مهدی چمران تشریح کرد

شاخصه‌های مدیریت جهادی در اندیشه و عملکرد شهید چمران

رئیس شورای عالی استان‌ها گفت: شهید مصطفی چمران بود که در روزهای سخت آغاز جنگ تحمیلی به واقع با تدبیر و درایت توانست مدیریت جهادی را به نمایش بگذارد.
کد خبر: ۲۱۹۳۹
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۵ - 19June 2014

شاخصه‌های مدیریت جهادی در اندیشه و عملکرد شهید چمران

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، سخن گفتن از شهید مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن این نمونه کامل هجرت، جهاد و شجاعت، این شاگرد مکتب امام علی(ع) این مالک اشتر جنوب لبنان و حمزهی کربلای خوزستان دشوار است؛ چرا که حتی نمیتوان یکی از ابعاد وجودی او را آن گونه که هست توصیف کرد و نمیتوان در مختصری و در زمان و مطلبی کوتاه تصویر کاملی از او ترسیم نمود، که مردان و رهروان راه امام علی و امام حسین(ع) را نمیتوان با کلمات و معیارهای خاکی سنجید و توصیف کرد.

دانشمند فرزانه، مجاهدی نستوه که از قلب بیروت سوخته تا قلههای بلند کوههای جبل عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانیهای بزرگی به یادگار میگذارد، بزرگمردیهایی از آن شهید که شاید بسیاری از پیران و جوانان ما نه آن را شنیده و نه با آن آشنا هستند، مردی که در سختترین و حساسترین لحظات دفاع مقدس مدیری جهادی بود، شهید دکتر مصطفی چمران را نه فقط یک مدرس، دانشگاهی و نخبه، و مبارزی سیاسی، بلکه مدیری جهادی باید خطاب کرد که تحولآفرین، پویا و انعطافپذیر در عرصه مدیریت جهادی بوده و در تحقق هر چه بهتر مدیریتش تفاوت یک مدیر جهادی را با یک مدیر زبانی به وضوح نشان میدهد.

در سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، در سالی که مقام معظم رهبری آن را با نام اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریت جهادی نامگذاری کردهاند، گفتوگویی داشتیم با مهندس مهدی چمران، برادر و همرزم این شهید سرافراز. آنچه میخوانید، خاطرات برادر شهید از توانمندیهای مدیر جهادگر بزرگی به نام مصطفی چمران است.

با توجه به نامگذاری سال جاری، به نظر شما چگونه میتوان در اقتصاد و فرهنگ تحولی به وجود آورد ودستیابی به این مهم کدامین عزمها را میطلبد؟

مقام معظم رهبری امسال را به نام سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریت جهادی نامگذاری فرمودند تا با توجه به نقش تأثیرگذار مدیریت جهادی در ساماندهی اقتصاد و فرهنگ این مهم را به ما متذکر شوند که کشور نیازمند مدیریت مدیران جهادگری است، که بتوانند با نیرو و اندیشهای متفاوت و متناسب به رفع مشکلات بپردازند.

اگر عزم یک ملت در کنار مدیریت جهادی با همه توان و نیرو به کار گرفته شود، یقیناً در کشور شاهد تحولات و پویایی متفاوتی خواهیم بود و برای تفهیم صحیح یک مدیریت جهادی مطلوب و الگو دادن به دیگران، میبایست در طول تاریخ مدیرانی را به جامعه معرفی کنیم که الگوی کاملی از این مسئله باشند. پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و بزرگان و شخصیتهای دینی ما الگوهای خوبی در تمام ادوار برای معرفی به بشریت بودهاند، اما در عصر حاضر نیز مدیران لایقی وجود داشته و دارند که تاریخ بتواند با افتخار به راههای رفته و تصمیمهای قاطعانه و صحیح آنها برای معرفی به بشریت اکتفا کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بارزترین مدیریت جهادی در چه عرصههایی شکوفا و به منصه ظهور رسید؟

به جرأت میتوان گفت که بخش عمدهای از مدیریت جهادی در دوران دفاع مقدس تحقق مییابد. رزمندگان بسیجی و سپاهی در دوران دفاع مقدس نشان دادند که در سختترین شرایط نیز میتوان مدیریت را دگرگون و به مدیریت جهادی تبدیل کرد.

یکی از عوامل موفقیت جمهوری اسلامی در دفاع نابرابر، برخورداری از روحیه جهادی مدیران آن دوران بود. یکی از افرادی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مدیریت جهادی را تجربه نموده بودند و آن را به دفاع مقدس تعمیم و گسترش دادند شهید مصطفی چمران بودکه در روزهای سخت آغاز جنگ تحمیلی به واقع با تدبیر و درایت توانست مدیریت جهادی را به نمایش بگذارد.

