ویژه نامه هفته دفاع مقدس91/ پاسداشت شهید عباس شبانی

کد خبر: ۱۹۵۵۱۰
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۶ - 18September 2012

عباس شبانی در سال 1345 متولد شد.وی در دوران دفاع مقدس به خیل رزمندگان اسلام پیوست و سرانجام در عملیات کربلای پنج در منطقه عملیاتی شلمچه در محل کانال زوجی در روز دهم بهمن ماه سال 1365 به خیل یاران اباعبدالله پیوست.اما بعد از گذشت 8 سال از پایان جنگ در 23 اسفندماه سال 1373 به میهن اسلامی بازگشت و در قطعه 29 ردیف 21 شماره 18به خاک سپرده شد.


دوران کودکی در سال 1345 هجری شمسی در محله خزانه بخارایی تهران کودکی چشم به جهان گشود که نامش را عباس نهادند. عباس در خانواده ای به دنیا آمده که همه دوستدار اهل بیت بودند . دوران کودکی عباس به مانند دوران کودکی خیلی ها پر از شیطنت کودکانه و گریه و خنده و بازی های کودکانه بود . در زمان انقلاب بود که عباس به همراه برادرها در جلسات و هیئت های هفتگی که در کوچه و محل برگزار می شد شرکت می کرد. در یکی از این هیئت ها که آن زمان در منزل حاج آقا خوشبین برگزار شده بود و روضه حضرت ابوالفضل هم خوانده می شد عباس با یک آه و سوز جان گدازی گریه می کرد که از یک بچه ای در آن سن و سال که علم و آگاهی کاملی از حضرت ابوالفضل نداشت این گریه و سوز دور از انتظار بود. همین گریه های عباس در هیئت ها باعث تعجب بزرگترها حتی برادر های خود شده بود. دوران تحصیل و جوانی : عباس وقتی به سن 7 سالگی رسید تحصیل و درس و دانش را از مدرسه دکتر عمید ( شهاب ) آغاز نمود دوران دبستان و راهنمایی را در همین مدرسه پشت سر گذاشت . در دوره اول یا دوم راهنمایی بود که عباس توسط معلم دینی خود آقای رحیمی با مسجد و فضای مسجد آشنا شد (مسجد جامع) و همین آشنایی با فضای مسجد شروعی جدید و تحولی عرفانی در عباس بود که موجب شد تا با مسجد و کارهای دینی انس بگیرد تا جایی که اکثر روز و وقت خود را در مسجد بگذراند. جنگ تحمیلی که از سوی رژیم بعثی عراق به ایران شروع شد عباس در کلاس اول یا دوم راهنمایی بود . در سال اول دبیرستان عباس بدون آنکه خانواده خود هم متوجه شوند در جوار پاک حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شروع به خواندن دروس حوزوی نمود و چندی بعد باز بدون اینکه خانواده اش بدانند وارد بسیج 20 میلیونی که امام عزیزمان فرمان داده بودند، می شود و در برنامه های بسیج مسجد جامع شرکت می نماید. در سال دوم دبیرستان بود که عباس از طریق بسیج مسجد پا به جبهه های نبرد حق علیه باطل می گذارد و دوران جدیدی در زندگی وی شکل می گیرد.



