طبس و نافرجامی برای استکبار

اعجاز طبس در سال 59 سپاه ابرهه زمان را چون علف خرد شده زیر دندان چهارپایان درهم پیچیدند تا دوستداران انقلاب دست حمایت غیب الهی را همواره پشتیبان نظام بدانند.
کد خبر: ۱۶۳۲۶
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۰ - 23April 2014

طبس و نافرجامی برای استکبار

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، انقلاب اسلامی ایران از ابتدای شکلگیری تا کنون، همواره با تهدیدات بسیار جدی نظام سلطه جهانی روبه رو بوده و با اتکا به ایمان الهی و پشتوانه عظیم مردمی توانسته است ضمن کنار زدن این موانع، در مسیر تکامل و تحقق اهداف متعالی خویش گام بردارد. یکی از این تهدیدات، حمله نظامی آمریکا به طبس، در جهت آزادسازی جاسوسان خود و براندازی نظام اسلامی ایران بود که با امدادهای غیبی الهی با شکست روبه رو شد؛ حادثهای که همواره تجربه تلخی برای آمریکاییان و چراغی فروزان برای مردم ایران در اعتقاد به حقانیت نظام اسلامی و ایستادگی در مقابل توطئههای دشمنان بوده است.

چه مسائلی باعث شد که آمریکاییها به فکر حمله نظامی به طبس بیفتند؟

پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی براساس آموزههای اصیل دینی، علاوه بر اینکه نظام حاکم بر مقولات دولت، ملت و ساختار حکومت را به چالش کشید، با تبدیل شدن به یک عامل مهم منطقهای و با شعار وحدت جهان اسلام و پشت سرگذاشتن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان، استراتژیهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبه رو کرد. سفارت آمریکا با ایجاد شبکههای جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه حضرت امام و همچنین ایجاد شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعالترین و انقلابیترین نیروهای جامعه را از رهبری دور کند تا بتواند با تأثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب پذیر کند.

۱۳ آبان سال ۵۸ یعنی سه روز پس از دیدار بازرگان با برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در الجزایر گروهی از دانشجویان ایران که بعدها به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند. این اتفاق در حالی بود که حضرت امام (ره) تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این اتفاق موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون نحوه برخورد با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی شد.

عکس العمل استکبار به تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده

در نهایت آمریکاییها برای خارج کردن گروگانهای خودشان از آمریکا دست به تصمیمی زدند که آن را طرح نجات «پنجه عقاب» نامیدند. ۴ اردیبهشت سال ۵۹ با استفاده از پیشرفتهترین امکانات نظامی و کمک کشورهای عربی و عناصر مخالف انقلاب اسلامی، آمریکا دست به یک حمله نظامی برعلیه ایران زد. اما این عملیات برنامه ریزی شده همراه با تجهیزات نوین که برژینسکی و کارتر بسیار به نتیجه آن امیدوار بودند متوقف ماند. از کار افتادن یکی از شش فروند هلی کوپتر، تمام برنامههای آمریکاییها را به هم زد و مجبور به عقب نشینی شدند و به عذاب الهی گرفتار شدند. البته قبل از این اتفاق آمریکاییها با مصاحبههای مطبوعاتیشان به گونهای عمل میکردند که ایران احتمال ندهد که آنها قصد اجرای عملیات نظامی را دارند و در این حال به آمریکاییهای مقیم ایران توصیه میکردند هرچه زودتر این کشور را ترک کند!

شرح معجزه طبس

عملیات در غروب روز پنجشنبه۴ اردیبهشت ۵۸ شروع شد و شش فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ و نود نفر از کماندوهای آمریکا موسوم به نیروهای دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر نیمیتز در دریای عمان منتقل شدند و نیمه شب به ایران رسیدند. پس از ورود، یکی از هلی کوپترها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلیکوپتر به هلی کوپتر دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی، دستگاه هیدرولیک این هلی کوپتر نیز از کار افتاد؛ اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند. در هر صورت، شش فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ و شش فروند هلی کوپتر، در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند. در حال سوختگیری هلی کوپترها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد. با از کار افتادن این هلی کوپتر، تمام برنامههای آمریکاییها به هم خورد؛ زیرا آنها با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات، حداقل به شش فروند هلی کوپتر نیاز داشتند. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد و از رئیس جمهور کسب تکلیف شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر کرد؛ اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شد. آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت کردند، طوفانی از شن برخاست؛ هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکایی، در حال برخاستن از زمین، دچار مشکل شدند، یک هواپیما و یک فروند هلی کوپتر با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. بر اثر حادثه، ۸ تن از آمریکاییها در آتش عذاب الهی سوختند و بقیه پنج فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ نیز از خاک ایران اسلامی فرار کردند.

