به گزارش ساجد ، با وقوع هر انقلابی لازم است تا برای حفظ آرمانهای آن انقلاب، اندیشهها و اهداف مد نظر به طور مداوم بازسازی و احیاء شوند تا دوام و قوام آن انقلاب تضمین گردد. در حوزه اندیشه، این فرایند میتواند در قالبهایی مثل کتاب بروز و ظهور پیدا کند به طوری که کتاب بستری باشد برای حفظ و انتقال اندیشههای انقلاب به نسلهای بعدی.
«گروه مطالعاتی اندیشهورزان» با سابقه نزدیک به یازده سال فعالیت، متشکل است از جوانانی که به طور خودش گرد هم آمدهاند و درباره مسائلی همچون فرهنگ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مسائل خاورمیانه مطالعاتی انجام میدهند که حاصل آن به صورت کتاب منتشر شده میشود.
«شهریار امینیان» یکی از همین جوانانی است که با تجربه بیش از دو دهه پژوهشگری در این زمینه، امروز مدیریت این گروه را بر عهده دارد. در این مجال درباره برنامهها و اهداف این گروه با گفت و گو کردیم که در ذیل میخوانید:
* دنبال گونهای میگشتیم تا بتواند ارتباط نسلی برقرار کند
گروه مطالعاتی اندیشه ورزان چه زمانی تشکیل شد؟
تاسیس غیر رسمی آن سال 79 بوده است و تاسیس رسمیاش سال 81. ما در طول این مدت تولیدات متنوعی را در حوزه دفاعمقدس که یکی از کارگروههای اصلیمان است، داشتیم و ناشران مختلفی آن آثار را منتشر کردند. منتهی از سال 89 مصمّم شدیم که تولیداتی که در گروه مطالعات اندیشهورزان در بخش دفاعمقدس و در زمینه ادبیات داستانی انجام میشود را توسط این گروه بصورت اختصاصی منتشر کنیم. بنابراین میتوان سابقه انتشار تحت عنوانِ گروه مطالعات اندیشهورزان به عنوان یک نشر را از سال 90 دانست، اما پیش از این بیش از پنجاه عنوان کتاب توسط این گروه در حوزه دفاع مقدس تدوین و تالیف شده است.
* کدام انتشاراتها کارهای شما را چاپ میکردند؟
ناشران مختلفی بودند؛ از موسسه شهید آوینی، روایت فتح و حالا انتشارات مهرآئین و فراگفت. حتی در دورهای معاونت فرهنگی ستاد مشترک سپاه. منتهی ما در حوزه دفاعمقدس بخاطر آنکه صاحب یک برنامه باشیم، نگاهمان مقداری تخصصیتر بوده و نزدیک به 4سال است که در زمینه تولید ادبیات داستانی بصورت کارگاه تخصصی و در یک سیر تربیتی آموزشی به منظور تولید آثار خوب توسط نویسندگان جوان و صاحب خلاقیت وارد شدهایم.
از این مجموعه کارها یک مجموعهی جدیدی شروع به انتشار کرد، تحت عنوان «از یاد نرفتگان»، که اختصاص به داستانهای کوتاه و رمانهایی دارد که در همین گروه تالیف شدهاند و در هیچ جای دیگر نیز منتشر نشدهاند. چون بحث داستان کوتاه که مطرح میشود عدهای سمت گردآوری میروند، اما اینها کار نویسندگان خود مجموعه است و تا به امروز هم ده جلد از این مجموعه داستان کوتاه منتشر شده است که 4جلدش در این هفته رونمایی خواهد شد.
در صحبتهایتان اشاره کردید که با یک رویکرد و ویژگی خاصی وارد این کار شدید. آن ویژگی فقط همین بحث کارگاهی بودن است یا مسئله دیگری است؟
باتوجه به مقتضای بحث ترویج فرهنگ دفاع مقدس، به نظرم سوال مناسبی است. ما دنبال گونهای میگشتیم تا بتواند ارتباط نسلی برقرار کند. بخشی از این ارتباط نسلی به نویسنده به عنوان تولیدکننده محتوا برمیگردد و بخشی هم به مخاطب به عنوان مصرف کننده محتوا. ما از یک سمت مواجه بودیم با خیل نویسندگانی که علاقمند به حضور در این عرصه بودند ولی به جهت فاصله گرفتن از سالهای دفاع مقدس تجربه حضور در میدان و صحنه را نداشتند. از طرف دیگر مواجه با نسلی بودیم که نیازهای فرهنگیای داشت که علاقمند بود آن را با زبان خودش بشنود.
سمت دیگر قضیه این است که طبق هر اتفاق و رویداد فرهنگی که به وقوع می پیوندد، در جریان وقوع رویدادها غالبا با ادبیات حماسی مواجه هستیم. اما پس از رویدادها با ادبیات مستند و در دوره ای بعد، بدلیل آنکه وقایع عمق گرفتند و قابل تحلیل میشوند، با ادبیات پژوهشی مواجه میشویم. و بعد از آن، در دورهای مواجه میشویم با ادبیات داستانی؛ یعنی نویسندگانی که پختگی قلمشان از یک مسیر پیچیده تخصصی و عمیق فرهنگی عبور میدهند تا می رسند به داستان و آن را به مخاطب عرضه میکنند. در واقع به گونههایی میرسند که تولید آنها هم نیازمند یک خلاقیت خاص است و هم نیازمند شناخت ویژگیهای خاصی که در یک رویداد فرهنگی وجود دارد و با اتکا بر آنها میشود صحنههای جذابی را برای مخاطب ترسیم کرد. این به وقوع نمیپیوندد -البته استثنا هم وجود دارد- جز پس از دورهای که شما سطحی از خاطرات و تحملات و مستندات را وارد میدان داشته باشید.
