به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، سی سال از شهادت سردار شهید «اسماعیل دقایقی» میگذرد و حالا این روزها همه نتیجه مجاهداتهای این سردار شهید را بیشتر و بهتر درک میکنند. ایده جسورانهای که در سالهای ابتدایی جنگ شکل گرفت و با اعتماد فرماندهان جنگ و جسارت اسماعیل دقایقی حالا به یکی از اهرمهای مهم و نقشآفرین منطقه بدل شده است. سردار شهیدی که در دوران جنگ مسئولیت سازماندهی مجاهدین عراقی را بر عهده گرفت و سازمانی را بنا نهاد که حالا و بعد از سی سال و در دل آشوبهای بزرگ منطقهای میتوان اثرات و نتایج آن را بهتر و بیشتر درک کرد.
اسماعیل دقایقی در سال 1333 هجری شمسی در بهبهان به دنیا آمد. روح و روان اسماعیل در این کانون که ارزشهای اسلامی در آن به خوبی مشهود بود، پرورش یافت و زمینهای برای شخصیت والای آینده وی شد. این خانواده با توجه به مشکلاتی که داشتند، مجبور شدند به «آغاجاری» مهاجرت و با پایبندی به اصول انسانی و اسلامی، در آن شهر زندگی کنند.
شهری که بنا به موقعیت خاص جغرافیایی و منابع زیرزمینی خود نه تنها مورد طمع غرب (بویژه آمریکا) بود، بلکه غارت ارزشهای فرهنگی و سنتهای اجتماعی آن نیز در برنامههای استکبار جهانی قرار داشت. اما خانواده اسماعیل نه تنها خود از این تهاجم، سرافراز بیرون آمدند، بلکه در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیز تلاش میکردند. در نتیجه، اسماعیل نیز تمامی ارزشهای وجودی خود را که از کودکی به آنها پایبند بود از خانواده خود فراگرفت.
شهید دقایقی که از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود، مورد توجه خانواده قرار گرفت و پس از ورود به دبستان و پشت سرگذاشتن این مرحله و اتمام دبیرستان، در سال 1349 در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت که تنها شاگردان ممتاز و باهوش و نمونه را میپذیرفت، شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت.
دقایقی و دفاع مقدس
به دنبال شروع تهاجم سراسری و ناجوانمردانه عراق، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ لشکر 92 زرهی اهواز حضور یافت و در شرایطی که با کارشکنیهای بنیصدر خائن مواجه بود، در سازماندهی نیروها و تجهیز آنها تلاش گستردهای را آغاز کرد. وی به لحاظ احساس مسئولیت ویژهای که داشت، در برخی مواقع در مناطق عملیاتی حاضر میشد و به سر و سامان دادن نیروها میپرداخت.
در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقیها، با مشکلات زیادی از محاصره خارج شد. بعدها به همراه شهید علمالهدی در شکستن محاصره سوسنگرد، دلیرانه جنگید. در عملیات فتحالمبین نیز در قرارگاه «لشکر فجر» با سردار شهید بقایی (که در آن زمان فرماندهی قرارگاه فجر را به عهده داشت) همکاری کرد.
نهالی که در دوران جنگ غرس شد و در مبارزه با داعش به بار نشست
30 سال از شهادت سردار شهید اسماعیل دقایقی میگذرد و حالا این روزها همه نتیجه مجاهدتهای این سردار شهید را بیشتر و بهتر درک میکنند. ایده جسورانهای که در سالهای ابتدایی جنگ شکل گرفت و با اعتماد فرماندهان جنگ و جسارت اسماعیل دقایقی حالا به یکی از اهرمهای مهم و نقشآفرین منطقه بدل شده است. سردار شهیدی که در دوران جنگ مسئولیت سازماندهی مجاهدین عراقی را بر عهده گرفت و سازمانی را بنا نهاد که حالا و بعد از سی سال و در دل آشوبهای بزرگ منطقهای میتوان اثرات و نتایج آن را بهتر و بیشتر درک کرد.
سپاه بدر میراث ماندگار سردار شهید دقایقی
«احرار» نام گروهکی از مجاهدین عراقی بود که در اواسط دهه 60 و در دوران جنگ تحملی ایران و عراق به همت اسماعیل دقایقی در دل خاک دشمن تشکیل شده بود. فرماندهان جنگ پس از فتح خرمشهر و پیشروی به خاک عراق به این فکر افتادند تا مجاهدین و شیعیان مبارزی را که در عراق حضور دارند علیه حکومت مرکزی این کشور بسیج کنند؛ ایدهای که با تشکیل «احرار» پا گرفت و کمی بعد به «سپاه بدر» تبدیل شد؛ همان سپاهی که این سالها و در خاک عراق مبارزات مهم و تأثیرگذاری را در برابر گروه تروریستی داعش انجام دادهاند.
«سپاه بدر» شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در سال 1361 به وسیله آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از سی ماه رهبری آن به آیتالله سید محمد باقر حکیم منتقل شد. این سپاه از مجاهدین عراقی تشکیل میشد که یاران آیتالله سید محمدباقر حکیم و آیتالله شهید سیدمحمد باقر صدر بودند و خود را از فدائیان امام راحل (ره) و نظام اسلامی ایران و مبارزه با رژیم بعث عراق را جهاد فی سبیل الله میدانستند.
بعد از عملیات بیتالمقدس، از آنجا که جنگ، حالت فرسایشی به خود گرفت و تحرک جبههها کم شد، منافقین و ضدانقلاب در راستای اهداف استکبار جهانی، دست به ترور شخصیتها و افراد مؤثر نظام و حزباللهیها میزدند تا نظام را از داخل تضعیف کرده و عقبه جنگ را دچار تزلزل کنند. دقایقی در اول تیر سال 1361 به سپاه منطقه یک مأمور شد و مسئولیت مهم یگان حفاظت شخصیتها را در قم و استان مرکزی به عهده گرفت و با تدبیر و درایت خاص خود به گونهای عمل کرد که در دوران تصدی فرماندهی وی در این مسئولیت، هیچگونه ترور و سوءقصدی از جانب منافقین و ضدانقلاب در حوزه مسئولیتی وی صورت نگرفت.
پس از یک سال و اندی کار و تلاش صادقانه در جهت حفظ سرمایه انسانی انقلاب، هنگامی که حضرت امام خمینی (ره) در سال 1362 طی فرمانی تاکید خاصی بر حضور افراد در جبههها کردند، اسماعیل دقایقی بیدرنگ طی نامهای به فرماندهی، گزارش مشروح فعالیتهای خود را منعکس و ضمن آن بدینگونه کسب تکلیف کرد: در شرایطی که مساله اصلی سپاه و طبعاً کشور، جنگ است، آیا ماندن و عدم همکاری با سپاه در جنگ نوعی راحتطلبی نیست؟ و ضمن آن، درخواست خود را با توجه به تجربیاتی که در جنگ اندوخته بود برای خدمت فعال و حضور در جبهه مطرح ساخت.
اسماعیل دقایقی روز 28 دی ماه سال 1365 در جریان عملیات «کربلای 5 » به شهادت رسید.
انتهای پیام/191