نقش بنی صدر

یکی از ابعاد این جنایت، هماهنگی و همکاری عناصر لیبرال و وابسته به آمریکا، در اجرای هرچه دقیقتر این تجاوز نظامی بود. قبل از شروع عملیات، بنی صدر توسط فرماندهان نظامی منصوب خود نظیر تیمسار شادمهر رئیس ستاد مشترک وقت ارتش و تیمسار باقری، فرمانده نیروی هوایی به پایگاه یکم شکاری دستور جمع آوری سریع توپهای ۲۳ میلیمتری ضدهوایی داد؛ توپهایی که حریم هوایی فرودگاه و پایگاه را تأمین میکردند؛ به نحوی که باند فرودگاه تهران تا روز تهاجم بدون مراقبت بود. مشابه این دستور به پایگاههای دیگر مانند شیراز، ایستگاه رادار مشهد و... نیز ابلاغ شده بود. پس از شکست تجاوز طبس نیز بلافاصله کارتر طی بیانیهای که از طریق رادیو آمریکا در سراسر جهان پخش شد، ضمن اعلام عدم موفقیت این طرح، اعلام داشت که اسناد طبقه بندی شده «سرّی» در صحنه عملیات، در هلی کوپترها به جای مانده است. در واقع کارتر با این کار، به بنی صدر هشدار داده بود که اسنادی که ارتباط با این طرح را برملا میسازد، در صحنه عملیات بر جای مانده، باید هر چه سریعتر فکری به حال آنها کرد. چند ساعت پس از این پیام، به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده داشت، بمب افکنهای ایران، هلی کوپترهای در شن مانده و بیدفاع را بمباران کردند!! در این حادثه، علاوه بر انهدام تجهیزات نظامی پیشرفته و اسناد سری، فرمانده سپاه یزد، محمد منتظرقائم نیز به شهادت رسید.

بازتاب و پیامدهای تجاوز نظامی

با شکست تجاوز نظامی آمریکا، هیچ کس در ایران از عمق مسئله آگاه نبود و کسی نمیدانست که چگونه طی هفتههای متوالی، دهها سازمان، کارشناس و جاسوس، با استفاده از کاملترین اطلاعات، چه طرح پیچیده و دقیقی را مهیا کردند و چه ترفندهایی محاسبه شدهای اتخاذ کردند. هیچکس نمیدانست که قرار بود پس از خروج گروگانها از ایران، عملیات بمباران تأسیسات و مراکز و اقتصادی ایران از سوی آمریکا و با استفاده از ناوگانهای جنگی موجود در منطقه به اجرا گذاشته شود. بدون شک خروج گروگانها روحیهای قوی به آمریکاییان میداد؛ آنان را مغرور و سرمست از پیروزی میکرد؛ متحدان اروپاییاش را به موافقت یا همکاری ترغیب میساخت و در منطقه، ارعاب به وجود میآورد و در مقابل، روحیه مردم ایران را تضعیف میکرد و دولتهای ارتجاعی منطقه را تقویت میکرد تا مرحله دوم عملیات، با موانع کمتری اجرا شود. گرچه کسی به دقایق سناریوی آمریکا واقف نبود، اما اجمالاً مردم ایران فهمیدند که با لطف و عنایت الهی، خطر بزرگی از بیخ گوش آنها رد شده است.