* با ترکیبی از نویسندگان جوان و باتجربه فعالیت میکنیم
در این دوره است که ما آمدیم و روی نویسندگان جوان کار کردیم و البته با احترام به پیشکسوتان. یعنی الان ما در مجموعههایی که کار میکنیم، ترکیبی داریم از نویسندگان حرفهای، بنام، شناختهشده و مطرح در این حوزه، در کنار کسانی که صاحب قلم بودهاند، انگیزهاش را داشتند، روی آن کار کردند و آثارشان را شاید برای نخستین بار در این عرصه میآورند و عملا یک پیوند قرینی اتفاق افتاده است و من فکر میکنم این خودش گرایشی است که میتواند در دراز مدت به تحول ادبیات دفاعمقدس و رشد مخاطب منجر شود، که اتفاقا در نمایشگاهها دیده میشود بدلیل مستندنگاریهای جذابی که جنسشان اصولا با یک دهه پیش متفاوت هستند، مخاطب رو به رشد است. همین مستندنگاری جذاب از دلش خاطره نویسیهای جذاب و داستانهای جذاب درمیآید. این، روند تکاملی را نشان میدهد و ما هم پیرو همین روند تکاملی، تامل کردیم تا با این روش کارگروهی کارگاهی کار را جلو ببریم.
پس قصدتان ورود جدی به عرصه رمان دفاع مقدس است!
رمان و داستان کوتاه. چون داستان کوتاه نیز در این حوزه خیلی اهمیت دارد.
* آثار پژوهشی دفاع مقدس را باید میدانداران این عرصه انجام دهند نه جوانان
یعنی خیلی به بحث خاطره و ادبیات پژوهشی نمیپردازید؟
نه! من فکر میکنم بدلایل متعددی در بحث خاطره و ادبیات پژوهشی باید فرصت را برای پژوهندگان و میدانداران این عرصه که آن فضا راتجربه کردند، مغتنم بدانیم تا بتوانند کسانی که متولی این امر هستند در قالب مستندسازی تاریخ شفاهی این کار را انجام دهند تا فضا برای ادبیات داستانی فنی آماده شود.
باتوجه به اینکه ممکن است یکسری نویسندگان جوان باشند که قلم خوبی داشته باشند و استعداد داشته باشند اما از نظر اطلاعاتی که به لحاظ تاریخی در این زمینه باید داشته باشند، شاید قوی نباشند و از طرفی رزمندگانی باشند که از لحاظ حافظه تاریخی آن لحظهها را خوب در خاطر دارند اما شاید قلم خوبی نداشته باشند؛
حال برای آنکه بتوانید در هردوی این گروهها این کاستیها را رفع کنید و از آنها یک نویسنده خوب بسازید، چه سازوکارهایی درنظر گرفتهاید؟
اولا در سیستم نقد و بررسیِ کارگاهی، ترکیب هردوی این گروهها هستند و قطعا هم دانشِ نظامی و دانشِ عملیاتی به سنجه گذاشته میشود. ضمن آنکه ما منابع مطالعاتی هم به حد مطلوبی در اختیار دوستان قرار میدهیم و عملا دوستان وقتی به منابع مطالعاتی ورود پیدا میکنند، از جهاتی برایشان عمق ماجرا هم بیشتر روشن میشود. آنهایی که انگیزهها و قلم خوبی دارند، کمکشان میکنیم تا این قلم تقویت شود، یا در قالبهای پژوهش مقدماتی به نویسندههای ما کمک کنند. در مواردی هم که خیلی خاص باشد با مجموعههایی که کارشان خاطره و ثبت مستندات است مرتبط میشوند و برای درک اطلاعاتی که آنها هم دارند، عملا فرصت را حفظ میکنیم.
* فضا را با برای ورود تازهواردها نبستیم
فرایند جذبتان چگونه است؟
یک فرایند جذب کاملا باز و با یک انگیزه جوانانه. عملا دوستان وقتی ورود پیدا میکنند، متوجه میشوند باید سطح کیفی کارهایشان را به سطح مطلوبی برسانند تا بتوانند در این مجموعه جای گیرند. اگر بخواهم از این مجموعههایی که کار میکنند، یک ارزیابی محتوایی کنم به جرات میتوانم بگویم که بطور مثال جلد 7، 8 و 9 از لحاظ کیفیت رتبههای خیلی خیلی فاصلهدارتر و بالاتری از جلدهای 1و2 دارند و این نشان میدهد که استانداردها و معیارهای گزینش داستانی ما سخت و سختگیرانهتر میشود. اما فضا برای ورود قلمهای تازه بسته نیست و این قلمها در جریان نقد قرار میگیرند. گاها پیش آمده که یک داستان تا 10-12 بار بازنویسی شده است تا برای نویسنده نیز آن عناصر داستان کاملا کشف شود و ایراداتش مرتفع تا برای ما به یک سطح قابل پسندی برسد.