شهید عباس شبانی نفر سمت چپ


دوران جنگ و جبهه و شهادت : عباس به عنوان تخریبچی در لشگر 27 کار خود را شروع می کند و مسیرها و راههای زیادی را برای همرزمان و هم سنگران خود پاکسازی می کند. عباس در عملیاتهای مهمی چون عملیات والفجر 8 و عملیات بدر و در عملیاتهایی که در کردستان شکل گرفته بود شرکت داشت . عباس در این عملیات ها مجروح می شوند ولی عملیات دیدار با معشوق عباس آغاز می شود عملیات کربلای 5 . قبل از اعزام عباس به جبهه و شرکت در عملیات کربلای 4 به خاطر اینکه در عملیات بدر پسرخاله های عباس در جنگ شهید شده بودند به اصرار خاله گرامیشان به اصفهان می روند و چندماهی را درحجره پسرخاله سپری می کنند . در یک شب عباس خواب عجیبی می بیند که برای تعبیر آن نزد استاد خود در حوزه می رودو خواب را برای استاد تعریف می نماید و ایشان هم تعبیر خواب را بنا به روایتی که از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده بود و یکی از صحابه وی هم چنین خوابی دیده بودند تعبیر می نماید. تعبیر خواب این بود که شما سید نیستید ولی جزء اهل بیت محسوب می شوید. استاد حوزه که قبلاً به هیچ وجه اجازه حضور در جبهه را به ایشان نمی داد و حضور ایشان را در کسوت روحانیت لازم و ایشان را جزء ذخایر می دانستند، در تعبیر این خواب گفتند که دیگر وقت جبهه رفتن شما فرا رسیده و من نمی توانم مانع رفتن شما شوم. پس از حضور در جبهه و شرکت در عملیات کربلای 4 و بلافاصله کربلای 5 به آرزوی دیرین خود می رسد. عملیات کربلای 5 : شب اول عملیات تمام می شود ، شب دوم عملیات به همراه بارندگی هوا شروع می شود و عباس با سرماخوردگی و کسالتی که داشت در شب دوم عملیات شرکت می کند، در خاک عراق و در تقاطع بین راه خاکی و آسفالت دشمن، نزدیک کانال زوجی ، یک خمپاره 60 به کمر عباس اصابت می کند ، عباس مجروح می شود. پیکر مجروح عباس و تعدادی از بچه های همرزمش را به پشت خاکریزی برای انتقال آماده می کنند ، اما شدت اثر خمپاره به حدی بود که عباس دیدار معشوق را به دنیا ترجیح داد و پر کشید. شهادت عباس در عملیات کربلای 5 در تاریخ 21/10/1365 اتفاق افتاد. پیکر پاک عباس بعد از 5 یا 6 سال از شهادتش به آغوش خانواده و هم محله ای هایش آمد و تشیع شد نکته جالبی که هست اینست که اکثر شهدای ما بعد از اینکه به شهادت می رسند باز هم جبهه را نمی توانند ترک کنند ؛ نمی دانم چه حکمتی است. این را می توان از شهید شبانی یا شهید فلاح به خوبی فهمید و درک کرد. فراز هایی از وصیت نامه شهید: با سلام و درود به محضر مبارك حضرت بقیه ا... مهدی(عج)صاحب الزمان كه چشم تمامی مستضعفان در انتظار است انشاءالله كه خداوند حضورش را نزدیك گرداند تا به یاری این محرومین و به داد آنها برسد. وصیتم به مردم شهید پرور و امت قهرمان این است كه همانطور كه شاه را با ایمان استوار خود بیرون نمودند و مقاوم در برابر زورگویی های تمامی ظالمان جهان ایستاندند و بر این عقیده كه حاكمیت جزء حاكمیت خداوند نیست ایستاند و بالیدند بر خود كه رهبری همچون امام دارند بمانندو طبق این سخن كه انقلاب را به جان بخرید كه انقلاب ما كه رهبرش خمینی است،همانا ادامه راه خون ریخته شده ابا عبدا... در زمان یزید لعنت ا... بر زمین كربلاست.كه الان در زمان ما در این ایران جاری شده است. مردم شهید پرور تقوی را كه راه سعادت است پیشه كنید ،دعا كه سلاح مومن استرا فراموش نكنید،نماز جماعت و راهپیماییها را فراموش نكنید،روحانیت را پشتیبان باشید و خانواده شهدارا گرامی بدارید. برادرانم راوصیت میكنم به این كاركه مادر را به صبر در برابر مسائل دعوت كنندو خود برادرانم را به تقوی و پرهیز از گناه و دوری از هواهای شیطانی و ادامه راه شهیدان كه اطاعت از امام است دعوت میكنم.



شهید عباس شبانی و دوستش در حوزه علمیه


خصوصیات بارز شهید : از جمله خصوصیات نیکی که شهید عباس شبانی داشتند می توان به : 1 ـ خلوص نیت در کار : شهید عباس شبانی در کارهای خود اخلاص عمل داشت یعنی اینکه هر کاری را انجام می داد برای رضای خدا بود در همه حالات رفتارش را حفظ می کرد تا جایی که اگر در مجلسی یا مهمانی با هم سن و سالان خود بود اگر احساس می کرد که خدا را برای لحظه ای فراموش می کند آنجا را ترک می کرد و وقتی خاطره ای تعریف می کرد که برای خودش بود و می دانست که تجربه ای برای همرزمانش می شود هیچ اسمی از خود نمی برد و با اسم رزمنده خاطرات خود را تعریف می کرد. 2ـ حامی فقرا و مستمندان : عباس تا جایی که می توانست حامی فقرا و ضعفا بود. در خاطره ای که از ایشان و به نقل از یکی از دوستان ، آمده : روزی برای شرکت در نماز جمعه رفته بود که گویا بعد از نماز غذایی سفارش می دهند ، به محض اینکه می خواهند مشغول غذا خوردن شوند، خانمی به عنوان محتاج در خواست کمک می نمایند که عباس علاوه بر کمک به وی غذای دست نخورده خود را نیز به آن خانم می بخشد. 3 ـ جهاد با نفس اماره و زر و زیور دنیا : عباس برای مال دنیا ارزشی غائل نبود تا جایی که فیش حقوق خود را که آن زمان 15 هزار تومان ( به اندازه حقوق 4 ماه یک کارمند) بود را خاک می کنند. 4 ـ صبر و بردباری : در خاطره ای که یکی از دوستان نقل می کنند آمده که روزی مسئولین خطای یکی از بچه ها را از چشم ایشون می بینند در حالی که عباس اصلا از جریان چیزی نمی دانست در عین حال تنبیهی راکه به وی داده بودند ( جلوی همرزمانش سینه خیز برود) را با صبر پیشه کردن و ذکر صلوات و تسبیح انجام دادند.



