خبرگزاری دفاع مقدس: سردار دریادار "مرتضی صفاری" امروز به نام فرماندهٔ دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) شناخته میشود. او سابقهٔ فرماندهی نیروی دریایی سپاه را نیز در کارنامه دارد. صفاری در دوران دفاع مقدس و در زمان اجرای عملیاتهای طریقالقدس، ثامنالائمه، فتحالمبین و بیتالمقدس جانشین قرارگاه مشترک فجر بود که شهید مجید بقایی فرماندهی آن را به عهده داشت.
در آستانه حماسه آزادسازی خرمشهر به سراغ او رفتیم و از چگونگی اجرای عملیات مهم و تاثیرگذار بیتالمقدس پرسیدیم. وی در بخش اول این گفتوگو به بررسی اجمالی شرایط داخلی کشور و همچنین وضعیت جبههها پیش از عملیات بیتالمقدس پرداخت. او در ادامه از طراحی سلسله عملیاتهای کربلا گفت و اشارهای نیز به ابتکارات بهکار گرفته شده در عملیاتهای طریقالقدس و فتحالمبین داشت. سردار صفاری همچنین از پیشنهاد مذاکره صدام پیش از فتح خرمشهر سخن گفت.
آنچه میخوانید بخش دوم گفتوگوی تفصیلی خبرگزاری دفاع مقدس با سردار صفاری است.
سردار صفاری با اشاره به هماهنگی نیروهای ارتش و سپاه در عملیات بیتالمقدس، اظهار کرد: یکی از نکات برجسته این عملیات، همدلی، هماهنگی و همفکری بین ارتش و سپاه است. البته جهاد سازندگی نیز در این عملیات در ایجاد خاکریزها و مسیرهای عبور و مرور نقشی کلیدی داشت. طراحی این عملیات همراه با عقلانیت، تجربه و وحدت رویه بود. پس از چکشکاری و تجزیه و تحلیل طرحهای مختلف ارتش و سپاه، به این جمعبندی رسیدیم که بهصورت جنگ نامتقارن عمل کنیم.
* دشمن تصور نمیکرد روی کارون پل قرار دهیم
وی با تاکید بر استفاده از نقاط ضعف دشمن در این عملیات گفت: دشمن اصلا تصور نمیکرد که ما روی کارون پل قرار دهیم و به کمر او بزنیم. او فکر میکرد جنگ ما کلاسیک است و از سمت جاده اهواز به خرمشهر حمله خواهیم کرد؛ برای همین در آنجا تمرکز قوا ایجاد کرده بود.
* طرح عملیات بیتالمقدس خلّاقانه بود
فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) اظهار کرد: در بعضی از مقاطع عملیات، تصور خطرپذیری وجود داشت، ولی با توکل به خدا این کار انجام شد؛ مثلا بعضیها نگران این بودند که ممکن است با عبور از این پلها از روی کارون، محاصره شویم. اما با عنایت خدا و استفاده از نقاط ضعف دشمن، مرحله اول و دوم بهگونهای که در تصور دشمن نمیگنجید انجام شد و بچهها به مرز رسیدند. با افزایش فشارها در مرحله سوم، لشکرهای ۵ و ۶ دشمن مجبور شدند از شمال خرمشهر در منطقه جُفیر و هور عقبنشینی کنند و به سمت خرمشهر بیایند. از طرفی چون رزمندهها به کمر دشمن زده و به مرز رسیده بودند، دشمنان به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شدند. شگرد ما این بود که ابتدا ارتباط نیروهای دشمن را قطع کرده و سپس حمله میکردیم. این یک طرح خلاقانه بود و جنگ کلاسیکی مبنا گرفته نشد.