* خانوادگی نویسندگان را جذب میکنم
برنامه جذب در چه فضاهایی اعلام می کنید؟
سیستم جذب، عمدتا یک سیستم جذب خانوادگی است. یعنی منظورم خانواد نویسندگان است. دوستان، اساتید، بچههایی را که میدانند علاقه دارند، معرفی میکنند. چون ما یک مجموعه خصوصی هستیم و برای این کار به هیچ وجه از اعتبارات بخش دولتی استفاده نمیکنیم، لذا تبلیغات گستردهای نداشتیم اما فعلا در سطح توانمندیهایمان داریم حرکت میکنیم، تا انشالله بتوانیم این را به یک پایگاهی برای ادبیات داستانی تبدیل کنیم. البته ما در حوزه ادبیات داستانی کارهای پژوهشی که مرتبط با داستانویسی باشد را نیز کار میکنیم. یعنی کارهایی که عناصر داستان را به مخاطب میشناسانند. همچنین روشها و تکنیکهای نگارش نوین. حتی چند عنوان کتاب در ردیف ترجمه داریم که در این حوزه است. درواقع میخواهیم بتوانیم به عنوان یک پایگاه داستان کوتاه، کار خوبی را در دراز مدت انجام دهیم.
این کارگاهها را چند مدت است برگزار می کنید؟
کارگاه 4سال است که برگزار میشود. منتهی میتوان گفت دوسالی است که خیلی منظمتر و خیلی رسمیتر برگزار میشود.
* انحصاری برای نویسندگان ایجاد نمیکنیم
یک گروه این 4سال را طی کردند یا نه؟
نه! عوض شدند. ما نویسندگانی داشتیم که الان دیگر با ما کار نمیکنند، ولی در جاهای دیگری کار نوشتن را ادامه میدهند، حتی برخی در سیمافیلم کار فیلمنامهنویسی در همین حوزه را انجام میدهند یا در حوزههای دیگر. به هر حال هدف ما این نیست که یک مجموعه نویسنده انحصاری تولید کنیم. هیچ تعهدی هم بین ما و نویسنده برقرار نمیشود که حتما فردا داستانهایی را که تولید میکند به ما بدهد. این قانون را نگذاشتیم تا مانعی برای ارتقای نویسنده نباشد تا او بتواند باتوجه به علاقهاش پیش برود.
کلاسها رایگان است؟
کلاسها صددرصد رایگان است.
چند دوره برگزار شده است؟
بصورت دورهای نیست. این گروهی که الان هستند یکسال است که مداوم در حال کارند و نزدیک به 15 نفر هستند که میشود گفت 4نفر از نویسندههای شناختهشدهاند. مثل آقای گودینی، معمار. اینها عملا کارگاهداری میکنند. ببینید ما باید اساتیدی را داشته باشیم تا مابقی را هدایت کنند و نقدهای تند و تیز و پختهای را داشته باشند تا متن را از آب و گل دربیاورند.
چه افراد دیگری هستند؟
آقای گلچین هستند و بعد رده دوم... البته انشالله دوستان دیگری از اساتید نیز به زودی اضافه میشوند که ما به وقتش اسامیشان را اعلام میکنیم که آنها نیز از شناخته شدهترین اساتید داستاننویسی کشور هستند.
از نظر تعداد ورودی و خروجی چطور بوده است؟
بد نبوده است. به دلیل اینکه الان سطح انتشار ما سطحی است که در آن آثار متعددی وجود دارد، لذا خروجیها خوب بوده است.
نه از نظر نفرات ...
آن هم خوب بوده است. یعنی به نسبت رویشهایش بیشتر از ریزشهایش بوده و من فکر میکنم نسبتا در جذب موفق بودیم تا بتوانیم بچههایی که میآیند به مجموعه وصل شوند. حالا بعضا هم شاید در نقطههای نخست بصورت حرفهای به ادبیات دفاعمقدس نگاه نکرده باشند یا از انگیزهی در حد کفایت برخوردار نباشند اما آن چیز که ما امروز شاهد هستیم، انگیزهی بالای آنان برای کار کردن و نوشتن است و این خودش نشان میدهد در جذب موفق بودیم.
تا به حال از این آثارتان که جزء خروجیهایتان بوده، چند عنوان منتشر شده است؟
ده عنوان. یعنی جلد دهم اش دیروز از چاپخانه بیرون آمد.
در سایت خانه کتاب پنج عنوان بیشتر نبود!
یکی را هنوز ثبت نکردند و 4تای دیگر هم این هفته رونمایی میشود. به نظر میرسید که اگر سالی خوبی را امسال داشتیم و اوضاع کاغذ اجازه میداد و این وضعیتی که متاسفانه در بازار نشر اتفاق افتاده بهبود مییافت، مبنایمان این بود که 25 عنوان اثر منتشر کنیم، ولی خب من فکر میکنم امسال ما همین ده عنوان را بتوانیم منتشر کنیم.
در نمایشگاه هم حضور داشتید؟
تقریبا هر سال حضور داشتیم اما به صورت مستقل انشاالله سال بعد. چون ما بخش نشرمان سابقه انتشاراتش دو سال بیشتر نیست. بیشتر ما کارهای پژوهشی کار میکردیم، یعنی قصد ورود به نشر نداشتیم اما در نقطهای به این نتیجه رسیدیم. به هر شکل ظرفیتهای حوزه به شکلی هست که بتوانیم این را تا دهها جلد ارائه دهیم.
