پرگو و كم انديش؛ كسي كه در بحث بيشتر سعي در قانع كردن جمع داشت و در بند منطقي بودن سخن نبود، آسمان و ريسمان را به هم مي بافت تا حرفش را به كرسي بنشاند. اما سخنش محلي از اعراب نداشت و بچه ها به رد كردن يا پذيرفتن حرفش اهميتي نمي دادند. همان كه در تعبير پشت جبهه و شهر به او مي گويند: خالي بند.