دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام این نوآوری را در دفاع مقدس مطلب اینگونه عنوان کرده است:«جوان رزمنده هجده ساله ای به نام صبوری، از خراسان مین مخصوصی را اختراع کرده بود. تعدادی را تیپ 21 امام رضا(ع) از آن ساخت و شب عملیات آزادسازی ارتفاعات مهم میمک که از ابتدای جنگ به اشغال عراق درآمده بود، با عده ای در دل دشمن نفوذ کرده، مین ها را زیر خاک و بر سر راه تانک های دشمن کاشتند. این مین با نور خورشید فعال می شد و عمل می کرد. صبوری خودش هنگام برگشت در کمین دشمن به شهادت رسید.
فردا صبح با طلوع آفتاب، چندین تانک و خودروی عراقی منفجر شدند. هر چند آن جوان رزمنده دیگر نبود تا حاصل کار خود را ببیند ولی نام و یادش در تاریخ جاودانه شد و هم نزد پرودرگار روزی مند است.»
در ابتدا علیرضا یوسفی از فرماندهان واحد تخریب تیپ 21 امام رضا(ع) گفت: در دفاع مقدس در مقابل دشمنی بودیم که از همه حیث مجهز بود و ما در مقابل، از لحاظ تجهیزات ضعیف بودیم ولی این نقص ما را توکل به خدا و توسل به حضرات معصومین و ابتکارات و طراحی های رزمندگان بسیجی پوشش می داد. مخترع مین نوری خود شهید حمید صبوری راد بود که طراحی آن را هم خود به عهده داشت.
راه اندازی کارگاه تخریب
در ادامه آزاده سرافراز محمدرضا رحمانی که فرماندهی واحد تخریب را تا عملیات خیبر که در آن به اسارت دشمن در آمد بر عهده داشت در سخنانی اظهار داشت: شهید حمید صبوری راد بچه مسجد مالک اشتر مشهد بود. او دانش آموز زرنگی بود و در کنار تحصیل در ساعت سازی هم کار می کرد و دست به آچار بود. از طرفی هم علی رحمت یکی دیگر از همرزمان مان اهل ایده بود و من هم اهل کار فنی بودم. در کل، جمع ما سبقه کار فنی را داشت لذا به این فکر افتادیم که کارگاهی را راه اندازی کنیم.
وی ادامه داد: پیش آقای قالیباف رفتم و طرح های پیشنهادی خودمان را در خصوص تخریب به وی ارائه دادم و گفتم به دلیل اینکه برای انجام کارهای فنی در خصوص مین، رفت و آمد ما به واحد تدارکات مزاحمت ایجاد می کند به فکر راه اندازی کارگاهی در واحد تخریب هستیم لذا اگر موافقت کنید به صورت مستقل کارگاهی را در واحد تخریب راه اندازی کنیم.
رحمانی افزود: آقای قالیباف در جواب گفت هر چه لازم داری همین حالا بنویس. من هم لیستی از وسایل مورد نیاز همچون موتور جوش، گیره و ... را نوشتم و به فرمانده تیپ دادم و بعد از چند روز وسائل اولیه کارگاه را که ارزش ریالی آن 320 هزار ریال بود را تحویل گرفتم. با تحویل گرفتن وسائل، و گرد هم جمع شدن شهید حمید صبوری راد، علی رحمت و پیرایش از رزمندگان خوش فکر سبزواری کارگاه شکل رسمی پیدا کرد و کار خود را شروع کردیم.
وی در پایان گفت: علی رحمت فعال و خوش فکر بود و در کنار شهید حمید صبوری راد بعد از عملیات خیبر که من در آن به اسارت ارتش عراق در آمدم کار را ادامه دادند و مین نوری را طرح ریزی کردند.
در مین نوری از سیستم فتوسل استفاده کردیم
بعد از رحمانی، علی رحمت از رزمندگان واحد تخریب اظهار داشت: ما از همان ابتدا با فکر و اندیشه می جنگیدیم. من دیپلم فنی بودم. ما به خاطر پتانسیلی که داشتیم و از طرفی هم به دلیل کار با مین مجبور بودیم که مین را بشکافیم و مکانیزم آن را بدست بیاوریم.
وی افزود: استارت کار نوآوری، از زمان سردار قالیباف فرمانده تیپ 21 امام رضا(ع) و مسئولیت آقای رحمانی به عنوان فرمانده تخریب قبل از عملیات خیبر زده شد. بواسطه تَشکُل سازماندهی شده و اتاق فکری که داشتیم خیلی اختراعات و طرح ها توسط برادر آزاده، محمدرضا رحمانی صورت گرفت.
رحمت خاطر نشان کرد: شهید صبوری راد در حرفه ساعت سازی مشغول بود و مکانیک می خواند او به عنوان یکی از رزمندگان تخریب، در این واحد در طرحری زی ابتکارات کوچک ولی موثر نقش مهمی داشت.
این رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: مین هایی که ما در اختیار داشتیم از کشورهای انگلیس، فرانسه و ایتالیا بود که در جنگ به غنیمت گرفته شده بود.
رحمت در خصوص خنثی سازی میادین مین گفت: با شهید صبوری راد به این فکر افتادیم که ابزاری را طرح ریزی کنیم که مین را بدون اینکه دست به آن خورده شود و عراقیها متوجه شوند چاشنی را از مین خارج کند. به دلیل اینکه فضایی که چاشنی در آن قرار داشت از آهن بود با آهن ربا وسیله ای ساختیم که وارد فضای مین می شد و با قدرتی که داشت چاشنی آزاد می شد و بعد، از مین خارج می کرد. بعد از مدتی فضایی که از جنس آهن بود جای خود را به آلومینیم داد و دیگر این وسیله کاربرد نداشت. شهید صبوری با سابقه کاری که در ساعت سازی داشت گفت در حرفه ما وسیله ای به نام ملخکش وجود دارد که در زمان تعمیر ساعت وظیفه در آوردن عقربه را از ساعت به عهده دارد. ما باید وسیله ای بسازیم که چاشنی کش باشد.