* میخواهیم یک فضای مردمی برای توزیع کتب دفاع مقدس ایجاد کنیم
چقدر در نمایشگاه کتاب فروش داشتید؟
این سوال در این حوزه خیلی خیلی کلیدی هست. غیر از برخی مراکز که بصورت تخصصی روی کتابشان فعالیت میکنند و بعد یک تبلیغاتی میکنند و به شیوههای مختلف آن را در صحنه جامعه برجسته میکنند، که البته کار پسندیده و خوبی هم هست اما فرصت نیست که برای همه آثار این وجود داشته باشد، وضعیت توزیع کتاب یک مسئله مهم است. وضعیت توزیع کتاب دفاعمقدس به نوع خودش مسائل خاص خودش را دارد، که علاوه بر مشکلات مشترک با بحث توزیع عمومی کتاب، خاص حوزه خودش نیز هست.
تلاش ما این بوده که بیاییم یک فضای مردمی برای کتابهایی که تولید میشود تدارک ببینیم. یعنی به سمتی برویم که یک مخاطب در سطح گسترده و اجتماعی بتواند ارتباط برقرار کند، که لازمهاش آشنایی اولیه با کتاب است. ما فروشمان را نه میتوانیم خیلی خوب بدانیم و نه میتوانیم بد. به حدی بوده که بتوانیم پروژه را ادامه دهیم. این به نظر بنده یک نقطه مطلوب در این موقعیت است. قدری که بتوانیم ادامه دهیم. هم در نمایشگاههایی که میرویم و هم در جاهایی که کتاب را پخش میکنند و در طرحهای مختلفی که میگذاریم.
* برگزاری 57نمایشگاه کتاب توسط گروه مطالعات اندیشهورزان
در گروه مطالعات اندیشهورزان سال گذشته 57 نمایشگاه در تهران برگزار کردیم و 33 نمایشگاه آن در دهه فجر انقلاب اسلامی بود و 24 نمایشگاه هم در هفته دفاع مقدس. در قالب طرح «سالهای روشنایی» که اتفاقا آن کتاب هم جزءش بود. آن 6 جلد اول که منتشر شده بود و در قالب بازترویج فرهنگ انقلاب اسلامی در مراکز مختلف.
نکته اصلی که الان در بحث توزیع روی آن کار میکنیم بحث اطلاع رسانی صحیح است. اطلاع رسانی، غیر از شریانهای اصلیای که وجود دارد، مثل نمایشگاه استانی، نمایشگاه بینالمللی، نمایشگاه ملی دفاع مقدس، بدنههای توزیع خردی که در سازمانها و جاهای مختلف وجود دارد و یا توزیعهای مناسبتی که وجود دارد.
* در حال ایجاد زنجیره توزیع خاص از نویسنده تا مصرفکننده هستیم
ما روی یک شبکه توزیع خاص در حال کارکردن هستیم. یک زنجیره شبکه که از نویسنده شروع میشود تا به دست مصرفکننده برسد و در قالب طرحهای «شمس» و «شمیم» تعریف شدند که انشاالله یک بخشی از هفته کتاب آغاز میشود. در این قالب ما بنایمان این است که رونمایی هامان شکل مردمی بگیرد. به عنوان نمونه این 4عنوان اخیری که منتشر شده است رونماییشان بصورت همزمان در ده نقطه تهران توسط ده نفر نویسنده و در ده سرای محله شکل میگیرد و در آنجا نویسنده قطعاتی از متون را قرائت می کند و آنهایی که بخواهند با امضای نویسنده کتاب را دریافت میکنند. از قبل هم در محله یک تبلیغات نسبتا مناسبی انجام میشود. ولی از کلونیهای کوچک شروع میشود.
کنار آن به طریق منظمی بنا داریم اطلاع رسانی صحیحی داشته داشته باشیم راجع به ادبیات داستانی پایداری، دفاع مقدس، و بحث مقاومت. مخاطبهایی که علاقمند باشند یک ارتباط مستقیم برگزار کنیم. بعد از آن هم وارد طراحی شبکه توزیع به معنای کل میشویم که آن بخشی از ماموریتهایی است که مجمع ناشران دفاع مقدس الان در حال پیگیریاش است. من فکر میکنم این مجمع بتواند خدمات خوبی را به ناشران دفاع مقدس عرضه کند، که یکی از آن خدمات بخش توزیع کتاب دفاع مقدس و ایجاد زمینههای توسعه بازار نشر دفاع مقدس است.
پرفروش کتاب های انتشارات خودتان را بگویید؟
ما کتابهایی که به چند چاپ رسیده باشد زیاد داشتیم. کاری که با همکاری ناشران دیگر انجام داده باشیم زیاد بوده که تجدید چاپ شود. کتاب «تک آخر» است که فکر کنم سه چهار باری تجدید چاپ خورده است.
نویسندهاش کیست؟
راجع به شهید صالحی است. کتاب «مشکی از اشک» بوده از آقای رضا شیخمحمدی. از کتابهای اخیر ما، کتاب «در مسیر عاشقی» بوده که نسبتا مخاطب علاقه خوبی به آن نشان داده است و کتاب سیاه و سفید از همین مجموعه، از یاد نرفتگان و... . انتظار ما آن هست که از رمان جدید هم استقبال خوبی شود، چون در نوع خودش رمان بسیار پرکشش و خاصی هست که ان شاالله مخاطب را بتواند راضی کند. ولی در حوزه های پژوهشی دیگری که گروه مطالعات انجام داده، خب کارهای زیادی بوده که استقبال خوبی شده است.
این سه تای آخری چند نوبت چاپ داشتند؟
کمترینشان دو نوبت چاپ را داشتند. «جمیل» هم که تازه آمده و کار جدیدی است.