سردار صفاری در ادامه به وقفه یک هفتهای بین مراحل سوم و چهارم عملیات اشاره کرد و گفت: بعد از مرحله سوم عملیات، برادر حسین خرازی به قرارگاه کربلا آمد و با ناراحتی اعلام کرد "ما الان بیش از ۲۵ روز است داریم یکنفس میجنگیم و تمام نیروهای من که ۹ گردان بودهاند، الان روی هم بیشتر از یک گردان نمیشوند. در این مدت دائم جنگیدیم و کشته دادیم"؛ یا مثلاً احمد کاظمی میگفت "من همه نیروهایم را جمع کنم به ۲ گردان نمیرسند"؛ این وضعیت ۲ قرارگاه ما بود که داشتند با تیپ و لشکرهای دشمن میجنگیدند. این وقفه برای این بود که نیروها را بازسازی کنند و تعدادی نیز از شهرستانها برسند تا ۲ گردان به سه گردان افزایش پیدا کند و برای مرحله نهایی عملیات آماده شویم. کمبود نیروی انسانی و مهمات، علت اصلی این وقفه بود.
* عراقیها در خرمشهر محاصره شدند
وی افزود: در ادامه، بازسازی و تقویت نیروها انجام شد و با الحاق قرارگاه فجر، عملیات بیتالمقدس ادامه پیدا کرد و مرحله چهارم آن به آزادسازی خرمشهر منجر شد. ما به عنوان قرارگاه فجر در مرحله چهارم با یک تیپ از ارتش و دو تیپ از سپاه، وارد عمل شدیم. قرارگاه فجر بین دو قرارگاه نصر و فتح عمل کرد و بچهها به اروند رسیده و دشمن را دو پاره کردند. یک بخش از نیروهای دشمن که در خرمشهر بودند به محاصره درآمدند و بخشی هم در شلمچه بودند که به مرز راه داشتند.
* دشمن با ضدهوایی به رزمندهای ما شلیک میکرد
این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه دشمن همه توان خود را برای حفظ خرمشهر بهکار بسته بود، تصریح کرد: ایثارگری رزمندهها بهگونهای بود که دشمن در مرحله سوم و چهارم، تیربارهای دولول و چهارلول ضدهوایی را کنار خاکریزها مستقر کرده بود و با آنها به سوی رزمندگان اسلام شلیک میکرد.
سردار صفاری در ادامه تاکید کرد: حضرت امام(ره) واقعا به حق گفتند که "خدا خرمشهر را آزاد کرد"؛ چه کسی تصور میکرد ما با مشکلاتی که با چهار قرارگاه در منطقهای محدودتر (در عملیات فتحالمبین) داشتیم، در این وسعت با نیروی کمتر و وضعیت مناسب زمین برای نیروهای زرهی دشمن، بتوانیم موفق شویم؟ این یکی از نکات حساسی است که از نظر عقل نظامی جور در نمیآید.
وی اضافه کرد: این جمله حضرت امام(ره) در این کار مصداقی جدی داشت. ضمن اینکه اثر این پیام امام این بود که ما به غرور نیفتیم، چون اصل و اساس کار ما برای دین خدا بود و خدا هم نصرتهایش را عطا کرد؛ وگرنه همهٔ دنیا میگویند از نظر نظامی آزادسازی خرمشهر امکانپذیر نیست.
* قصهٔ جنگ در مقطع آزادسازی خرمشهر به پایان رسید
فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) با بیان اینکه عملیات بیتالمقدس اثربخشی جدی در روند جنگ داشت، اظهار کرد: یکی از برگهای برندهای که صدام در دست داشت، خرمشهر بود. وقتی با این عملیات خرمشهر از دست صدام بیرون آمد، در واقع قصهٔ جنگ در آن مقطع به پایان رسید. چون بعد از آن صدام از بعضی نقاط عقبنشینی کرد و رسماً گفت که "من عقبنشینی کردهام، فعلا جنگی ندارم و میخواهم در موضوع حمله اسرائیل به جنوب لبنان متمرکز شوم".
وی با اشاره به حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان بعد از عملیات بیتالمقدس، گفت: دشمنان از این فرصت استفاده کردند تا پیروزی بزرگ فتح خرمشهر که در رسانهها بازتاب داشت را کمرنگ کنند و قصه لبنان را در رسانههای خود ـ که تمام رسانههای دنیا هم در دست حامیان صدام بود ـ برجسته کنند. در ادامه هم به جای اینکه پیروزی بزرگ رزمندگان ایران خبر اول دنیا شود، حمله به جنوب لبنان برجسته شد.
