سبک زندگی ایثارگران در کتاب «مشق از روی دست فرشتگان» منتشر شد

دلنوشته، خاطرات و حرف‌های ناگفته فرزندان شاهد خطاب به مادران خویش و کتاب «مشق از روی دست فرشتگان» با موضوع سبک زندگی ایثارگران منتشر و در روز ولادت حضرت زهرا (س) رونمایی می‌شود.
کد خبر: ۱۵۸۶۰
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۶ - 13April 2014

سبک زندگی ایثارگران در کتاب «مشق از روی دست فرشتگان» منتشر شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از فارس، سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس، کتاب «مادر، که از تمام دلش چشم بست» با موضوع «دلنوشته، خاطرات و حرفهای ناگفته فرزندان شاهد خطاب به مادران خویش» و کتاب «مشق از روی دست فرشتگان» با موضوع «سبک زندگی ایثارگران» بر گرفته از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی» را منتشر کرده است.

این آثار به کوشش «مرضیه وزیری مقدم» و جمعی از نویسندگان نظیر «محمدحسن ابوحمزه»، «زهرا وزیری مقدم» و «زهرا برقی» منتشر و در مراسمی که به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) در تجلیل از مقام همسران شهداء برگزار خواهد شد، مورد رونمایی قرار میگیرد.

در ذیل بخشی از کتاب «مادر، که از تمام دلش چشم بست» را میخوانید:

بانو مرضیه نظرنژاد

 تاریخ ازدواج: 1345

همسر شهید محمدحسن نظرنژاد (بابا نظر)

تاریخ شهادت: 1375

دلنوشته فرزند شهید خطاب به مادر: به سیاهی چادرت چنگ میزنم و کوچههای کودکیام را در لابهلای آرامش بخشترین سیاهیها طی میکنم. در روزهایی که طبل جنگ نواخته شده بود و مردان در پی حفظ دین و میهن روانه جبههها شده بودند و زنان صبورانه بار زندگی را به دوش میکشیدند و در آن روزها پاهای تو خستگیناپذیر مینمودند و دستانت گرمترین پناهگاهها بودند و روزها از پی هم روانه میشدند. پدر هر بار با زخمی تازه از میدان جنگ باز میگشت و تو باز هم پرستار او میشدی و بچهها در پناه تو میبالیدند.

مادر با تو سخن میگویم. تو که اکنون در کیسه داروهایت قرصهایی برای پادرد و دست درد و فشار خون و قلب داری و راستی چقدر این دردها برای من آشناست، انگار با کودکی من رشد کرده و هر روز عمیقتر شده است.

پاهای تو در صفهای طولانی ارزاق و دویدن در پی مشکلات زندگی کم توان شدهاند و دستان و شانههایت بار زندگی را تحمل کردند و فشارهای زمانه فشار خونت را بالا برد و ضربان قلبت را ذرهذره به پای پرورش فرزندانت گذاشتی و به راستی چقدر دردهایت برای من آشناست و من را به یاد هزار زخم عاشقی پدر میاندازد و اکنون من فاطمه فرزند بانو «مرضیه نظرنژاد» همسر شهید «محمدحسن نظرنژاد» از خود میپرسم به راستی کدام عاشقتر بودید او که غم رفتن و دل کندن از خانواده را تحمل کرد و زندگی خود را به پای حفظ دین و میهن نهاد یا تو که چون مردان تمام سختیهای زندگی را به تنهایی تحمل کردی تا مردت در جاده عشق گام نهد.

در ذیل نیز بخشی از متن کتاب «مشق از روی دست فرشتگان» با عنوان «همیشه آبی او، آبی بود» از خاطرتان میگذرد که استاد سیدعلی میرغنیزاده از رسم زندگی برادر شهیدش سید روحالله میگوید:

یادم میآید در سفری، سومین شهید محراب حضرت آیتالله صدوقی که به شهرمان که دیار حضرت آیتالله حاج شیخ محمدتقی بافقی است، آمده و منزلمان بودند، در همان اوان کودکی شهید، به او فرمودند میخواهم حاج آقا روحالله بشوی و توصیه کردند که بشود و به همین جهت پدرم از میان سه برادر، ایشان را پس از اخذ دیپلم با همه هوش سرشارش راهی حوزه کرد و آن جا هم به تأسی از فرمان حضرت امام (ره) به جبههها رفت و با پیروی از مرجع و ولی امر زمانش، تکلیفش را عمل کرد و پس از 11 سال مفقودی، پارههای پیکرش در حالی که شال سبزش به همراهش بود، آمد و در امامزاده بافق چلچراغ سینه خاک گشت.

در دوران زندگیش رفتارش همه جا و همیشه قرآنی، اهل بیتی بود و اخلاق محمدی (ص) را سرمشق خویش کرده و به آنها عمل میکرد. تحصیل و تهذیبش جای خود، ورزش و فوتبال، مسافرتهای علمی، زیارتی - سیاحتی و تفریحات سالم، دیدن دوستان و اقربا هم جای خودش. او در سفر برای خود ارکانی داشت. 1.صله رحم 2. ارتقاء معرفت 3. افزایش اطلاعات 4.توسل به ائمه در سفرهای زیارتی 5. تقویت توکل 6.کسب اعتماد به نفس 7. آداب و معاشرت با فرهنگهای دیگر بومی 8. سیاحت و گردشگری و آشنا شدن بالظاهر تمدن. 

نظر شما
پربیننده ها