قدرت لایزال الهی و پیروزی بزرگ ایران

آنچه که آمریکاییها در محاسبات خود در نظر نمیگرفتند، علاوه بر اتکای این انقلاب به قدرت لایزال الهی، روحیه و عزم ملی و مذهبی مردم مسلمان و انقلابی ایران بود که به تازگی از مبارزه با رژیم مقتدر شاه پیروزمند بیرون آمده بودند و ملتها همچنان که تاکنون در حوادث مختلف از خرداد سال ۶۰ و شکست راهپیمایی مسلحانه سازمان منافقین تا پیروزی در جنگ تحمیلی و... نشان داد، چنان نیرومند بود که اگر نیروی دلتا وارد ایران میشد، دیگر قادر به خروج از این بحران نبود. طرح آمریکاییها برای اجرا در کشوری با شرایط عادی، ایده آل بود؛ اما برای مقابله با کشوری که در شرایط انقلابی به سر میبرد، طرحی کاملاً ذهنی، خیال پردازانه، غیر عملی و مانند مشت بر سندان کوفتن بود. نتیجه ماجرای تهاجم نظامی به طبس، پیروزی بزرگ ایران و الگو قرار گرفتن آن از سوی کشورهای جهان سوم و به ویژه کشورهای اسلامی و در مقابل تضعیف موقعیت ابرقدرتی آمریکا در صحنه روابط بین المللی و واماندگی آن در مواجهه با انقلاب اسلامی بود.

امداد غیبی

پیام مهمی که در بازخوانی ناکامی توطئههای گوناگون دشمنان که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بر علیه انقلاب اسلامی داشتهاند، وجود دارد، این است که تا مادامی که مسئولان نظام اسلامی و مردم در مسیر آموزههای حیات بخش الهی گام بردارند، امدادهای غیبی همواره پشت و پناه انقلاب و جمهوری اسلامی خواهد بود؛ همان گونه که به گفته امام آن دانههای شن، مأمور خداوند بودند. امدادهای غیبی الهی، با خنثی کردن توطئه آمریکا، بقا و استمرار انقلاب اسلامی را تضمین کردند.

چرا حوادث طبس را مرور نمیکنید؟

اعجاز پنجم اردیبهشت سال ۵۹، عام الفیل عصر مدرن را رقم زد. روزی که باد نقش ابابیل و شن ریزههای طبس نقش سجیل به خود گرفته، سپاه ابرهه زمان را چون علف خرد شده زیر دندان چهارپایان درهم پیچیدند. این روزها که تهدیدهای اوباما آنهم از نوع گستاخانه هستهای مکرر شده است، مرور حوادث طبس از نگاه امام و رهبری و نیز از نگاه دشمنان جمهوری اسلامی برای دوستان و دشمنان انقلاب مفید است. تا دوستداران انقلاب دست حمایت غیبی الهی را همواره پشتیبان نظام بدانند و دشمنان هم اگر عقل به خرج دهند درس عبرت بگیرند.

شیطان بزرگ اسیر دسیسه خودش شد

در این حمله نظامی، شیطان بزرگ با مفتضحانهترین وضع ممکن شکست خورد. شکست شیطان بزرگ در این عملیات، حمله فیلداران ابرهه را به خانه کعبه در ذهنها زنده میکند. لشگریان ابرهه، همچون نیروهای متجاوز آمریکایی، از فراوانی قدرت و شوکت، تصور نمیکردند کسی بتواند مانع حمله آنها به خانه کعبه شود، ولی آن هنگام که به سوی کعبه هجوم آغاز کردند، به فرمان خداوند متعالی پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و سنگهایی که در منقار داشتند، بر سر فیل سواران فرود آوردند و بدین وسیله، کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند. در پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ نیز دانههای ریز شن، دسیسه بزرگ آمریکا را فرو شکست. اهمیت واقعه طبس در این نبود که آمریکاییان برای نخستین بار آشکارا در داخل خاک ایران نیرو پیاده کردند؛ زیرا این واقعه، نمونه کوچکی از تجاوز آمریکاییها را در کشورهای مختلف جهان نشان میدهد. اهمیت واقعه صحرای طبس، در این بود که وقتی نظامی مردمی و اسلامی مورد عنایات باری تعالی باشد، حتی عواملی مانند ریگها و گرد و غبار بیابان هم میتوانند ماشین جنگی قدرتمندترین کشور جهان را در هم بکوبد و منهدم سازد. از آن پس، تصمیمات و اقدامات خصمانه آمریکا و دشمنان انقلاب در پرتو عنایت خداوند بیثمر میماند و کاروان پر خروش انقلاب، همچنان با حضور توفنده ملت سرافراز در کنار رهبر دوراندیش و شجاع خود، به حرکت سرنوشت ساز و امید بخشش ادامه میدهد.

سخن آخر:

امداد غیبی الهی برای دفع مصائبی که مردم به دست خود ایجاد کنند کاربردی ندارد و تنها در مواردی که دشمنان علیرغم ایمان مردم دست به خباثت بزنند کارائی دارد. چراکه این سنت خداست: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.»

نظر شما
پربیننده ها