* درخواست صدام برای حمله مشترک ایران و عراق به اسرائیل
سردار صفاری افزود: صدام هم با فرصتطلبی و خطدهی آمریکا گفت "ما عقبنشینی میکنیم" و حتی در بعضی نقاط هم به عقب رفت. او گفت "من همه تیپهایم را برای کمک به لبنان و حمله به اسرائیل ساماندهی میکنم. ما انتظار داریم جمهوری اسلامی هم به ما کمک کند و با هم اسرائیل را از جنوب لبنان به عقب برانیم"؛ این هم یکی از بحثهای سیاسی بود که بعد از فتح خرمشهر شکل گرفت و میخواستند اثربخشی فتح خرمشهر را کمرنگ کنند.
وی خاطرنشان کرد: بعد از این عملیات ما کمی غفلت کردیم و یک تیم شناسایی و دو گردان از تیپ حضرت رسول(ص) به سوریه و لبنان رفت. آن موقع جبهه "اَمَل" با رژیم صهیونیستی مقابله میکرد. امام(ره) سریع دست دشمن را در این فریب خواندند و پیام دادند "راه قدس از کربلا میگذرد"؛ یعنی اول باید تکلیف صدام روشن شود. بچهها نیز سریع برگشتند و با درک وضعیت و فریب دشمن، زمینههای عملیات رمضان فراهم شد. پس از این قرار شد با تعقیب دشمن، صدام و جامعه جهانی پاسخگوی خواستههای جمهوری اسلامی که متجاوز اعلام شدن رژیم بعث و پرداخت غرامت بود، باشند. ضمن اینکه صدام نیز به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه شود.
* بیتالمقدس و کربلای۵ اثربخشترین عملیاتهای جنگ تحمیلی
فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه تاکید کرد: عملیات بیتالمقدس اثربخشترین عملیات قبل از ورود به خاک عراق بود. شاید برخی "عملیات والفجر۸" را مهمترین عملیات در ورد به خاک عراق بدانند. تصرف شهر بندری فاو اصلا در تصور کارشناسان جنگ نمیگنجید. اما مهمترین عملیات بعد از ورود به خاک عراق "عملیات کربلای۵" در شلمچه بود که بعد از آن دشمنان مجبور شد قطعنامه را صادر کنند. ۲ بند از آن قطعنامه ـ یعنی متجاوز شناخته شدن صدام و لزوم پرداخت غرامت ـ نیز با خواستههای حضرت امام(ره) تطابق داشت. پس سرنوشتسازترین عملیات، کربلای۵ بود که به صدور قطعنامه انجامید، عملیات بیتالمقدس نیز از آن جهت مهم است که سرزمینهای زیادی از جمله خرمشهر آزاد شد، دشمن عقبنشینی کرد و تصور جنگی او هم عوض شد.
* ماجرای محاصره صدامیان و به آبزدن عراقیها
فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) با اشاره به طراحی عملیات برای به اسارت درآوردن نیروهای عراقی اذعان کرد: ما بیشترین اسیر را در خرمشهر گرفتیم. عملیات اینگونه بود که ما از پادگان دژ که شمال خرمشهر بود، خط را بشکنیم و وارد شهر شویم. ولی در طراحی عملیات، ریسکی که با خلاقیت شکل گرفت این بود که ما اگر میتوانستیم از شلمچه به اروند برسیم، کل نیروهای دشمن به اسارت درمیآمدند.
وی اضافه کرد: من مثالی بزنم. در عملیات فتحالمبین دو قرارگاه فتح و قدس نقش کلیدی داشتند. قرارگاه فتح از شمال چزابه به مرز میرسید و قرار بود در امتداد مرز به سمت بالا حرکت کنند. با این عمل لشکر یک مکانیزه عراق با هشت تیپی که داشت به محاصره در میآمد. در اینجا احمد کاظمی و مرتضی قربانی و سه تیپ از ارتش حضور داشتند. از قسمت بالا در بخش موسیان و دشتعباس هم قرارگاه قدس که برادر عزیز جعفری فرمانده آن بود، با دو تیپ سپاه به فرماندهی قاسم سلیمانی و حسین خرازی و دو تیپ هم از ارتش، از سمت مرز با ۹ تیپ به پشت لشکر ۱۰ زرهی نفوذ میکردند.