بارزترین ویژگی مدیریت جهادی ایشان چه بود؟

ایشان به این نتیجه رسیده بودند که میبایست از نیروهای مردمی پرشور و خالص و مخلص استفاده کرد. با توجه به این مسئله که این نیروهای مردمی سابقه جنگ و دفاع نداشته و در این زمینه آموزشی ندیدهاند، برای پیشبرد اهداف خود از فرماندهان لایقی برای ساماندهی نیروهای مردمی بهره میبردند. اسم این لشکرهای معتقد، متدین و توانمند را «لشکرهای ده هزار نفری» گذاشته بودند.

علت این نامگذاری و دسته بندی در نفرات اشاره شده چه چیزی بوده است؟

شهید چمران معتقد بودند نیروهای ضد انقلاب نیروهایی نیستند که مبادرت به جنگ کلاسیک کنند. ایشان قبل از حمله صدام حسین ملعون به کشور، معتقد بودند که دشمن نیروهایش را جمع میکند و به منطقهای حمله کرده آسیب میرساند و سپس میگریزد و باز هم به همین منوال ادامه میدهد. مسئلهای که امروز شاهد وقوع آن در عراق هستیم؛ تروریستها به منطقهای حمله کرده بعد از آسیب رساندن میگریزند. در آن زمان غرب و جنوب کشور نیز دستخوش چنین آسیبها و حملاتی قرار گرفته بود. شهید چمران معتقد بود که با برخورداری از این نیروهای پراکنده میتوانیم در شرایط لازم به دشمن ضربه وارد کنیم و طرح مد نظر خود را به شورای انقلاب برده و آن را قانونی میکند.
البته تعداد افراد آموزش دیده که در مکانهایی مانند پادگان لشکرک و حر در تهران حضور داشتند، به ده هزار نفر نمیرسید اما تعداد قابل توجهی بودند. این افراد آموزشهای کوتاه مدت اما فشردهای داشتند. عدهای برای خط مقدم آموزش میدیدند، عدهای هم در پشت خط مقدم از نزدیک جنگ را دیده و آموزش میدیدند و با ورود به صحنههای واقعی دفاع در حمایت از میهن شجاعانه و مخلصانه میجنگیدند.

ارتباط شهید چمران به عنوان یک مدیر لایق و الگو با سربازان و زیردستانشان به چه شکل بود؟

ایشان به مدیریت مستقیم اعتقاد داشتند؛ یعنی درون سنگرها با رزمندگان نشست و برخاست و زندگی میکردند و معتقد بودند که آموزش و تربیت باید به روش حضوری انجام بگیرد نه از راه دور و با امر و نهی. معتقد بودند یک مدیر هر آنچه را که میخواهد به دیگران آموزش دهد، باید در رفتار خودش تبلور داشته باشد و به آن معتقد بوده و عمل کند.

ایشان به عنوان یک مدیر در ستاد جنگهای نامنظم کنار سربازان و دیگر همرزمان واقعاً شب و روز نداشتند. در کنار همرزمان خود شبانهروز به جهاد و تعلیم و تربیت میپرداختند تا به دیگر مدیران بیاموزند که مدیریت جهادی یعنی در کنار مردم بودن و از کمترین و کوچکترین توانمندیها و ظرفیتها نهایت استفاده را بردن.

از دیگر ویژگیها و شاخصههای مدیریت جهادی ایشان بفرمایید که در چه مواردی عینیت یافت؟

در روزهای آغازین، جنگ عدهای بر این گمان بودند که جنگ به زودی پایان مییابد اما شهید چمران نامهای خطاب به شهید رجایی مینویسند و طولانی شدن جنگ را پیشبینی میکنند. بنده به یاد دارم پرسیده میشد جنگ تا این تابستان ادامه مییابد؟ ایشان گفتند: «نه. تابستانهای دیگری هم!»

ایشان از شهید رجایی امکاناتی را خواستند و دریافت نمودند. شهید چمران در کنار مقام معظم رهبری به خدمت امام(ره) میرسند و با مطرح کردن این موضوع که میخواهند به اهواز و خوزستان بروند تا جنگهای پارتیزانی و چریکی را سازماندهی کنند و سبب شادی و خوشحالی بنیان گذار انقلاب میشوند، در کنار مقام معظم رهبری ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل میدهند.

چمران در آن زمان تنها فردی بود که جنگ چریکی را تجربه کرده بود. ایشان در شهرهایی در جنوب لبنان مثل بیروت، سور و سیدا مقابل اسرائیل به مدت هشت سال جنگیده بودند. در آن مقطع زمانی مقابل اسرائیل جنگیدن و تانکهای آنان را آتش زدن، کار سادهای نبود. به جرأت میتوان گفت اولین کسی که در تاریخ به این کار اهتمام داشته، شهید چمران بوده است، که متأسفانه این شجاعت و دلاوری تا کنون مکتوم مانده است و شاید کسی نداند که ایشان در بنت جبیل و تل مسعود به تانکهای اسرائیل که روی ارتفاعات مستقر شده بودند، حمله میکند و آنها را به آتش میکشاند و اسرائیلیها را از جنوب لبنان بیرون میکند.

