بسم رب الشهدا و الصدیقین
غلامرضا در تاریخ ۳۱/۰۳/۱۳۴۳ در خانواده ای متوسط بلحاظ مالی و غنی بلحاظ فرهنگی دیده به جهان گشود .دوران تحصیل خودرا در محل تولد و سکونتش رامشیر گذراند اوائل پیروزی انقلاب که فقط ۱۳ بهار از زندگی را پشت سر نهاده بود فکر و ذکرش امام و نیروهای در خط او بودند همواره به خانواده پیروی از امام امت را گوشزد می کرد .
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری نوپای اسلام انگار دریچه ای به جهان دیگر در زندگی ان شهید بزرگوار پدیدار شد. همواره در شب شوق نبرد بعثیون متجاوز می سوخت . بعد از دستور امام امت مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی در این نیروی مردمی ثبت نام و در عملیات مختلف آفندی و پدافندی نیروی جانباز دلاو انقلاب اسلامی ایران بر علیه متجاوزین کفار عراق در جبهه های مختلف شرکت نمود تا اینکه دیماه سال ۱۳۶۳ به خدمت مقدس سربازی جهت دفاع از آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی شتافت .
شهید غلامرضا پلیمی بعد از گذراندن آموزشهای نظامی به کردستان اعزام شد در انجا در تاریخ ۱/۳/۶۵ در نبرد با ضد انقلابیون از خدا بی خبر و از عاملان بی مدعای امپریالیسم شرق و غرب در منطقه عملیاتی کرکوک به درجه رفیع شهادت نائل امد و به ارزوی دیرینه اش (لقا الله ) شتافت .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی به کشتن
نهراس مردار بود هر انکه او را نکشند
والسلام علی عبادالله الصالحین
خانواده شهید غلامرضا پلیمی
وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
ننزل الله من شی ان انتم الا ضلال کبیر
سلام و درود به شهیدان انقلاب اسلامی خصوصا شهیدان جنگ تحمیلی . با عرض سلام سلامتی شمارا ازدر گاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که حالتان خوب و در کارهایتان موفق باشید . اگر بی خبر و بی اجازه شما به جبهه رفتم مرا ببخشید مادر جان من در اینجا راحت هستم و هیچ ناراحتی ندارم جز دوری شما که بخاطر رضای خدا صبر می کنم .
خوب برویم سر اصل مطلب من به شما مژده ای می دهم که تا چند وقت دیگر که چندان دور نیست به مرخصی می ایم و شما جای راحتی برایم فراهم ببینید چون از صدای توپ اعصابم خورد است وقتی امدم باید یک تیکه قالی یک تیکه زیر پایی پهن کنید تا به داخل بیایم . یک شوخی بود . راستی خلف اباد در این حمله چند شهید داد ما اینجا فهمیدیم که چند نفر شهید شدن اینها که دارند در جبهه ها خون پاکشان می ریزد برای خاطر اسلام و دفاع از خاک کشور است پس چرا که ما به جبهه نرویم که ادامه دهندگان راهشان باشیم .درود بر خمینی سلام بر شهیدان راه حق ازادی که مردانه جنگیدن و مردانه شهید شدن مرگ بر امریکا مرگ بر شوروی که سلاح خود را به عراق می فروشد که مردم بی دفاع کشورمان را به موشک ببندد.
مادر فکر من نباش که من پسر توهستم بگو پسر امام خمینی است . مادر من به جبهه امدم که خودم را بسازم و برای جامعه فردی مفید بشمار بیایم چراکه جوانان کشورمان در جبهه شهید بشوند و من در جبهه باشم شما اگر به جبهه بیایید و ببینید که بچه ۱۱ ساله چطور می جنگند نمی گویی که به جبهه نرو .
دیگر سرتان را درد نمی اورم تا نامه بعدی خداحافظ . پدر و مادرم را سلام می رسانم برادرم رمضان با زن و بچه اش را خیلی سلام می رسانم برادرم علیرضا و عبدالرضا را خیلی سلام می رسانم همسایگان را یک بیک سلام میرسانم عمویم عبدالله با زن و بچه ها سلام می رسانم عمویم حسین با زن و بچه ها سلام می رسانم زن عمویم فرخنده با بچه ها سلام می رسانم .
