روایت محاصره سوسنگرد از زبان فرمانده شهید

چیزی که ما را ناراحت می‌کرد از دست دادن یارانمان بود. بهترین دوستانمان، بهترین برادرانمان در خون می‌غلتیدند. صدای ناله زخمی‌ها از مسجد و خانه‌ها در شهر می‌پیچید و ناله‌های آن‌ها و دعای ملت مستضعف بود که باعث می‌شد خداوند به ما کمک کند.
کد خبر: ۲۱۳۱۹۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰ - 15November 2016
روایت محاصره سوسنگرد از زبان فرمانده شهیدبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شهید علی تجلایی از جمله رزمندگان و فرماندهان محصور درشهر عاشقان شهادت ،سوسنگرد بود. این فرمانده شهید گفته است: «ناراحتی برادران از دیر رسیدن نیروهای کمکی بود نه از این که به فیض شهادت نائل خواهند آمد. با این حال چون پیشوایشان حسین (ع) در سنگرهای سوسنگرد غریب مانده بودند و غریبانه می‌جنگیدند .

واقعاً مثل امام حسین (ع) در دل خود با خدای خود سخن می‌گفتند، آیا کسی هست ما را یاری دهد؟ چیزی که ما را ناراحت می‌کرد از دست دادن یارانمان بود. بهترین دوستانمان، بهترین برادرانمان در خون می‌غلتیدند. دیگر جای سالمی در شهر نمانده، بیشتر برادران زخمی یا شهید شدند.

نیروهای عراقی که ضربه شدیدی خورده بودند. مثل دیوانه‌ها تمام خانه‌ها و خصوصاً ساختمان‌های بلند را که می‌دانستند ما در آن‌ها مستقر هستیم به توپ و تانک بستند. بچه‌هامی‌گفتند دعا کنید شهر سقوط نکند تا ما در مقابل خدا و امت و امام‌مان شرمنده نشویم. شهر وضع عجیبی داشت، در هر کوچه و خیابان خون پاک باختگان اسلام به چشم می‌خورد، شهر در آتش می‌سوخت.

صدای ناله زخمی‌ها از مسجد و خانه‌ها در شهر می‌پیچید و ناله‌های آن‌ها و دعای ملت مستضعف بود که باعث می‌شد خداوند به ما کمک کند.»

منبع: ایسنا
نظر شما
پربیننده ها