همه این وقایع قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است و اسرائیل و همدستانش برای جلوگیری از افتضاح به وجود آمده و عدم رسواییشان در جهان هرگز این موضوع را رسانهای نمیکنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که اسرائیلیها مجدداً جنوب لبنان را ترک کردند، ما به آنجا رفتیم و با همان تانکهای سوختهی اسرائیلی در تل مسعود عکس گرفتیم. حتی حاج احمد آقا نیز در لبنان این تانکها را از نزدیک دیده بودند.

پس از تشکیل ستاد جنگهای نامنظم، شهید چمران مدیریت جهادی خود را با اعمال چه شیوههای مدیریتی در آن برهه زمانی حساس به منصه ظهور میرسانند؟

پس از تشکیل ستاد جنگهای نامنظم، بالطبع سلاح و مهمات را از ارتش تهیه میکردیم اما مردم پوتین و لباس نظامی حتی قمقمه را خریداری و آماده کردند و به نیروها میرساندند؛ در جهت حفظ جان اعضای ستاد افراد را به گروههای مختلف دسته بندی کرده بودند و با وجود اینکه دیگران از ایشان میخواستند تا پادگانی را تشکیل و نیروهایش در آنجا حضور داشته باشند، اما ایشان نیروها را در مدارس سراسر اهواز که تعطیل بودند پخش نموده بود تا با توجه به حملات مکرر هوایی نیروی بعث، آسیب کلی به نیروهایش وارد نشود.
ایشان برای نگهداری اسلحه و مهمات در خارج از شهر، سنگرهای بتنی را طراحی و آماده نموده بودند که در صورت حملهی هوایی، انبار مهمات سالم مانده و از بین نرود. تغذیه و خوراک نیروها را به هیئتهای مذهبی که خواستار کمک به سربازان بودند، سپرده بودند. زیرا ستاد جنگهای نامنظم نیروهای رسمی و نظامی نبودند که به آنها بودجه و اعتباری تعلق گرفته باشد.
ایشان از هر کدام از هیئتهای مذهبی میخواستند که با امکانات خود به مدت 25 روز در منطقه عهدهدار تهیهی غذای سربازان باشند تا آنجا که در روز 25 هزار غذای داغ و مطلوب بین سربازان توزیع میگردید. تهیه لباسهای خاکی بسیجیان نیز برعهدهی بانوان و کارگاههای خیاطی در استان اصفهان بود که ایشان با درایت و مدیریت خاص از تمامی امکانات به نحو مطلوب استفاده میکردند.

شهید چمران در راستای اهداف مد نظرشان، چگونه از علم و فن اساتید مختلف استفاده میکردند؟

به یاد دارم برخی از اساتید میانسال به ایشان مراجعه کرده و برای جنگیدن سلاح میخواستند. شهید ضمن قدردانی از وظیفه شناسی آنها، اساتید را به وظیفهی اصلیشان رهنمون کردند که آگاهیبخشی به جوانان بود. زیرا آنها در آن سن و سال توانایی بدنی مناسبی نداشتند و میدانستند که این اساتید میتوانند پاسخگوی نیازهای فرهنگی و مذهبی مهمی در کشور باشند.

شخصی دکترای عمران داشتند که بعدها رئیس دانشگاه امیرکبیر شدند. ایشان هم برای کمک آمده بودند اما دکتر چمران موقعیتشناس و مدیر لایقی بود که با توجه به ویژگیها و توانمندیهای هر شخصی از او کمک میگرفت از ایشان خواستند که در بالای ارتفاعات، سنگرهای محکم بتنی بسازند تا سربازان از گلوله و خمپارهها حفظ شوند.

از یک مهندس مکانیک خواستند تا با جوش دادن وسایل فلزی به هم، ضد تانکهایی بسازد که در شنیها و نبشیهای تانک نفوذ کرده و مانع حرکت تانک به جلو شود. از یک مهندس مکانیک تعمیر ماشینهای سنگین را خواسته بودند.

با همکاری پزشکان در پشت جبهه، درمانگاه پزشکی تأسیس کرده بودند که در منطقهی فرسیه و عباسیه و رودخانه کرخه کور میتوانستیم کارهای اولیه مجروحان را انجام دهیم.

از استاد دیگری که حرفهشان الکترونیک بود، خواسته بودند که از دوربینهای دید در شبی که از تانکهای دشمن به دست آورده بودیم، دوربینهای دید در شب بسازند.

از توانمندی شخص دیگری استفاده نمودند و با کمک آن فرد، خمپاره 60 ساختند. از متخصصان مختلفی که در منطقه حضور داشتند، در جهت ساخت موشک زیرآبی استفاده نمودند و با ساخت این موشکها خاکریزهای دشمن را منفجر میکردیم. این زیردریایی هماکنون در باغ موزه دفاع مقدس در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته که البته بنده هنوز شناسنامهی آن را برای معرفی دقیقتر به علاقهمندان دفاع مقدس و شهید چمران تهیه نکردهام.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار