جانباز جنگ تحمیلی در گفت‌و گو با دفاع مقدس:

بعد از رحلت امام زندگی برایم معنی نداشت/ وقتی به هوش آمدم تا شب در جماران گریستم

جانباز جنگ تحمیلی گفت: در آن روز تلخ و باور نکردنی در منزل بودم وقتی خبر رحلت ایشان را از تلویزیون دیدیم شوکه شده و از حال رفتم وقتی به هوش آمدم در بیمارستان زیر سرم بودم اصلا دلم نمی خواست به هوش بیایم از خدا خواستم بعد از امام نباشم.
کد خبر: ۲۰۵۱۰
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۱ - 04June 2014

بعد از رحلت امام زندگی برایم  معنی نداشت/  وقتی به هوش آمدم تا شب در جماران گریستم

جانباز "محمد پناه زاده" رزمنده لشکر عاشورا در دوران جنگ تحمیلی در گفتو گو با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس اظهار داشت: وقتی رژیم شاهنشاهی با تدابیر هوشمندانه امام(ره) از کشور بیرون رانده شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، هیچ یک از دشمنان انقلاب و امام فکر نمی کردند که این انقلاب نوپا بتواند در مقابل استعمارگران و ابرقدرتها بایستد.

وی ادامه داد: هرچه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت دشمنان بیشتر احساس خطر می کردند چرا که متوجه رابطه عاطفی مردم و نیروهای نظامی با امام(ره) می شدند و می دانستند که ایشان اجازه هیچ تعرضی به خاک میهن را به دشمنان نمی دهند.

این جانباز دفاع مقدس اذعان کرد: به همین دلیل هم بود که دشمن نگذاشت شیرینی پیروزی انقلاب اسلامی در کام مردم ایران بماند و با ناامن کردن مناطق غربی کشور تصمیم به براندازی نظام و انقلاب گرفت.
 

رزمنده لشکر عاشورا تصریح کرد: اما با وجود تمام کاستی ها در اوایل انقلاب این امام(ره) بود که با تدابیر هوشمندانه خود با هدایت صحیح مردم و آگاه سازی مسئولین نسبت به جوسازی های آن زمان توانست دشمن را از اهداف پلیدش بازدارد.

 پناهزاده خاطرنشان کرد: بعد از این همه شور و اشتیاق و به فرمان امام بودن حالا روزی فرارسیده بود که باید از دست دادن ایشان را باور می کردیم، نه آسان بود و نه قابل پذیرش، چرا که ما تمام بود و نبودهایمان را با بود و نبود های امام راحل تنظیم کرده بودیم.

رزمنده لشکر عاشورا در دفاع مقدس در پایان گفت: من در آن روز تلخ و باور نکردنی در منزل بودم، وقتی خبر رحلت ایشان را از تلویزیون دیدیم شوکه شده و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم در بیمارستان زیر سرم بودم، اصلا دلم نمی خواست به هوش بیایم، از خدا خواستم بعد از امام(ره) نباشم، بعد از اینکه توانستم راه بروم خود را به هر طریقی بود به جماران رساندم وتا شب اشک ریختم باورم نمی شد دیگر امام (ره) در بینمان نیست.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار