خبرگزاری دفاع مقدس: مدت کوتاهی پس از کودتای 28 مرداد 1332 معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران آمد تا ضمن ملاقات با شاه تصمیمات دولت متبوعش در قبال ایران را به اطلاع وی برساند.
آمریکایی ها که از مدت ها قبل با انگلیسی ها در قبال نفت ایران به توافق رسیده بودند، تصمیم به مشارکت گسترده در قراردادهای نفتی شرکت نفت ایران گرفتند.
در آذرماه 1332 همزمان با ورود نیکسون به ایران، اعتراضات گسترده ای در میان جامعه ی دانشجویی کشور شکل گرفت. این دانشجویان به ورود نیکسون به ایران و اعطای دکترای افتخاری به وی آن هم در شرایطی که اکثریت ملت ایران می دانستند کودتایی که چهار ماه پیش در ایران به وقوع پیوست و طی آن دولت دکتر مصدق سقوط نمود، با حمایت انگلستان و توسط آمریکایی ها اجرا شده است، معترض بودند.
اوج این اعتراضات در قالب تظاهرات دانشجویان در محوطه ی دانشکده ی فنی دانشگاه تهران به وقوع پیوست که در اثر درگیری با گارد به حادثه ای خونین مبدل شد. در این درگیری خونین که گارد به حمایت از اقدامات حکومت وارد عمل شده بود، سه نفر به شهادت رسیدند.
ایالات متحده ی آمریکا در سال 1335 با هماهنگی موساد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را جهت کنترل هرچه دقیقتر ایران تأسیس نمود. مأموریت این سازمان کسب و جمع آوری اطلاعات جهت تقویت امنیت در داخل کشور، کنترل اطلاعاتی کمونیست ها و مذهبی ها و برخورد با مخالفان شاه بود. وظیفه ی دیگر این سازمان در بعد خارجی کمک به اجرای منویات سازمان اطلاعات خارجی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا بود.
آمریکا از مدتی پیش از اجرای عملیات موسوم به آژاکس که منجر به کودتای 28 مرداد 1332 شد، تلاش های گسترده ای را جهت شناسایی میزان قدرت علمای دینی در ایران جهت نفوذ و کنترل آنان آغاز نموده بود. این کشور پس از رحلت حضرت آیت الله العظمی مرحوم سید حسین طباطبایی بروجردی مرجع عالیقدر تشیع، به شدت تحولات حوزه های علمیه را رصد می کردند تا بفهمند چه کسی به عنوان مرجعیت شیعه مورد پذیرش علما واقع می شود؛ زیرا رفتارشناسی و سوابق هر شخص در موضع گیری های آینده اش در قبال مسائل دینی و سیاسی ایران مؤثر خواهد بود.
آمریکایی ها به سراغ یکی از علمای به نام اصفهان رفته و از او درباره اینکه وجوهات را به چه کسی خواهد داد پرسیده بودند؛ اگرچه آن عالم جلیل القدر اطلاعات زیادی به آنان نداده بود ولی آمریکایی ها با مراقبت از افرادی که به بیت آن عالم وصل بودند به وی یادآور شدند که می دانند که وی با چه کسی ارتباطات گسترده دارد که این خود نشانگر عمق نفوذ سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در امور ایران است.
یکی از مظاهر دخالت ایالات متحده ی آمریکا در امور ایران، دیکته ی برنامه های اصلاحات ارضی به شاه جهت پیاده نمودن منویات اقتصادی آمریکا در ایران بود. آنان به شاه گفته بودند که ایران باید سه درصد از گندم را برای مصارف داخلی و دو درصد را نیز جهت ذخیره سازی تولید کند و بقیه را باید از آمریکا و یا سایر متحدان ایالات متحده بخرد و وارد کشور کند. با این اقدام عملاً پایه های اقتصاد کشور که مبتنی بر تولید بود لرزان شد.
