به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از گرگان، سرهنگ "عباس حسن نیا" مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گلستان اظهار کرد: مردانی که در سالیان دفاع مقدس مرزهای حکومت اسلامی را پاس داشتند و همچون البرز ایستادند مظهر ایمان، تلاش، استقامت و عشق به دین و وطنند. فخر زمان خویش و همیشهی تاریخند. سلحشورانی که آبروی عشقند، مردانی که آفتاب را صدا میزنند و نور را به روز هدیه میدهند.
وی افزود: شهر خرمشهر در چهارم آبان ۱۳۵۹ در پی ۳۴ روز پایداری مردانی با اندک تجهیزات، توسط ارتش عراق اشغال شد، مقاومت جانانه دلیر مردان مدافع خرمشهر زمینه را برای بیرون راندن آن کاملا مساعد کرده و دشمن را در منطقهای بیعارضه تثبیت نمود.
سرهنگ حسننیا تصریح کرد: رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس که بمناسبت مصادف شدن با سیزده رجب، میلاد با سعادت حضرت علی (ع) با رمز علی بن ابی طالب با ۱۹۵ گردان آغاز شده بود پس از ۲۵ روز و اجرای مراحل مختلف عملیات، ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک سرزمین اسلامی و بخصوص شهر خرمشهر پس از ۵۷۵ روز اشغال آزاد و تعداد ۱۶۰۰۰ متجاوز کشته و ۱۹۰۰۰ نفر از آنان را به اسارت گرفتند. صدام که گفته اگر ایرانیها خرمشهر را تصرف کنند من کلید بصره را به آنان میدهم، فرماندهان باقی مانده از جنگ خرمشهر را در بغداد جمع و به آنان مدال شجاعت داد ولی بنقل از خاطرات سرگرد «کامل جابر» که در جلسه حضور داشت، صدام به فرماندهانش گفت که من این مدالها را برای تسکین افکار عمومی به شما میدهم و شما واقعا شایستگی دریافت نشان شجاعت را ندارید ودلم آرام نمیگیرد مگر اینکه سرهای له شده شما را زیر شنی تانکها ببینم.
وی خاطرنشان کرد: سرهنگ «فائق السامرایی» فرمانده لشکر هفتم عراق که در شجاعت بین عراقیها زبانزد بود در حین عملیات در پاسخ به مافوق خود میگوید: هر لحظه که میگذرد بر بدبختیهای مواضعمان افزوده میشود، ایرانیها خود را به میدان مین میزنند تا راه را برای بقیه افرادشان باز کنند، اینان افرادی عادی نیستند، موجودات شگفتی هستند، مردانی با صلابت و بینظیر...
سرهنگ حسننیا گفت: سرهنگ «رضا البصری» نیز که در صحنه حضور داشت در خاطرات منتشر دادهاش مینویسد: نیروهای ما در خرمشهر به دو قسمت تبدیل شده یک قسمت به ایران برده شد و گروهی در اروندرود غرق شدند و اجسادشان پس از یک هفته در کنارهها و سواحل کویت بر روی آب آمدند.
مدیر کل اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گلستان افزود: قدرت رزمندگان در این پیروزی بزرگ عامل فیزیکی و مادی نبود، بلکه معنویت موجود در قلب رزمندگان عامل اصلی پیروزی محسوب میگردید، معنویتی که توسط دشمن مادی قابل برآورد نبوده است و به همین علت بود که امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد، حضرت امام دو سوی میدان نبرد را میشناخت. در این سوی نبرد افرادی همچون شهید سرهنگ «منفرد نیاکی» فرمانده قرارگاه فتح حضور داشتند که حاضر نمیشوند برای حضور در لحظات آخر عمر و تشیع و تدفین دختر دلبندش از جبهه دور شود و به خانوادهاش میگوید: این سربازانی که در مصاف با دشمنان بعثی هستند همگی فرزندان من هستند و من وظیفه دارم در کنار آنها باشم و همراه آنها بجنگم تا دشمن را ناکام کنم و پیروزی را برای اسلام و مردم فداکار خود به ارمغان بیاورم، آن فرزندم کسانی دارد که در کنارش باشند ولی من نمیتوانم در این بحبوحه جنگ فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم.
سرهنگ حسننیا درادامه گفت: در آن سوی نبرد وضعیت دیگری حاکم بود، سرهنگ عراقی «رضا البصری» در خاطراتش نوشته بود سرهنگ «احمد زیدان» نماینده تام الاختیار وزارت دفاع عراق در خرمشهر در حین فرار، استوار «فتحی الدیهی» را که سالها به او بعنوان آجودان خدمت کرده بود به دلیل زخمی شدن با اسلحه کمریاش میکشد و میگوید: ممکن است ایرانیها به او برسند و به وجود ما پی برده و به تعقیبمان بپردازند.
وی در پایان به شعار سال اشاره کرد و گفت: در عملیات فتح خرمشهر و کلیه عملیاتهای رزمندگان اسلام در ۸ سال دفاع مقدس عامل معنویت حرف اول را میزد و از دلایل اصلی پیروزیها محسوب میشود، یادمان نرود که آن روزها قدرتهای بزرگ با حمایتی که از دشمنان ما بعمل میآوردند، پیروزی ما در جبههها را غیر ممکن میدانستند، اما رزمندگان اسلام با معنویت خود و با فرهنگ ایثار و شهادت پیروز میشدند و امروز نیز همان قدرتها، پیروزی ما را در صحنههای دیگر از جمله اقتصاد و فرهنگ ناممکن میدانند و برای اثبات باور خود هرگونه تهدید، کار شکنی، سنگ اندازی و بحران سازی متوسل میشوند ولی ما با عزم ملی و مدیریت جهادی معتقدیم که این گونه تلاشها در مسیر حرکت ما بازدارنده نخواهد بود و با همان فرهنگ یعنی فرهنگ بسیجی که در جبهههای نظامی پیروز میشدیم در جبهههای دیگر نیز به مدد ایمان و دانش نیروهای داخلی بویژه نسل جوان انشاالله به پیروزی خواهیم رسید.