امیر سرتیپ خلبان «غلامرضا یزد» آزاده و جانباز جنگ تحمیلی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس به نقل خاطرهای از دوران اسارت خود پرداخت و اظهار کرد: در یکی از روزهای اسارت در زندان ابوغریب متوجه شدیم که عراقیها گروه جدیدی از ایرانیان را به اسیری گرفته و میخواهند حسابی آنها را در بدو ورود به زندان کتک بزنند؛ من و چند نفر دیگر از دوستان نقشهای طرح کردیم تا هنگام ورود همرزمانمان، آن را اجرایی و با سرگرم کردن عراقیها آنها را از آزار و اذیت تازهواردها منع کنیم.
وی ادامه داد: بر این اساس قرار شد یکی از افرادی که عراقیها داخل دهانش آب جوش ریخته بودند و او به همین دلیل قدرت تکلم خود را ازدست داده بود به آشپزخانه برود و تعدادی کبریت برای ما بیاورد تا ما با استفاده از گوگرد سر کبریتها سر و صدایی ایجاد کرده و عراقیها را به سمت خود بکشانیم.
این آزاده و جانباز ارتشی افزود: سر کبریتها را جدا کرده و آنها را در یک تکه کاغذ ریختیم؛ سپس کاغذ را پیچیده و منتظر باز شدن درب اردوگاه و ورود اسرای تازه وارد شدیم؛ به محض ورود آنها با لیوانهایمان چنان ضربهای به کاغذ وارد کردیم که صدایی شبیه انفجار از آن برخواست و عراقیها سراسیمه به سمت ما آمدند و آن اسرای تازهوارد را با سرعت به سلولهای انفرادی فرستادند.
وی تصریح کرد: از اینکه باعث شده بودیم که بعثیها نتوانند اسرا را اذیت کنند خیلی خوشحال بودیم که ناگهان عراقیها وارد اردوگاه ما شدند و حسابی ما را کتک زدند؛ اما برای آنها خیلی تعجب برانگیز بود که چرا هیچکس ابراز ناراحتی یا اعتراضی نمیکند.
امیر یزد با بیان اینکه این اتفاق باعث شد هماهنگی خاصی بین ما و اسرای تازهوارد ایجاد شود، گفت: وقتی آن اسیران فهمیدند که ما برای آنها این کار را انجام دادهایم اعتماد خاصی به بچهها پیدا کردند و در برنامههای زیادی با همکاری هم عراقیها را در پیشبرد اهدافشان ناکام میگذاشتیم.
این آزاده و جانباز ارتشی در پایان یادآور شد: هر وقت خاطرات دوران اسارتم را مرور میکنم با رضایت از آن دوران صحبت میکنم و همیشه گفتهام و میگویم از اینکه برای ملت، نظام و امامم چندین سال اسیر بودهام افتخار میکنم.