رمان «آن مرد با باران آمد» ترانه باران در زمستان 57

کد خبر: ۲۰۲۰۵۸
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۰ - 03February 2013
با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، برای درک بهتر وضعیت اجتماعی جامعه در آن ایام و آشنایی بیشتر با نگرش ها و رفتارهای افراد مختلف جامعه، قالب داستان یکی از ابزارهای موثر در این زمینه است که با مطالعه آثار تولید شده در این حوزه، به راحتی می توان به شناخت لازم از روحیات آدم ها در آن روزهای سرنوشت ساز دست یافت.

برای این منظور تا به حال آثار زیادی به قلم نویسندگان کشورمان خلق شده که یکی از جدیدترین آنها، رمان «آن مرد با باران آمد» نوشته وجیهه علی اکبری سامانی است که اخیراً از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است. این کتاب یکی از آثار برتر سومین جشنواره داستان انقلاب محسوب می شود که اکنون در دسترس مخاطبان داستان در کشورمان قرار گرفته است.

ماجراهای این رمان درباره وقایع زندگی یک نوجوان به نام بهزاد و اطرافیانش در واپسین روزهای حکومت طاغوت و ایام منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 است که بهزاد ماجراهای زندگی خود، خانواده و دوستانش را روایت می کند. شکل داستان به گونه ای است که راوی اصلی(بهزاد) در فصل های آغازین داستان، خودش به صورت مستقیم درگیر رویدادهای انقلاب نیست.

او ابتدا روایتگر آدم هایی است که در آن روزهای سخت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با آگاهی از خطراتی که فعالیت های مبارزاتی در آن ایام دارد، وارد فعالیت های انقلابی می شوند تا به نوعی محرک حرکت های مبارزاتی در بین توده های عظیم اجتماعی شوند. از بین اعضای خانواده بهزاد، برادر بزرگش، بهروز به همراه دوستانش از جمله یونس در صف اول مبارزه قرار دارند.

همچنین شخصیتی به نام سعید که هم سن و سال و همکلاسی بهزاد است، به رغم سن کمی که دارد، وارد فعالیت های مبارزاتی می شود. همه این ها باعث می شود، بهزاد هم طعم مبارزه با حکومت طاغوت را بچشد، اما مخالفت های پدر مانع تحقق این خواسته او می شود. این موقعیت باعث می شود، بهزاد احساس ناتوانی بکند و به نوعی از خودش خجالت بکشد که در آن موقعیت حساس و سرنوشت ساز نمی تواند به دوستان و آشنایان مبارز بپیوندد.

بنابر این، نقش او در این مطقع از داستان، همان روایتگری رویدادها و فعالیت های مبارزاتی اطرافیانش است که همواره آرزو می کند به صف آنها بپیوندد که این خواسته او از فصل های میانی به بعد رمان کم کم تحقق می یابد و او هم عملا به صف دوستان و اطرافیان مبارز خود می پیوندد. محرک اصلی شخصیت بهزاد در این مقطع، دوست و همکلاسی او؛ سعید است که پای بهزاد را هم به برنامه های انقلاب خود و دوستانش باز می کند. آنها فعالیت های مبارزاتی خود را از شعار دادن در پشت بام ها شروع و با شعار نویسی روی دیوارها به ویژه دیوارهای مدرسه ای که در آن تحصیل می کنند ادامه می دهند. این در حالی است که رویدادهای انقلاب اسلامی روز به روز شدت یافته و به نقطه سرنوشت ساز که همان پیروزی است نزدیکتر می شود. تقریباً همه صحنه های داستان ارتباط مستقیمی با موضوع انقلاب اسلامی دارد و راوی به شکل خطی رویدادهای انقلاب در روزهای پایانی حکومت پهلوی را همراه با یادآوری وقایع تاریخی همچون واقعه کشتار مردم در 17 شهریور و مراسم چهلم شهدای این واقعه روایت می کند.

نویسنده در کنار نوشتن یک داستان بر پایه و اساس تخیل شخصی خود، به روایت منظم و خطی رویدادهای تاریخی هم وفادار است و سعی کرده در لا به لای صحنه های داستانی خود، به بیان حوادث تاریخی هم بپردازد.

به عنوان مثال، به روز چهارم آبان اشاره می شود که سالروز تولد شاه مخلوع است و رژه اجباری دانش آموزان در این روز، همچنین در لابه لای داستان موضوع کاپیتولاسیون به تفصیل شرح داده می شود. نویسنده حتی سعی کرده برخی گفته ها و جملات تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) را هم عیناً در لا به لای داستان بیاورد. «... رهبر ما چهارده سال قبل، وقتی داشتن تبعید می شدن، فرمودن سربازای من الان تو گهواره هاشون هستن...» ( ص 94)

این رویکرد نویسنده ابعاد تاریخی رمان را تا حدودی پررنگتر کرده و همچنین وفاداری او به سیر تاریخی حوادث انقلاب، تخیل نویسنده را تا حدودی به حاشیه رانده است. هر چند ماجراهای مربوط به شخصیت های داستانی تا پایان رمان کشش دراماتیک خود را حفظ می کند، اما به واسطه ارتباط تنگاتنگ ماجراهای زندگی این شخصیت ها با ماجراهای انقلاب روند ماجراها تا حدودی قابل حدس و پیش بینی است و این مسئله به عنصر کشمکش در داستان لطمه می زند.

به عنوان مثال، پدر راوی در صحنه های آغازین رمان و حتی تا فصل های میانی داستان، مخالف ورود خود و فرزندانش به فعالیت های انقلابی است، اما برای مخاطب واضح و قابل پیش بینی است که او سرانجام با انقلابیون همراه خواهد شد که در پایان همانگونه می شود. یا وقتی یکی از جوانان محل(یونس) شهید می شود، حرکت های انقلابی اطرافیانش بیشتر اوج می گیرد و این مسئله با توجه به اثبات این موضوع در ایام انقلاب قابل پیش بینی است.

همچنین وقتی برادر بهزاد، بهروز توسط ماموران حکومت شاه دستگیر می شود، خانواده او نه تنها دست از مبازره نمی کشند بلکه به شدت مبارزه خود می افزایند. بنابر این، آوردن این گونه صحنه ها در داستان تا حدودی از عنصر کشمکش در آن می کاهد و باعث لو رفتن وقایع پیش رو و خنثی شدن گره های داستانی می شود.

با این حال، رمان «آن مرد با باران آمد» سلسله وقایع خاطره انگیزی را برای مخاطب روایت می کند که همگی آنها یادآور روزهای سرنوشت ساز در تاریخ معاصر کشورمان است و نویسنده آن، وجیهه علی اکبری سامانی، با اشراف به جزئیات این وقایع توانسته در قالب یک رمان، ویژه نوجوانان بخشی از حوادث به یادماندنی سال 1357 را بازسازی و برای مخاطب امروزی بیان و روایت کند.

چاپ اول (1391) رمان «آن مرد با باران آمد» نوشته وجیهه علی اکبری سامانی با طرح روی جلد افسانه آسایش، شمارگان 2500 نسخه و در 200 صفحه با قسمت 4900 تومان از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.



نویسنده: علی الله سلیمی
نظر شما
پربیننده ها