تنها راه سعادت شما و مسلمین در اطاعت از امام است

به گزارش دفاع پرس از آذربایجان شرقی، متن وصیت نامه شهید «اصغر آسیابی» از شهدای سپاه عاشورای آذربایجان شرقی به شرح ذیل است:

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

آرزوی من خدمت به اسلام و مردم است. من فدای اسلامم و فدای امامم، آرزو دارم که به جبهه بروم و با کفار بعثی بجنگم. چند بار رفتم خودم را معرفی کردم، ولی اعزام نشدم. مردم قهرمان ایران، من نیز چون سربازان دیگر اسلامم، برای اسلام، قرآن، آزادی و استقلال تمام مسلمانان جهان میرزمم. من به جبهه میروم که ماندنم گندیدن است و رفتنم شهید شدن.

برادران و خواهران امروز اسلام نیاز شدید به من و تو دارد و اگر من و تو به یاری اسلام نشتابیم، بدانید که دیگر از اسلام و قرآن نشانی نخواهد ماند و باهم دست در دست هم برای برپایی جامعه قسط اسلامی قیام کنیم و برخیزیم تا مملکت را از دست متجاوزان بعثی برهانیم که اسلام را رهانیده اید.

آرزو دارم که در خدمتتان باشم و به شما ملت خدمت کنم. به قول یکی از برادران، در زمانی که مسئولیت از در و دیوار میبارد، آرزوی شهادت کردن فرصت طلبی است. من میروم اگر شهید شدم که به آرزویم رسیده ام و اگر زنده ماندم برمیگردم و به مردم مسلمان خدمت می کنم.

مردم مسلمان ایران، اسلام به شما نیاز دارد. قرآن به شما نیاز دارد. پیرو راستین قرآن و اسلام، امام خمینی، به شما نیاز دارد. به پا خیزیم و عاشقانه از اماممان دفاع کنیم و یاریش دهیم. ای امام من، عاشق تو هستم. من برای تو و برای اسلام و برای قرآن که تو عزیزش میداری و به فرمان تو قدم در راه انقلاب گذاشتم و خوش آن روز که در راه انقلاب و اسلام به شهادت برسم.

من به شما مردم برادرانه نصیحت میکنم و عاجزانه از شما میخواهم که با هم و با امام باشید و گروهک های منحرف را در هر چهره و نقشی که هستند، سرکوب کنید. فریب شعار های به ظاهر زیبایشان را نخورید. آنان چون مار خوش خط و خالی هستند که برای فریب شما دست به هر جنایتی میزنند.

اما سخنی با مادرم، مادرم تو برایم زحمت بسیار کشیده ای . من به تو علاقه مندم . با تمام احساس فرزندی به تو عشق می ورزم . مادرم اگرچه نتوانستم زحمات تو را جبران کنم افتخار کن که زینب وار علی اکبرت را به میدان کربلا فرستادی. افتخار کن که پسرت همان راهی را رفت که تو میخواستی.

مادرم مرا ببخش که فرزند خوبی برایت نبودم. اما تو مادرم، مادری که دل شیر داری، میدانم که از شهادت من غمگین و ناراحت نخواهی بود. چون آگاه و هوشیاری. همچون زهرا (س) و زینب (س) در برابر شهادت و یا فدا شدن من در راه اسلام و مردم خوشحال خواهی بود. مادرم آرزویم بود که راضیت نگه دارم. راضی باش و از من رضایت داشته باش که بینهایت به دعای تو نیاز دارم.

مادر و برادرم، شما را به خدای بزرگ می سپارم. فراموش نکنید. که من وصیت میکنم و به وصیت من عمل کنید. بدانید که تنها راه سعادت شما و مسلمین در اطاعت از امام است. پس برادرم مرا در قبرستان جماللو زیر پای پدرم به خاک بسپارید و تا میتوانید لا اله الا الله را از ژرفای دلهایتان فریاد بزنید. هرگز برایم سوگواری نکنید که شهید زنده است و زنده سوگواری نمی‌خواهد.

60/8/28