نامه مهم امام خمینی به فرمانده کل سپاه / پیش بینی فرمانده کل قوا از خیانت صدام

اگر دشمن دست به حمله زد، جواب مناسبی به آنها بدهید. امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست. فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است. این ها تمام حرف هایشان فریب است.
کد خبر: ۱۳۳۸
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۸ - 22July 2013

نامه مهم امام خمینی به فرمانده کل سپاه / پیش بینی فرمانده کل قوا از خیانت صدام

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، عمق نگاه و استراتژی حضرت امام روح الله به مسائل جنگ و دفاع مقدس به گونه ای است که با کمی تامل به اتفاقات آن برهه از زمان به جرات می توان به نفس مسیحایی آن پیر سفر کرده پی برد. صبح روز 31 تیر ماه سال 1367 حضرت امام فقط چند ساعت قبل از هجوم ارتش عراق به مرزهای کشورمان با ارسال یک پیام به فرمانده سپاه پرده ای از این راز نهانی ارتباطش با عالم غیب را برمی دارد. سه روز بعد از قبول قطع نامه و تضعیف شدن روحیه رزمندگان در جبهه ها، برگشت نیروهای بسیج از منطقه امام خمینی را به فکر فرو می برد.

امام خمینی صبح روز 31 تیر ماه طی نامه ای به محسن رضایی، فرمانده سپاه می نویسند: همان طور که قبلا گفتیم ما با مردم خود با صداقت صحبت می کنیم. ما در چارچوب قطع نامه 598 به صلحی پایدار فکر می کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست، ولی سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که اگر دشمن دست به حملاتی زد، جواب مناسبی به آنها بدهند. فرزندان انقلابیم توجه کنید که امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست. فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است. خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید. بر دشمن غدار رحم جایز نیست. این ها تمام حرف هایشان یک فریب است. ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین المللی نیست ما تا قبول قطع نامه از سوی عراق جواب دشمنان اسلام را در جبهه ها خواهیم داد.

31 تیر خبر حمله هجوم عراقی ها در جبهه جنوبی همه را غافل گیر کرد.

سردار کوثری، فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله که نیروهایش در خوزستان بودند و خودش برای شرکت در مراسم ختم جانشین شهیدش، که هفته پیش از آن در فکه شهید شده بود به اصفهان رفته بود، در تشریح هجوم عراق وخسارات به بار آمده چنین گفت:عراقی ها از مرز گذشتند و در جاده اهواز– خرمشهر جولان می دادند. از یک طرف به ایستگاه حمیدیه و حسینیه رسیدند و شش کیلومتر جلوتر یک بیمارستان صحرایی را منهدم کردند، از طرف دیگر به سمت کارون پیش آمدند.

عراق از ابتدای تصویب قطع نامه 598 آن را پذیرفته و بارها به دنیا گفته بود ایران با نپذیرفتن قطع نامه آتش جنگ را شعله ورتر کرده است. اما وقتی ایران قطع نامه را پذیرفت، سه روز پس از آن ارتش عراق از مرزهای خوزستان گذشت و به سمت خرمشهر و اهواز پیش روی کرد. از شلمچه پیش آمدند و خرمشهر را محاصره کردند و به سمت اهواز هم رفتند. در جبهه ی جنوب نیروی منسجمی نبود، مقر نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله که در خوزستان بود، اما بسیاری از جمله فرمانده لشکر رفته بودند اصفهان برای شرکت در مراسم ختم غلامرضاصالحی جانشین فرمانده لشکر، که هفته پیش در فکه شهید شده بود.

ایت الله موسوی جزایری امام جمعه ی اهواز طی یک پیام در تلویزیون به مردم گفت دشمن تا نزدیک اهواز پیش آمده است، برای مقابله به خوزستان بیاید و از مقدساتتان دفاع کنید. تا نیروهای کمکی برسند نیروهایی که در منطقه بودند آماده شدند تا عراقی ها را به عقب بزنند.

پیام دوم امام به فرمانده سپاه

امام خمینی می فرمایند: این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید و هیچی از هیچ کس پذیرفته نیست. و اینجا نقطه ای ست که یا موجب می شود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده ای بشود.

رزمندگان و نیروهای مردمی به عراقی ها حمله کردند و آنها را عقب زدند. ترکیب نیروهایی که عراقی ها را عقب زدند جالب بود! بدون هیچ سازماندهی اکثر بچه ها سوار بر موتور های شخصی و نظامی هر کس یک نفر را بر ترک خود سوار کرده بود و با چند گلوله و یک قبضه آر پی جی، یک دفعه حدود دو سه هزار موتور سوار ، که هیچ کس نفهمید از کجا رسیدند و چگونه سازماندهی شدند، در این دشت وسیع به سوی تانک ها حرکت کردند؛ طوری که تانک اول رد شده بود و هنوز موتور سوار داشت از وسط ستون عراقی می رفت و تانک های عقبی را می زد. یک دفعه متوجه شدیم تعداد زیادی از تانک ها با هم در حال سوختن هستند.

در نتیجه تانک های عراقی راه فرار را در پیش گرفتند و غائله سقوط خوزستان، در عملیاتی که برایش هیچ برنامه ریزی و سازماندهی نشده بود، فقط با روح ایثار گری و خودجوش نیروها به پایان رسید.

نیروهای کمکی به خوزستان رسیدند. هاشمی رفسنجانی گفت: " من به جرئت می گویم که ما در هیچ زمانی به اندازه امروز در جبهه نیروی مردمی نداشتیم نیروها آنقدر زیادند که ما حتی در تدارکات آن ها مشکل داریم."

تعداد نیروها زیاد بود و عراق غیر قابل اعتماد و جبهه خوزستان مهم. به برخی از نیروهایی که در جبهه های غرب و شمال غرب بودند دستور دادند که به جنوب بیایند تا قدری عراق را در خوشان عقب برانند.  

تهاجم وسیع ارتش بعث عراق به خاک ایران پس از پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد، این رویداد در شرایطی که وزیر خارجه وقت ایران در حال مذاکره با دبیر کل سازمان ملل بود، اتفاق افتاد. بعثی ها تهاجم خود را از دو محور کوشک و شلمچه در منطقه جنوب آغاز کردند و در ۳۰ کیلومتری شمالی خرمشهر مستقر شدند اما رزمندگان غیور اسلام آنها را مجبور به عقب نشینی کردند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار