سعید رضاپور
تاکنون درباره قرار دادن نام گروه تروریستی منافقین در لیست گروههای تروریستی از سوی آمریکا، اظهارات متفاوتی ابراز شده است که بعضاً ناقض یا همپوشاننده یکدیگر است؛ اما کمتر به انگیزه های واقعی این اقدام آمریکا اشاره شده است.
یکی از مشهورترین دیدگاهها در این باره، نظریه منافقین است که با پروپاگاندا، آمریکا را متهم نمود که به دلیل تقویت دولت اصلاحات در ایران و چراغ سبز نشان دادن به آنها، نام آنان را در لیست گروههای تروریستی قرار داده است. این دیدگاه البته به نظریه اصلاح طلبان در این باره بسیار نزدیک است که معتقدند نوع تعامل آنها با جهان باعث شد که آنها در لیست گروههای تروریستی جای گیرند و این را یکی از افتخارات خود میدانند!
دیدگاههای دیگر عمدتاً حول یافتن انگیزه های سیاسی آمریکا برای این اقدام، در عین تقابل رسمی این کشور با ایران، می گردد؛ اما دولتمردان آمریکا در آن زمان، این اقدام را متناسب با ماهیت این گروه ارزیابی کرده و رفتار خود را منطقی تعریف میکردند. این در حالی بود که منافقین سالها با انواع اقدامات تروریستی، خون بیگناهان بسیاری را بر زمین ریختند؛ اما آمریکا هیچ واکنشی درباره آن نشان نداد. این ادعای آمریکا آنچنان بی گاه و نامتناسب بود که حتی سرکرده منافقین نیز از آن حیرت کرده و خطاب به ژنرال طاهر جلیل حبوش رئیس استخبارات عراق میگوید: «اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سالها دشمنی به اینگونه با ما نبود و به ما تروریست نمیگفتند. هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس جمهوری و علیه رئیس الوزرای (ایران) انجام داد، آنها میدانستند و خوب هم میدانستند، ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
اما واقعیت قرار دادن نام این گروه در لیست گروه های تروریستی که ضمناً آمریکا بدش نمی آمد به همان دعاوی منافقین درباره چراغ سبزنشان دادن به اصلاح طلبان داخلی تعبیر شود و بسیاری از تحلیل گران آمریکا هم فضایی برای باور این رویکرد ایجاد می کردند، این بود که آمریکا در زمان کلینتون درباره عراق به این نتیجه رسید که صدام باید سرنگون شود و با تشدید فشارهای بین المللی، زمینه را برای حمله جمهوری خواهان بعد از خود فراهم آورد. یکی از فشارها، اتهاماتی بود که به وسیله آن فضای روانی شدید علیه صدام در سطح افکار عمومی جهان ایجاد کردند، از جمله داشتن سلاح های کشتار جمعی و حمایت رژیم صدام از گروه های تروریستی!
آمریکایی ها ابتدا تلاش کردند تا منافقین را از عراق دور سازند و به وسیله آنان این فضا را علیه صدام تشدید نمایند، اما در این مسیر ناموفق بودند. رجوی، سرکرده منافقین پس از عقب نشینی عراق از کویت در همین باره به ژنرال صابر بعثی اینگونه توضیح میدهد:
«ما با خیلی از اعضای کنگره آمریکا از قدیم ارتباط داشته ایم و زمانی بود که سیاست توسعه طلبانه رژیم را توسط آنان محکوم میکردیم . از فردای حمله به کویت تا پایان آشوبهای داخلی بر ما سخت گرفتند . حرفشان این بود که چرا شما در عراق هستید... پاسخ ما هم واضح و روشن بود که سرنوشت ما از عراق میگذرد.
میخواستند از ما ولو یک کلمه علیه شما در بیاورند. از طریق ترکیه هم به ما رساندند که چرا عراق را ترک نمیکنید و چه میخواهید اینجا ، به برادران ما در ترکیه گفته بودند که چرا برای کارهای معمول و عادی مثل ویزا و پاسپورت مراجعه میکنید. ما انتظار داریم که بگویید رهبرتان وقتی به ترکیه می آید، نیازهایش چیست . صابر: این مسئله در چه تاریخی بود؟ رجوی: بعد از مسئله کویت، و در سال گذشته، وقتی که رادیوهای ما تعطیل شد و بعد از اینکه قرارداد ۱۹۹۶ را پذیرفتند، فشار طاقت فرسایی بر ما بود؛ مخصوصاً از طرف احزاب سوسیالیست که به ما میگفتند در مقر عراق دیگر آینده ای ندارید... گزارشهای بسیاری منتشر میکردند که برخیهایش را به سرویس اطلاعاتی شما داده ایم. شایع شده بود که خود من می خواهم بیایم آلمان، و چندین هزار نفر از مجاهدین نیز از عراق رفته اند. وقتی که قبل از جنگ وزارت خارجه آمریکا میخواست تست کند که ما می خواهیم چه کار کنیم، موضع گرفت و منتظر بود که ببیند ما چه کار میکنیم و ما مطلقاً سکوت کردیم. از بابت همه کارهایی که در اروپا و آمریکا میکردیم، برای ما خیلی اشکال درست میکردند که سرویس شما آن را میداند، قطع ویزا کردند و مانع نقل و انتقال پول کادرها و هواداران میشدند که برای فعالیت بدان نیاز داشتند. هدف، جداسازی ما از شما بود که طبعاً با شکست روبرو شدند. نمیدانستند که ما تصمیممان را گرفته ایم و تا آخرش باقی خواهیم ماند.
وقتی قضایای آشوب تمام شد، بالاترین فشار را بر ما وارد کردند به خصوص در فرانسه که شاید خفه بشویم. ولی اینها فایده ای نکرد. ما متقابلاً تهاجممان را شروع کردیم. الان رسیده ایم به سطح مسئولین عالیرتبه در وزارت خارجه آمریکا، مثل «مورفی» که میشناسید و اینجا آمد و همچنین «سیسکو» و آدمهایی در این سطح. هفته گذشته، روز پنجشنبه آخرین ملاقات بین نماینده ما و «مورفی» صورت گرفت.»
البته این ملاقاتها و مذاکرات راه به مقصدی که آمریکا داشت نبرد و آمریکا در یک فرصت به وجود آمده نام این گروه را در لیست گروههای تروریستی خود قرار داد. کار به آنجا رسید که همین مجاهدین خلق که جناب مورفی برای بیرون کشیدن آنان از عراق مذاکره میکرد، به یکی از دلائل حمله به عراق تبدیل شدند!
در سال ۲۰۰۳ و قبل از حمله آمریکا به عراق، وبسایت رسمی کاخ سفید، سندی را منتشر نمود که دلایل حمایت صدام حسین از تروریسم را یک به یک نام برده بود. در این سند تصریح میشود که:
«عراق از گروههای تروریستی از جمله سازمان مجاهدین خلق که خشونت تروریستی علیه ایران اعمال کرده و مسئول قتل پرسنل نظامی و شهروندان آمریکایی در دهه ۱۹۷۰ میلادی میباشد، حمایت میکند.»
کالین پاول، وزیرامورخارجه آمریکا نیز در ۲۰مارس۲۰۰۳(۲۹اسفند۱۳۸۱) میلادی، در شورای امنیت سازمان ملل این ادعا را تکرار کرد.