سردار صفاری افزود: قرار بود این دو قرارگاه به هم برسند و همه اینها اسیر شوند. هر دو قرارگاه خوب عمل کردند، ولی چون مسیر طولانی بود، الحاق صورت نگرفت و بسیاری از نیروهای دشمن از این بین فرار کردند. در مرحله چهارم، قرارگاه نصر این شکاف را پر کرد و ۱۵ هزارعراقی در عملیات فتحالمبین اسیر شدند.
وی تصریح کرد: در عملیات بیتالمقدس نیز اینچنین اتفاقی افتاد و بچهها ابتدا این نیروها را از وسط دو نصف کردند، به مرز رسیدند و از مرز به سمت شلمچه رفتند. کل لشکر و تیپهایی که از نهر خین تا خرمشهر و کارون حضور داشتند به محاصره افتادند. این همه اسیر هم به دلیل این محاصره بود. البته خیلیها نیز برای فرار خود را به اروند زدند که عدهای را آب برد.
* بعد از فتح خرمشهر استکبار جهانی فهمید که صدام جنگ را باخته است
این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به بازتابهای عملیات بیتالمقدس در دنیا اظهار کرد: مهمترین بازتاب این عملیات این بود که استکبار جهانی متوجه شد صدام در جنگ باخته است. خودشان گفتند که عراق برگ برندهای برای خود ندارد و موازنه جنگ به نفع جمهوری اسلامی تمام شده است. هرچند که وقتی به اسناد مراجعه میکنیم میبینیم همهٔ این حرفها موزیانه است. مثلا وقتی بیبیسی را رصد میکنیم، با کنایه این حرفها را میزند. ولی در مجموع این موضوع اعلام شد که صدام دیگر چیزی برای عرض اندام ندارد. دنیا تا آنزمان اینچنین حرفهایی نمیزد و این اولین بار بود که پیروزیها ما بازتاب جهانی داشت.
* احساس خطر کشورهای عربی از پیروزیهای ایران
سردار صفاری افزود: دومین نکته این است که حامیان صدام برای حفظ و حمایت از او به چارهای اندیشیدند. کشورهای عربی سازمانی را به عنوان کشورهای حوزه خلیج فارس تشکیل دادند و به کمک صدام آمدند. کنفرانس سران عربی هم برای بررسی این موضوع تشکیل شد و همه آمدند صدام را در مقابل جمهوری اسلامی حفظ کنند. کشورهای عربی به محوریت عربستان احساس خطر میکردند.
وی ادامه داد: سومین نکته هم این است که رژیم صهیونیستی از فرصت استفاده کرد و برای خنثی کردن پیروزی بزرگ جمهوری اسلامی، به جنوب لبنان حمله کرد و این موضوع به خبر اول جهان تبدیل شد.
* شورش در ارتش عراق پس از فتح خرمشهر
فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه با اشاره به بازتابهای این عملیات در داخل داخل عراق نیز تصریح کرد: صدام بعد از فتح خرمشهر توسط رزمندگان ایران، تعداد زیادی از فرماندهان را اعدام کرد. شورشی در ارتش بعثی شکل گرفت که ما این همه کشته و اسیر دادهایم ولی همه چیزهایی که گرفته بودیم را پس دادیم و حالا صدام میگوید میخواهیم موضوع دیگری ـ یعنی حمله به اسرائیل ـ را پیگیری کنیم.
وی افزود: مردم عراق و بهخصوص شیعیان هم دست به شورش زدند که "نتیجه جنگ چه شد؟"؛ اما صدام با شدت عمل در مقابل آنها ایستاد؛ بخشی را زندانی و بخشی را اعدام کرد و فضای خفقانآوری بهوجود آورد. صدام به اسرائیل هم حمله نکرد. شعارهایی داد و کارهایی هم کرد، ولی وقتی دید در داخل عراق اوضاع مناسب نیست، بر کنترل کشورش متمرکز شد.