* همکاری با نهادها و سازمانهای غیرفرهنگی برای پخش کتاب به صورت سراسری
در صحبتهایتان به دو شبکه توزیع اشاره کردید. بیشتر درباره آن توضیح دهید؟
«شمس» شبکه مطالعه سازمانی است. مخفف «شبکه مطالعه سازمانی» و هدفش هم سازمانهایی است که ماموریت فرهنگی ندارند، چه بخش خصوصی و چه غیرخصوصی. سه اقدام انجام میدهد، اقدام اول این است که بصورت ماهانه اطلاع رسانی صحیحی در حوزههای مختلف در کتاب انجام میدهد و 5اثر خوب و تازه منتشره در آن حوزه را معرفی میکند که یکی از این حوزهها ادبیات پایداری است.
لزوما که به انتشارات خودتان مربوط نیست؟
نه! کار کاملا کارشناسی شده و اطلاع رسانی تحت عنوان «کتاب انس» است. تحت عنوان «انس کتابی برای کتاب» و بصورت رایگان به تعداد پرسنل در اختیار سازمانها قرار خواهد گرفت.
یک کتابی است که شامل دو بخش است. بخش اولش 35 عنوان اثر منتشر شده است که توسط کارشناسان بنام در آن حوزهها به خوانندگان توصیه میشود، با یک معرفی خوب و در بخش دوم محتوای متفاوت و متمایزی در باب کتاب و کتابخوانی؛ خواندنیهای کتاب، مطالب جذاب در مورد کتاب، مهارتهای مطالعه و چیزهای دیگر. این در اختیار پرسنل این سازمانها به تعدادشان قرار میگیرد.
این اطلاع رسانی کلا توسط این کتاب صورت میگیرد؟ یعنی مثلا سایتی کنارش نیست؟
نه! چون ما با کتاب و کاغذ میخواهیم بصورت تخصصی روی کتاب کار کنیم. همزمان با این کتابی که ماهانه تحویل میشود آن سازمان تعهدی که نسبت به ما دارد این است که یک کتابخانه باز تشکیل دهد. یعنی تنها تعهدی که سازمان خواهد داشت که بخواهد تحت پوشش این طرح قرار بگیرد، این است که یک کتابخانه باز تشکیل میدهد و در دو نسخه یا سه نسخه بنا به تعداد پرسنلش از کتابهایی که تبلیغ شدند تهیه میکند و در آن سازمان قرار میدهد تا به کسانی که این اطلاع رسانی انجام میشود برای شان این فرصت باشند که اگر کتابی را نخواندند، بخرند و یا حداقل کتاب را از کتابخانه باز ارگانشان بخوانند و درصورت تمایل برای خرید آن کتاب میتوانند هم از ما و هم از خود ناشر آن را تهیه کنند. ما باز اینجا محدودیتی نداریم. اگر کتاب را از ما بگیرند، هزینهای برایشان ندارد و یکسری مشوقهایی هم ما بهشان میدهیم و اگر از ناشر هم بگیرند که دیگر بحث آزاد است که بروند از کتابفروشیها بگیرند. این پروسهای است که در «شمس» پیگیری میشود.
این سازمانهایی که میگویید چه سازمانهایی هستند؟
ما الان در حال پذیرش سازمانها هستیم. سازمانهایی هستند که معمولا ماموریت فرهنگی ندارند. سازمانهای تولیدی، تجاری اقتصادی بازرگانی ولی تعداد پرسنل ستادی اینها باید عدد قابل توجهای باشد که ما باید دراختیار سازمان قرار دهیم.
* کارمندان سازمانهای تجاری را با کتابها آشنا میکنیم
چرا پرسنل سازمانهای تجاری را مخاطب هدف در نظر گرفتید؟
به دلیل آنکه آنان قشر وسیعی از مخاطبهای ما هستند که در معرض فرهنگ هم نیستند. در معرض فرهنگ مکتوب هم نیستند. غالبا به جهت نوع کاری که دارند انجام میدهند، از فرهنگ دور هستند. ما فقط برایشان اطلاع رسانی میکنیم و فرصتی هم از آنها گرفته نمیشود تا اختلالی در روند کاریشان در آن سازمان به وجود بیاید. یعنی نشریهای قرار داده میشود که میتوانند ببرند در محیط خانهشان مطالعه کنند و استفاده کنند. ولی حداقل این اطلاعات در دسترشان قرار خواهد گرفت. این کتب در حوزههای تاریخ و سیاست، کودک و نوجوان، خانه و خانواده، ادبیات داستانی، شعر و ادبیات پایداری و دین هستند. این هفت حوزهای هستند که ما هر ماه در هر یک از حوزهها، 5 عنوان کتاب را معرفی میکنیم و این آن شاکله طرح «شمس» را تشکیل میدهد. در «شمیم» اما شبکه مردمی یار مهربان است.
الان فقط گفتید سازمانهایی که در بحث تجاری و کسانی که در محیطهای غیرفرهنگی دارند کاری کنند. آیا در برنامههای آتی صنفهای دیگری هم مدنظر شما هستند یا خیر؟
هر سازمانی که ابراز تمایل کند ما محدودیتی نداریم. آن جامعه هدفی را که ما بهشان مراجعه میکنیم این قرار دادیم، بخاطر اینکه ترغیب شوند تا محیط های خودشان را یک اطلاع رسانی فرهنگی کنند.
