به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس،
همه منتظر ورود پیکر مطهر شهید در معراج شهدا بودند، برخی دقایق انتظار را در کنار
پیکر چند شهید گمنام حسینیه معراج سپری و عدهای دیگر خاطراتشان را با شهید
مرور میکردند، برادر و خواهران شهید نیز در معراج حضور داشتند، پیکر شهید با نوای «یا
حسین» وارد حسینیه شد؛ همسر و خواهران شهید برای چند دقیقه با پیکر بیجان عزیز
خود وداع کردند، همسر شهید با صدای بلند برای چند بار خطاب به همسرش میگفت:
«باید قول بدهی که من را هم شفاعت میکنی»، حاضران مجلس نیز با شنیدن این جمله همسر شهید متأثر شدند و اشک از چشمانشان جاری شد.
پیکر مطهر شهید در حالیکه اشک از چشمان حاضران جاری بود و مداح نیز روضه میخواند به میان جمعیت منتقل شد. مداح به زیبایی اشاره میکرد که «پیکر شهید عطر و بوی حرم خواهر امام حسن مجتبی(ع) را که امروز نیز سالروز شهادت این امام بزرگوار است، با خود به ارمغان آوردهاست».
شهید «هادی زاهد» برای دفاع از حرم آل الله و نبرد با تروریستهای تکفیری- وهابی به سوریه رفته بود؛ که روز یکشنبه 16 آبانماه در اثر انفجار مین به شهادت رسیدهاست. وی پیش از این نیز یک بار بر اثر اصابت تیر از ناحیه سینه مجروح شده بود. با این وجود بار دیگر راهی دفاع از حرم شد و سرانجام به همرزمان شهیدش پیوست. از این شهید والامقام دو فرزند به نامهای ملیکا (8 ساله) و محمد حسین (13 ساله) به یادگار ماندهاست.
علی اکبر زاهد برادر شهید در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس به خصوصیات رفتاری و شخصیتی شهید اشاره میکند و میگوید: «خیلی حرمت خانواده به خصوص مادر را داشت، بچههایش را عاشقانه دوست داشت، برای برادرانش نگران بود و انسان خدمتگذاری نسبت به خانواده بود.»
وی افزود: «هر زمان که از منطقه تماس میگرفت پیگیر کارهای مادرمان بود. از ابتدا بچه خوبی بود و دلبستگی به دنیا نداشت. تنها دلبستگیاش فرزندانش بود که توانست به درجهای از ایمان برسد تا از آنها نیز دست بکشد.»
برادر شهید با اشاره به نحوه شهادت این شهید ادامه داد: گویا برادرم روز یکشنبه در اثر انفجار مین به شهادت رسیدهاست، روز شنبه که با ایشان صحبت میکردم، قرار بود به ایران بازگردد؛ اما این بازگشت بهگونهای دیگر رقم خورد.
وی در در ادامه میگوید: خوشحال میشد که از فرزندانش خبر بگیریم و به آنها سر بزنیم. این موضوع برادرم را خیلی شاد میکرد.
برادر شهید زاهد در خصوص چگونگی حضور شهید در سوریه میگوید: «برادرم در سپاه خدمت میکرد و آموزشهای لازم را دیده بود؛ قبل از شدت گرفتن درگیریهای سوریه در مناطق دیگری نیز حضور داشت. برادرم حدود دو ماه پیش مجروح شده بود؛ ولی بلافاصله بعد از بهبودی مجددا به سوریه بازگشت و در آخرین اعزام مزدش را گرفت.»
حمید از دوستان شهید زاهدی نیز در توصیف شهید عنوان میکند: «تبحر و تخصص خاصی در بحث نظامی داشت، به شهید «علی اکبر پریمی» علاقه خاصی داشت و در بحث نظامی نمونه بارز یک مجاهد بود.»
وی ادامه میدهد: «از کودکی ایشان را میشناسم، پشتکار قوی داشت و برای انجام کارهایش تمام توان انرژیاش را به کار میگرفت.»
انتهای پیام/ 141