وی ادامه داد: عراقی ها در روز و با ابزار میادین مین را خنثی می کردند ولی ما با سرنیزه و در شب کار می کردیم. با این توضیح، با شهید صبوری به این فکر افتادیم که مینی را بسازیم که عراقی ها وقتی خاک را کنار می زنند بدون درنگ مین عمل کند. در ساخت این مین از سیستم فتوسل که در چراغ های برق شهری از آن استفاده می شود ایده گرفتیم و آن را معکوس کردیم و مین نوری را ساختیم تا در عقبه دشمن آنها را بکاریم. بعد از طراحی و ساخت مین نوری برای اولین بار آن را در مین سبدی تعبیه کردیم و زیر آن را هم تله کردیم که اگر عراقی ها خواستند در شب آن را خنثی کنند و به مکانیزم آن برسند موفق نشوند. این مین نمونه خارجی نداشت. در مکانیزم مین نوری به فکر خنثی سازی هم بودیم. ضامن سیستم برق این مین را عایق قرار دادیم تا از همین طریق خنثی شود.
قبل از عملیات خیبر حاج باقر به رحمانی گفته بود صبوری راد و رحمت، هر دو را با هم به خط نفرست. هر کدوم را به خط فرستادی اون یکی عقب بماند. چون من در عملیات خیبر حضور داشتم شهید صبوری گفت عملیات پیش رو را که عملیات عاشورا است و قرار در منطقه میمک صورت بگیره من شرکت می کنم. در آن مقطع حاج باقر به لشکر نصر رفته بود و سردار قاآنی مسئولیت فرماندهی تیپ را بر عهده داشت و به دلیل به اسارت در آمدن فرمانده تخریب برادر رحمانی در عملیات خیبر، شهید نظافت سکاندار این واحد بود که وی هم این صحبت شهید صبوری تأیید کرد.
رحمت در خاتمه اظهار داشت: شهید حمید صبوری راد، شب قبل از عملیات عاشورا دو سمت مسیر پشتیبانی عراقی ها، مینکاری می کند که در مسیر برگشت یکی از نیروهای تأمین روی مین والمری می رود مینی که جهنده است و 1200 ترکش دارد و به همراه او حمید صبوری راد هم به شهادت می رسد که پیکر مطهرش در منطقه می ماند. شهید نظافت به پاس خدمات شهید صبوری، بچه ها را یکی دو شب بعد فرستاد و پیکر حمید را به عقب انتقال دادند.
پرواز حمید قبل از عملیات عاشورا
در پایان این نشست صمیمی، قاسم خیراندیش که در شب قبل از عملیات عاشورا و شب آخر با شهید صبوری راد بوده، آن شب را اینگونه روایت می کند: برای عملیات عاشورا، حدود 17 نفر از رزمندگان برای انجام عملیات برون مرزی وارد عمل شدیم که حمید صبوری راد هم همراه ما بود. قرار بود در زیر تنگه ای که بالای آن نیروهای عراقی حضور داشتند مین کاشته شود. بعد از حرکت و طی مسافتی به میدان مینی رسیدیم که حساسیت بالایی داشت به دلیل تخصصی بودن کار سر ستون را صبوری گذاشتم و به او گفتم میدان مین با تو. حمید چشم و بازوی من در این عملیات بود. بعد از گذشتن از میدان مین و طی مسافتی حدود 15 کیلومتر به تنگه ای رسیدیم که قرار بود مین کاری بشود. حمید گفت جای مین را شما بکنید و من آن را کار می گذارم. و این کار انجام شد و مین کاری تمام شد.
خیراندیش افزود: بعد از مین کاری، قرار شد سنگر تیرباری را که روی ارتفاع مستقر بود و منطقه را زیر نظر داشت را خاموش کنیم. من و شهیدان مسکون و صبوری راد برای این کار رفتیم. بعد از خاموش کردن سنگر تیربار با عراقیها درگیر شدیم که شهید حامد مسکون از ناحیه پا تیر خورد ولی با پرتاب نارنجکی چهار عراقی که با آنها درگیر شده بودم کشته شدند. حامد را به داخل شیاری کشیدم و به حمید گفتم چون می خواهیم حامد را به عقب ببریم و مسیر برگشت دشوار است تو برو و نیروی کمکی بیاور. حمید هم رفت، نیرو هم آورده بود ولی از شیاری پایین تر از جایی که ما بودیم می آید. در آنجا هر چه دنبال ما می گردد ما را پیدا نمی کند و می گوید که اینها شهید شدند.
وی در پایان سخنانش گفت: حمید بعد از اینکه ما را پیدا نمی کند بچه ها را بر
می دارد و از نزدیکترین راه برمی گردد. در مسیر برگشت بسیمچی که با آنها بوده به
سیم تله برخورد می کند و با انفجار مین والمر او و حمید به شهادت می رسند.
تصویر زیر از سمت راست نفر اول سردار قاآنی فرمانده وقت تیپ 21 امام رضا(ع)،نفر سوم شهید نظافت فرمانده وقت واحد تخریب، نفر چهارم علی رحمت و نفر پنجم دانش آموز شهید حمید صبوری راد که در حال توضیح در خصوص سنسورهای مین نوری است.