سازمانهای دیگر چطور قرار است از این طرحتان اطلاع پیدا کنند؟
ما زیاد گستره این کار را باز نکردیم، چون تبلیغات برایش تعریف نکردیم و فعلا در حال مکاتبات هستیم. اما اگر اطلاعرسانی انجام شود یا خبرگزاریای راجع به آن پوشش خبری دهد، ما استقبال میکنیم. فعلا تعدادی جذب شدهاند و انشاالله برنامه آغازش برای هفته کتاب آغاز است.
خبرگزاریها و روزنامهها این موضوع را پوشش ندادند؟
خبرگزاری ایرنا مقداری راجع به خبر یکی دو بار مطلبی نوشت. اما این بحثی که الان ما داریم میکنیم کاملتر است، چراکه ما باید میگذاشتیم کار به آن پختگی خاص خودش برسد. الان ما یک مقداری نزدیک به پختگی شدیم و «کتاب انس» بسته شده است و آمادگی لازم را پیدا کردهایم. تیم کارشناسی هم تعریف شده است و این شرایط محیا شده است تا من الان خدمت شما این را عرض میکنم.
کلا چقدر از این طرح استقبال شده است؟
ما به سازمانهایی مراجعه کردیم و در فاز اول این طرح 50 سازمان قابل پذیرش است.
شروع پذیرش از چه وقت بوده است؟
از ابتدای شهریور ماه بوده است. ما اطلاعات اولیه را به سازمانها دادهایم و تا الان هم در فاز اول 50 سازمان را تعریف کردیم. سقفی که بتوانیم خدمات خودمان را عرضه کنیم و پیشبینیمان این است که بیش از 50 سازمان در فاز اول جذب خواهند شد. تا به امروز هم ما با نزدیک 12 سازمان که سازمانهای مهمی هم هستند، حتی در بخش خصوصی مذاکرات موفقی داشتیم و به نتایجی هم رسیدیم. طرح یک طرحی است که یک نوع مشارکت جمعی را میطلبد؛ برای یک تولید یا انتقال یک فرهنگ. چون ما بنا نیست از سازمانی بابت این خدمات هزینهای بگیریم.
داریم به یک سرمایهگذاری درازمدت در این پروژه نگاه میکنیم تا بتوانیم مخاطب خوبی را در جاهای مختلف داشته باشیم. حالا گرچه این مخاطب همواره ممکن است سمت ما نیاید ولی سمت بازار نشر خواهد رفت. البته مساعدتهایی هم بنا است معاونت فرهنگی وزرات ارشاد در طرح داشته باشند که در حال پیگیری است.
کتابهایی که گفتید قرار است به عنوان کتابخانه باز تشکیل شوند را رایگان میدهید؟
چون دیگر کالا کتاب هست لذا سازمان باید خریداری کند و اینکه چه تعدادی بخرد بنا به اختیار و بنا به محیط سازمانی و تشکیلات خودش است. ولی در قاعده کتابخانه باز سه نسخهای میگیرند، که یک نسخه آرشیو بگذارند و دو نسخه هم برای گردش. ولی حداقلاش این است که یک سازمان تصور کند در پایان یک دورهای یک ساله یک مجموعه غنی در موضوعات مختلف کتابهایی را دارد که کارشناسی شده است. یعنی شاید ارزش این کار حتی بالاتر از کتاب هایی باشد که آنجا در کتابخانه باز قرار داده شده است.
گفتید 50 سازمان؟
فاز اول ما 50 سازمان را هدف میگیرد.
بازخوردها چطور بوده؟
خوب بود. انتظارات ما را تقریبا برآورده میکند.
نظر پرسنل سازمانها چه بوده است؟
سازمانهایی بودند که حتی وقتی ما وارد گفتگو شدیم خیلی علاقمند بودند برای مشارکتهای عمیقتر در حوزه فرهنگ و پیدا بود که واقعا فاصله داشتند با این حوزه. شاید بدلیل اینکه ما از سوی سازمانهای فرهنگیمان متمرکز کار میکردیم لذا یک بخشهایی مهجور مانده باشد. ما در دهه فجر در سازمانهایی که نمایشگاه کتاب انقلاب اسلامی با مشارکت برخی از سازمانها گذاشتیم، این را به عینه مشاهده کردیم که واقعا یک کار منسجم انجام نشده است و عرصه برای کار خیلی زیاد وجود دارد.
یعنی الان فقط یک شماره «کتاب انس» را می دهید؟
شمارهها به طور منظم از آذرماه منتشر خواهند شد.
مگر نگفتید از شهریور؟
نه! از شهریور ماه شروع کردیم به پذیرشمان. ان شاالله هفته کتاب کار افتتاح خواهد شد.
پس یک شماره کار کردید برای هفته کتاب؟
فعلا انشاالله عقب ماندگیهای ما جبران خواهد شد. یعنی مثلا کتابهای تابستان و پاییز معرفی خواهند شد.
چند تا کتاب معرفی کردید در «کتاب انس»؟
امینیان: در هر شماره ای 35 عنوان کتاب.
کارشناسها چه کسانیاند؟
اجازه بدهید لیست را من الان نگویم. چون به هرحال بخشهایی تثبیت شده، بخشهایی در حال مذاکره است، لذا نگویم. ولی میشود گفت در هر حوزهای چهرههای برتر آن حوزه کارشناس هستند.
این فعالیتی که میکنید زیر مجموعه همان گروه است؟
بله. زیرمجموعه گروه اندیشهورزان است.
پس ارتباطی با انتشارات ندارد؟
این به نوعی میتواند یک محرک برای انتشارات در درازمدت باشد. مثلا به عنوان نمونه به شما بگویم یک بخشی مثل طرح «سالهای روشنایی» داریم که اختصاص به کتابها و ادبیات دفاع مقدس دارد. در آنجا مسابقات را ما میتوانیم متمرکزتر برگزار کنیم. این خود میتواند به این کمک کند که کتاب به دست مخاطب برسد.
اغلب خودشان برای خرید کتاب اقدام کردند یا در کتابخانه باز را عضو شدند؟
خرید کتاب که زمان افتتاح طرح شروع میشود، اما الان ارتباط ما با سازمانها بصورت کتابخانهی باز است.
بیشتر چه کتابهایی را در مجموعه «کتاب انس» گنجاندهاید؟
در حوزه های مختلف هست. من اعلام نمیکنم اسم کتابها را چون نهایی شده نیست اما خوب یک مقدار که جلوتر برود ما میتوانیم یک نسخه از «کتاب انس» را برای شما ارسال کنیم. حتی قبل از آنکه این کتابها منتشر شوند. ولی یک فرآیندی را تعریف کردهایم که ببینید طرحهای اینچنینی از یک پتانسیل اجرایی خوبی باید برخوردار باشند. ما هم چون کار مطالعاتی میکنیم، عمدتا به نمونه های آزمایشی اعتقاد داریم، بنابراین این طرح الان در حال گذر از آن دوره است، دوره عملیاتیاش با هفته کتاب شروع میشود که باید دچار نظم خاص خودش باشد و به این علت من هنوز نمی توانم خیلی از بخشها را بیشتر باز کنم.
* در طرح شمیم به صورت مستقیم با مردم رابطه برقرار میکنیم
طرح «شمیم» را برایمان توضیح میدهید؟
با زمان اجرای طرح شمیم یک مقدار فاصله داریم، ولی الان در حال مطالعات نهاییاش هستیم، تحت عنوان «شبکه مردمی یار مهربان». در واقع اقشار مردم را هدف قرار میدهد و محیطهایی که می تواند با اقشار ارتباط مستقیم برگزار کند. این اقشار میتوانند در یک محیطهای کارمندی و کم تعداد شکل بگیرند و یا یک محیط مردم مثل محلهها و فرهنگسراها و یا یک محیطهای اجتماعی مثل مساجد و مراکز که عموم مردم حضور دارند، آن هم بصورت تخصصی برخورد میکند و برای هر کتابی برنامهریزی خاص خودش را دارد. یعنی سبد کتابی که انتخاب میکند به این نتیجه میرسد که این کتاب در چه محیطی بهتر است تبلیغ شود و بعد در آن محیط خودش را متمرکز میکند و کتاب را در آنجا معرفی میکند.
* ارائه خدمات و مشوق به کتابخوانان
«شبکه مردمی یار مهربان» از یک ارتباط مستقیم و پیوسته با مخاطب برخوردار است و در قبال استفاده مخاطب از خدماتی که میدهد مشوقهایی را برای او درنظر میگیرد و یک پایانهای را برای خودش تعریف کرده است که در آن پایانه عملا به باشگاه علاقمندان به کتاب یا باشگاه یار مهربان دسترسی پیدا کند. افراد در این باشگاه به سطوح مختلفی تقسیمبندی میشوند تحت عنوان سفیران کتاب، علاقمندان کتاب و خادمان فرهنگ و این بنا به میزان مشارکتشان در طرح است. در این طرح شما از یک کتابخوان معمولی که یک کتاب مطالعه میکند تا مجموعههایی که در تولید یک کتاب با هم مشارکت میکنند. از ارتباط مستقیم مخاطب در تهیه کتابداری تا تورها و گروههایی که جهت آشناسازی مجموعه مخاطبها هست برای بحث کتاب و کتابخوانی و تولید کتاب. این طرح، طرح گستردهای هست که در حال حاضر مطالعات عملیاتیاش در حال نهایی شدن است و جزء برنامههای میان مدت گروه مطالعات اندیشهورزان به شمار میرود.
* طرح شمیم کتاب را وارد سبد زندگی مردم خواهد کرد
اینکه گفتید فضای تبلیغی هر کتاب بررسی میشود، به چه شکل است؟
به عنوان نمونه کتب دینی که برای مطالعه مناسب هستند، خیلی ساده در فضاهایی که متعلق به این گروه هست قابل عرضه است. مثل مساجد و توسط معتمدینی تبلیغ شوند. این کار در قدیم باب بوده، منتهی فرهنگش الان یک مقدار کمرنگ شده است. در کنار مسائلی که امام جمعه بین نماز جماعت مطرح میکند میتواند یک کتاب خوب هم معرفی کند یا مثلا در سراهای محله در ارتباط با والدین یا جوانان که برقرار میشود، برای گروههای مختلف برنامهریزیهای مختلفی کنیم. البته «شمیم» نیاز به یک حمایت موثر و جدی دارد و این مساعدت لازم را میخواهد، چون در طرح شمیم ما باید به نوعی خدماتی را به مخاطب بدهیم که فراتر از هزینههای مرسوم در حوزه کتاب است. ولی عملا کمک میکند به ورود کتاب به زندگی و به سبد خانوار چون اعتقاد ما این است که سطح دسترسی هست که تاثیر بسزایی در تعریف سطح نیاز دارد و ما در این حوزه دچار مشکل هستیم. یعنی عملا سطح دسترسی مردم به کتاب خیلی کم است و بنابراین نمیتوان زیاد متهمشان کرد که چرا کتاب نمیخوانید یا چرا کم میخوانید.