پادگان دوکوهه اردیبهشت ماه سال 1363


دست نوشته های شهید : عباس در دست نوشته هایی که داشته می نویسد « شبی در حوزه بعد از خواندن نماز شب و نماز صبح خوابیدم ، بین خواب و بیداری بودم که صدایی شنیدم که می گفت اینجا محل نزول فرشتگان و ملائکه است جای خوابیدن نیست » می نویسد زود از جایم بلند شدم و آنجا بود که فضای اتاق را بوی عطر خاصی پر کرده بود و من این را احساس کردم و تا مدتی این بوی عطر وجود داشت. مطلب دیگری از دست نوشته های شهید مبادا خویشتن را واگذاریم امام خویش را تنها گذاریم زخون هرشهیدی لاله ای است مبادا روی لاله پا گذاریــم


 



شهید عباس شبانی و برادر بزرگوارشان در جبهه های جنگ(نفر وسط برادر شهید شبانی)


 



پیشانی بند شهید عباس شبانی


 



 


شهید عباس شبانی در پادگان دوکوهه سال1363


 


وصیت نامه شهید :


 


با سلام و درود به محضر مبارک حضرت بقیه اله مهدی (عج)صاحب الزمان که چشم تمامی مستضعفین در انتظار اوست و انشاء اله که خداوند حضورش را نزدیک گرداند تا به یاری این محرومین و به داد آنها برسد ، که زمین مال این قشر از جامعه میباشد و خداوند فرمود :« وَ نُریدُ ان نمُنَ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه  . . .  »   و خداوند در جهت تحقق این وعده داده و بر صحت و سلامت و طول عمر به جان امام عزیزمان که زمینه ساز انقلاب و حکومت مهدی (عج) است بیفزاید.

خدایا ، بار الها سجدة شکر به جا می آورم از اینکه توفیق دادی ما در این جهاد که دفاع از قرآن و اسلام و حفظ نظام جمهوری اسلامی که همان حکومت و ولایت ائمه می باشد، شرکت داشته باشم و بار دیگر برای چندمین بار توفیق و سعادت شهادت را از در گاه فضلُ کرمت در خواست می کنم ، چرا که دیگر طاقت ندارم دوری خود را از در رحمت و نجات تو .سینه ام تنگ شده است از سنگینی روحم که چرا نمی تواند به سوی تو پر کشد .خدایا شهادت در راهت را به من عطا کن. وصیتم را برای چندمین بار می نویسم  که شاید این آخرین وصیتم باشد.

وصیتم به مردم شهید پرور و امت قهرمان این است که همانطور که شاه را با ایمان استوار خود بیرون نمودند و مقلوم در برابر زورگویی های تمامی ظالمان جهان ایستادند و بر این عقیده که حاکمیت جز حاکمیت خداوندی نیست ، ایستادند و بالیدند بر خود که رهبری چون امام دارند ، بمانند بر این عقیده خود و سست نشوند و هر چه محکم کنند این عقیده و اعتقاد و راه را ، چرا که سستی ما در این راه باعث  می شود که دشمن بتواند ضربة خود را به ما بزند و  آینده ما را به پوچی برساند و طبق این سخن که انقلاب را به جان بخرید که انقلاب ما که رهبرش خمینی است همان ادامة راه خون ابا عبداله در زمان یزید لعنت اله بر زمین کربلاست، که الان در زمان ما در ایران جاری شده و ما پیمان جان  در این برهه از زمان با حسین زهرا (س) بسته ایم که انتقام گیرنده خونش باشیم.

بدانید که این پیمان جز اطاعت از رهبری امام خمینی در سربازی و خدمت در زیر فرماندهی او بیش نیست . پس بیایید پیمان ببندییم با خود و شهدایمان مه تا آخرین قطره خون مطیع فرمان امام باشیم و لحظه ای او را تنها نگذاریم ، که به امید خدا در روز محشر از روی ائمه خجل نباشیم و تا پر نمودن حاکمیت اسلام در جهان علی الخصوص در کشور خودمان ، ننشینیم.

مردم شهید پرور تقوی را که راه سعادت است پیشه کنید. دعا را که سلاح مومن است فراموش نکنید .  نماز جماعت و جمعه و راهپیمایی ها را فراموش نکنید . روحانیت را پشتیبان باشید و خانوادة شهدا را گرامی بدارید .

در مرحله اول از مادرم که بسیار زحمت کشید و رنج و سختی را خرید تا ما را به اینجا رسانید تشکر میکنم و شرمسارم که نتوانستم بیشتر از اینها خدمت به شما کنم و حلالیت می طلبم از  اینکه شما را رنجاندم .برادرانم را وصیت میکنم  به اینکه مادر را به صبر در برابر مسائل دعوت کنند و  خود برانم را به تقوی و پرهیز از گناه و دوری از هواهای شیطانی و ادامه راه شهیدان که اطاعت از امام است دعوت می کنم .و اگر برادرم حسن زنده بود سعی کند که حق اله که دو ماه نماز و چهار ماه روزه است ادا کند و شخصاً از فامیلها در خواست حلالیت برای این جانب نمایید که باشد خداوند در آن دنیا از گناهانش بگذرد.

                                                              حقیرالعاصی

عباس شبانی 7/5/1365


نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار