قدرت ایران

امریکایی ها با ایجاد رقابت‏ هاى سیاسى و اقتصادى کاذب، نوعى بى ‏اعتمادى و واگرایى سیاسى را در منطقه به وجود مى ‏آورند و کشورهاى منطقه را به وسیله چالش‏ هاى خودساخته، مقابل یکدیگر قرار مى ‏دهند...
کد خبر: ۱۳۳۳۷
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۴ - 09March 2014

هراس امریکا و غرب از افزایش قدرت ایران

خبرگزاری دفاع مقدس: امریکا و غرب از تشکیل قدرت یکپارچه جهانى به رهبرى ایران و همراهى دول آزاده جهان بهویژه در غرب آسیا و شمال افریقا نگراناند و براى مقابله با آن راهبردهاى مختلفى را دنبال کرده اند. این راهبردها هم در سطح منطقه اى و هم در سطح فرامنطقه اى، به کار گرفته مى شوند.

امریکا وغرب به خوبى مى دانند که براى مقابله با قدرت یکپارچه جهانى باید نوعى واگرایى منطقه اى و فرامنطقه اى ایجاد کنند و با تبلیغات سوء رسانهاى فعالیتهاى آنان را مخرب و خطرناک براى صلح و امنیت بین المللى تلقى کنند.

در واقع با ایجاد رقابت هاى سیاسى و اقتصادى کاذب، نوعى بى اعتمادى و واگرایى سیاسى را در منطقه به وجود مى آورند و کشورهاى منطقه را به وسیله چالش هاى خودساخته، مقابل یکدیگر قرار مى دهند تا آن قدرت یکپارچه جهانى شکل نگیرد.

اهم راهبردهایى که امریکا و غرب در این راستا طرح ریزى نموده اند عبارتند از:

1- ایجاد رقابت تسلیحاتى بین کشورهاى منطقه
2- ایجاد تفرقه با استفاده از آموزه هاى قومى، نژادى و مذهبى چون ایرانى ـ عربى و شیعه ـ سنى
3- ایجاد پایگاه هاى نظامى و سپرهاى موشکى در اراضى کشورهاى منطقه اى همگرا
4- ایجاد چالش ها و تنش هاى اقتصادى و انرژى (نفت و گاز) بین کشورهاى منطقه.

امریکا و غرب براى اینکه تأثیرگذارى قدرت یکپارچه منطقه اى را کمرنگ و ترکیب قدرتى موردنظر را در منطقه برقرار کنند، از کشورهاى منطقه اى همگرا، قدرت هایى کاذب و ساختگى به وجود مى آورند.

این قدرت مقطعى و کاذب از طریق فروش حداکثرى انواع تسلیحات امریکایى و اروپایى به آنان حاصل مى شود و در واقع آن کشورها را به زاغه مهمات و تسلیحات خود تبدیل مى کنند. اما این کشورها مى دانند و باید بدانند که شریک بازى خطرناکى شده اند. بازىاى که کارگردان ها و بازیگردانان آن اهدافى را جستجو مى کنند که نیازمند سپر دفاعى است و این کشورها در حقیقت سپر دفاعى آناناند و پایانى جز فنا و نابودى نخواهند داشت.

نظام جمهورى اسلامى ایران توانسته است؛

1- همه معادلات سیاسى، اقتصادى و نظامى امریکا و غرب را در عرصه بین المللى با مؤلفه هایى مجهول روبرو کند.

2- انگیزش ضدامریکایى و ضدامپریالیستى را جهانى نماید.

3- صهیونیسم ستیزى را جهانى کند و استراتژى "اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود" را عملى نماید و رهبرى جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستى را عهده دار شود.

4- باعث بیدارى ملل آزاداندیش و شکل گیرى انقلاب ها و خیزش هاى مردمى در حکومت هاى وابسته دیکتاتورى شده که نهایتاً منجر به نابودى حکومت هاى دیکتاتورى و حاکمان وابسته آن شده است.

5- چهاردهه در برابر همه توطئه ها و تهدیدات سخت و نرم دشمنان تا دندان مسلح مقاومت نماید و به قدرتى شکست ناپذیر تبدیل شود.

6- با اتخاذ رویکردهایى عدالت محور و برابرانه در عرصه دیپلماسى سیاسى بین المللى، به قدرتى تأثیرگذار در عرصه معادلات سیاسى جهان تبدیل شود.

7- با فراهم نمودن بسترهاى رشد و تعالى در عرصه هاى علمى و بهره ورى از استعدادهاى ناب جوانان ایرانى، خود را به عنوان یک قدرت علمى در حوزه هاى پزشکى و مهندسى و علوم پایه به جهانیان معرفى نماید.

بنابراین جمهورى اسلامى ایران با پیشرفت هایى که در عرصه هاى مختلف داشته قدرت جهانى خود را به رخ همگان کشانده است و اینجاست که قدرت هاى امریکایى و اروپایى احساس خطر کنند و مقابله و واگرایى را بهتر از تعامل و همگرایى مى دانند زیرا نمى توانند ببینند کشورى که درگیر تهدیدات و تحریم هاى مختلف جهانى است، تا این سطح از رشد و ترقى حرکت نموده است.

یک روزنامه نگار کانادایى در مقاله خود بیان مى کند؛ "ایران در این سه دهه، عقب ماندگى هاى پانصد سال پیش خود را جبران نموده است."

درنتیجه

اقتداروتأثیرگذارى فعلى حکومت دینى، عامل اصلى دشمنى امریکا وغرب با ایران است. آنان که داعیه حکومت هاى سکولارى لیبرال ـ دموکراسى را در سر دارند، از اینکه یک حکومت مستقل دینى توانسته است تا این سطح از پیشرفت و توسعه گام بردارد، در عذاب اند. آنان مى خواهند به هر طریقى که شده، ناکارآمدى حکومت دینى را به جهانیان اعلام کنند.

لذا جبهه تقابل، تقابل دین و بى دینى است. تقابل نظام دینى با نظام هاى سکولارى است و تا نظام دینى برقرار باشد، دشمنى آنان نیز برقرار خواهد بود و سناریوهاى سیاسى، نظامى و اقتصادى بهانه اى بیش نخواهند بود.

از این مهم یک نکته دیگرى نیز عایدمان خواهد شد که دین و آموزه هاى دینى قدرتى فراتر از ماده و مادیات دارند و هرآنچه هویت دینى پیدا نماید، دوام و پایدارى آن بیشتر خواهد بود. نظام و حکومت دینى قدرت سیاسى، اقتصادى و نظامى خود را از دین و آموزه هاى دینى مى گیرد.

نظر شما
پربیننده ها