گفتید هر فضایی گروه خاص خودش را میطلبد که کتاب مخصوص آنها را تبلیغ کنند، آیا نیرویشان را دارید؟
این همان مسائلی هستند که ما در حال حاضر روی آن کار میکینم. چون این کار شبکه وسیعی از علاقمندان را میخواهد که حتی اگر ما بخواهیم بصورت آزمایشی از یک منطقه هم شروع کنیم، کسانی که میخواهند بیایند در این حوزه این را باید بدانند این کار اقتصادی نیست، بلکه دغدغه فرهنگی است. بنابراین کسانی که بنا دارند مروج کتاب و کتابخوانی باشند، بیشتر از اینکه انگیزههای اقتصادی باید داشته باشند باید انگیزههای فرهنگیشان قوی باشد. ما نمیتوانیم افراد را از انگیزه اقتصادیشان سلب کنیم، پس باید براساس میزان انگیزه افراد و میزان اوقاتی که میتوانند به این انگیزهشان اختصاص دهند، تعریف برنامه کنیم.
واقعا امکان پذیر است؟
در حدی ممکن است. شاید خیلی از ما علاقمند باشیم روزی یک ساعت از وقتمان را برای ترویج یک کتاب بگذاریم. یعنی به سمتی پیش برویم که حتی در جمعهای خانوادگیمان هم کتاب را به عنوان یکی از محور مباحث و نقد و گفتگوهایمان قرار دهیم. البته با آن فاصله داریم و این یک موضوع میان مدتی است. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم در کوتاه مدت به آن برسیم. ولی به هرحال باید از نقطهای این حرکت شروع شود. چیزی در حدود یک سال است که ما روی این قضیه گفتوگو میکنیم، فکر میکنیم و برنامهریزی میکنیم. این یعنی این ایده در ما وجود داشته که یک مطالعات مقدماتی این کار انجام شود. شاید در ادامه گروههایی بیایند و با ما همکاری کنند، مشارکت کنند، این را ما بتوانیم به هرحال هدایتش کنیم و به جریان دربیاوریم. ولی اگر آن اتفاق هم نیفتاد، ما مصمم هستیم که این کار را ولو بصورت جزئی پیش ببریم.
* شبکه مجازی برای ما هدف نیست
شبکه مجازی را هم درنظر دارید فعال کنید؟
شبکه مجازی را ما برای بحث کتاب به عنوان یک بازوی همراه نگاه می کنیم، تا به عنوان یک هدف. سعی میکنیم که از آن طریق ارتباطمان با مخاطب را راحتتر کنیم، تا اینکه بخواهیم بگوییم که نه ما تمرکزمان را بگذاریم روی شبکه مجازی. یک موقعی است که ما بنا داریم روی «کتاب گویا» کار کنیم، بنا داریم روی «کتاب الکترونیک» کار کنیم، خب الزامات آن شکل دیگری است. ولی ما خودمان فعلا علاقمندیمان این است که کتاب به معنای کتاب کار شود و با تمام ویژگی هایی که دارد. اگرچه پیشنهادهایی هم رسیده بود که بیایید این را از طریق «کتاب الکترونیک» هم عرضه کنید. من فکر میکنم اینها یک خردهای خلط مبحث ممکن است بیاورد و بهتر است که جداگانه بحث شود ولی ما از پایگاهها و سامانههای اینترنتی برای ارتباط با مخاطب قطعا استفاده می کنیم؛ هم در «شمس» هم در «شمیم».
تقسیمبندی مخاطبها که گفتید علاقمندان به کتاب و خادمان و.... چیست؟
یک تقسیمبندیهایی انجام شده تحت عنوان گروههای مختلف هدف از سنین پیشدبستانی تا سنین بزرگسالی. بنا به سازمان هم بوده مثل از مراکز تجاری و اقتصادی زیر ده نفر گروه بندی شده تا مراکز اجتماعی با ظرفیت 200-300 نفر. اجازه بدهید من جزییات آن را به وقت خودش اعلام کنم اما آن تقسیمبندیها حتی در بحث مدارس، مهدهایکودک، سراهای محله و حتی بانکها و مراکزی که بتوانند با مخاطب ارتباط چهره به چهره برقرار کنند، تمهیداتی را دیدیم. یک مقداری ریشه این طرح برمیگردد به موضوعی که حضرت آقا فرمودند: «که کتاب باید وارد زندگی مردم شود». این کار دشواری است و کاری نیست که بشود گفت هم زود محقق میشود و هم خوب. این مستلزم هم برنامه ریزی است. ما هم یک گوشه ای از این را شروع کردیم و داریم روی آن کار میکنیم. تا ببینیم ان شالله به کجا میرسد.
برای حمایتها با کدام سازمانها وارد مذاکره شدید؟
در فازهای مطالعاتی قبل از اینکه برویم سمت حمایت سعی میکنیم خود اتکایی و توجیه مناسب فرهنگی اجتماعی و اقتصادی طرح را تعریف کنیم و چون در این مرحله ما هستیم. میشود گفت عملا با هیچ سازمانی وارد مذاکره برای جذب حمایت نشدهایم. یعنی بحث مطالعات را خودمان داریم پیگیری میکنیم.
-----------------------------------------
گفتوگو از: پریوش مستعان