اجرای انقلاب به اصطلاح سفید شاه و ملت هم دست پخت آمریکایی ها برای ملت ایران بود که شاه ملزم بود که این دست پخت نامطبوع را به خورد ملت بدهد. این انقلاب سفید ماجرای برگزاری همان رفراندومی بود که به موجب آن سخن از حق رأی زنان به صورت پر رنگ مطرح شده، سوگند به قرآن از آن حذف گردیده و همان قانون نیم بند اساسی کشور را هم نقد نموده بود. این اقدام شاه نیز با خشم علما به خصوص حضرت امام خمینی (ره) و عموم مردم متدین شد.
یکی دیگر از جلوه های دخالت آمریکا در امور ایران شنود مکالمات مقامات ارشد کشورمان با شخص اول مملکت بود. آنان با ایجاد خطوط تلفن ده شماره ای، شاه و دیگر مقامات ارشد را نسبت به استفاده از این تلفنها ترغیب کردند و از این طریق اقدام به شنود مکالمات مقامات ایران در سفارت آمریکا نمودند.
دخالت های آمریکا در امور سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران تا جایی پیش رفت که کارتر رئیس جمهور آمریکا در اوائل سال 1978 گفته بود که ایران جزیره ی ثبات است. آنان حتی اجازه نمی دادند که تکنسین های ما به قطعات و ابزارها دست بزنند. این اقدامات آمریکا سبب شده بود که از ملت ایران باج خواهی کنند. آمریکاییها نوعی حق مأموریت را دریافت می کردند که دولت این حق مأموریت را حق توحش نام نهاده بود.
ایالات متحده ی آمریکا تا آخرین لحظات از حکومت پهلوی پشتیبانی کرد و طرح کودتا علیه ملت انقلابی ایران را نیز تا مراحل نهایی پیش بردند که به لطف خدا شکست خورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، ایالات متحده ی آمریکا به مداخلاتش در امور کشورمان ادامه داد. آنان بارها به فتنه انگیزی در گوشه و کنار ایران اقدام نمودند. یکی از این اقدامات تشویق برخی قومیتها به خودمختاری خواهی و تجزیه طلبی بود.
ایالات متحده ی آمریکا پس از تسخیر سفارتشان در ایران و کشف جاسوسیهایشان به بهانه ی آزادی گروگانهایشان به حریم کشورمان تجاوز نمود که شنهای بیابان به امر خدا آنان را منهدم ساخت. آمریکاییها ایران را از فروردین ماه 1359 به طور یکجانبه تحریم اقتصادی و نظامی کرده بودند و در تیرماه همان سال با کمک دولت دست نشانده ی بعثی عراق کودتای نوژه را به اجرا گذاشت که آن هم شکست خورد.
آمریکایی ها که از این همه شرارت نتیجه ای نگرفته بودند، با نشان دادن چراغ سبز به صدام کشورمان را درگیر طولانی ترین نبرد قرن بیستم کردند تا مگر از صدور انقلاب اسلامی به دنیا جلوگیری کنند ولی به خواست خدا برعکس شد. این نبرد مظلومانه ی ملت سلحشور این مرز و بوم به همه ی عالم حقانیت جمهوری اسلامی ایران را ثابت نمود و دشمنان ملت ایران را خوار و ذلیل نمود.
دخالت های آمریکا در امور داخلی کشورمان آنقدر زیاد است که به سختی می توان آنها را احصا نمود. یکی از مهمترین اقدامات آنان حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، در جهت فشار آوردن به ایران برای پذیرش قطعنامه به نفع صدام بود که باز هم علیرغم این جنایت بزرگ آنان نتوانستند به خواسته های خود برسند و پیروزی با جمهوری اسلامی ایران بود.
یکی دیگر از اقدامات مداخله جویانه ی آمریکایی ها حمایت از اشخاصی بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 قانون شکنی کردند و اردو کشی خیابانی به راه انداختند بود. اکنون مدتی است که آمریکایی ها سعی دارند با فشارهای سیاسی و تحریم های سنگین اقتصادی کشورمان را فلج کنند ولی تا کنون این تحریم های یک جانبه ی آمریکا و متحدانش علیرغم مشکلاتی که برای ملت ما در پی داشته است در مجموع نتوانسته آنان را به خواسته های نامشروعشان برساند.