شیخی که برای امام غایب مفید بود
شیخ مفید را برای این مفید نامیدند چون برای امام غایب سودمند بود و نیز آموزنده و فایدهرسان برای شاگردانش.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، سرزمین ما ایران اندیشمندان و نامآوران زیادی در طول تاریخ به خود دیده است که باعث افتخار هر ایرانی و شاید بهتر بگوییم هر مسلمانی است اما متاسفانه امروز بیشتر ما حتی نام این بزرگان سرزمینمان را هم نشنیدهایم و اگر هم نامیشنیده باشیم چیز زیادی درباره آنها نمیدانیم.
در سلسله گزارشهایی قصد داریم شما را با این اندیشمندان و کتابهایی آشنا کنیم که به شما در شناخت بهتر آنها کمک میکنند. در ادامه شما را با یکی از علمای شهیر شیعه آشنا میکنیم که گرچه در ایران متولد نشده اما به اسلام و مکتب تشیع کمک فراوانی کرده است.
زندگی و آثار شیخ مفید
أبوعبدالله محمّد بن محمّد بن النعمان بن عبدالسلام بن جابر بن النعمان فرزند تابعی جلیل القدر، شهید سعیدبن جبیر که نسبش به یعرب بن قحطان میرسد. او در یازدهم ماه ذیقعده در سال 336 یا338 ه.ق، در عکبرا، شهری بر کرانهٔ شرقی دجله در نیمهٔ راه میان بغداد و موصل به دنیا آمد.
پدر او در شهر واسط معلم بود، به همین دلیل به او لقب ابن المعلم، داده شد و به خاطر محل تولدش او را «عکبری» میگفتند به لحاظ سکونتش در بغداد، به «بغدادی» ملقب شد. مشهورترین لقب او با مفید است.
وجه تسمیهٔ «مفید»
مفید بسیار زود همراه پدرش به بغداد رفت و به تحصیل پرداخت. برای تحصیل علم، او را نخست نزد ابوعبدالله بصری و سپس نزد شخصی به نام ابو یاسر فرستادند که در محلهٔ باب خراسان زندگی میکرد. ابو یاسر که نمیتوانست به پرسشهای شاگردش پاسخ دهد، او را همراه با راهنمایی نزد علی بن عیسی الرمانی، مفسر معروف قران روانه کرد.
در آنجا شیخ مفید روزی شنید که یک مرد بصری از رمانی نظر وی را دربارهٔ دو حدیث، یکی مربوط به غدیر خم که در آن به علی (ع) وعدهٔ جانشین پیغمبر(ص) داده شده بود، و دیگری مربوط به غاری که ابوبکر در ان با پیغمبر درنگ کرده بود، پرسش کرد. رمانی در پاسخ گفت: حدیث غار درایت است و حدیث غدیر روایت. روایت به اندازه کافی الزام آور نیست.
هنگامیکه آن مرد بیرون رفت. مفید از رمانی دربارهٔ وضع و سرنوشت مردی که امام عادلی را بکشد سؤال کرد. رمانی در پاسخ گفت که قاتل مرتکب گناه کبیره شده است. و آنگاه مفید پرسید که: آیا امام علی(ع) امام بر حق بوده است؟ و رمانی به او جواب مثبت داد. سپس مفید پرسید: «دربارهٔ جنگ جمل و طلحه و زبیر چه میگویید؟» و رمانی گفت که آنان توبه کردند، و چون چنین شد مفید گفت: مسئله جمل درایت است و مسئلهٔ توبه کردن روایت. رمانی پس از آن وی را نزد ابوعبدالله فرستاد و یادداشتی همراه وی فرستاد که در آن به وی لقب «مفید» داده بود. پس از آن بود که استاد جدید دست ابن المعلّم را گرفت و او را به صدر مجلس برد و در آنجا نشاند و گفت که وی حقاً مفید است.
ابن شهرآشوب گزارش دیگری دربارهٔ منشأ عنوان مفید آورده است. به گفتهٔ وی این لقب از جانب امام غایب به شیخ عطا شده بود. طبرسی دو یا سه نامهای را که معروف است که امام غایب در میان سالهای 410 تا 413 به شیخ نوشته بوده، در کتاب خود نقل کرده است. عنوان نخستین نامه چنین است: «به برادر حقیقی و دوست راه یافتهٔ به راه راست الشیخ المفید ابوعبدالله، ...» گذشته از کیفیت انتساب این نامهها باید گفت که کاملاً امکان دارد که آن نامهها در زمان حیات مفید نوشته شده باشد و این مطلب منشأ این عنوان را معلوم میکند، که مقصود از مفید، سودمند بودن برای امام غایب و نیز آموزنده و فایده رسان برای شاگردان است.
وی شیخ برجستهٔ شیعه و فقیه و جدلی بود. در زمان سلطنت آل بویه با برجستگی فراوان بر ضد طرفداران همهٔ عقاید به مجادله و مناظره برمیخاست. گفتهاند او صدقه فراوان میداد و فروتنی شگفت انگیز داشت و بسیار نماز میخواند و روزه میگرفت و لباسهای خشن میپوشید.
تشیع جنازهای که بغداد را تکان داد
هفتاد و شش سال عمر کرد و بیش از 200 کتاب از خود برجای گذاشت. مردمان در جنازهٔ او حضور یافتند و گفته اند که 80 هزار نفر از رافضیان و شیعیان و خوارج در تشییع او شرکت کردند. مرگ شیخ مفید در شب جمعه دوم یا سوم رمضان مبارک سال 413 ه. ق مطابق با سیزدهم آذرماه 401 شمسی بود. حادثهٔ مرگ مفید بغداد را تکان داد. هشتاد هزار تشییع کنندهٔ سوگوار در میدان بزرگ اشنان با سوز و گداز بر جنازهٔ وی به امامت سید مرتضی نماز گزاردند. کثرت جمعیت به حدی بود که میدان اشنان با آن همه فراخی تنگ مینمود. در روز مرگ مفید موافق و مخالف بر وی گریستند و بغداد روزی بسان آن به خود ندیده بود. پیکر پاک وی را پس از سالها که در خانه اش در زیر خاک بود به کاظمین در پایین پای امام جواد(ع) در کنار قبر استادش ابن قولویه انتقال دادند.
در کتاب «شیخ مفید؛ مدافع حریم تشیع» که مروری است بر زندگی و آثار شیخ مفید و توسط انتشارات همشهری منتشر شده، شما میتوانید به اجمال هم از زندگی این اندیشمند بزرگ ایرانی بدانید هم مروری بر اندیشههای وی داشته باشید و هم به طور خلاصه از محتوای کتابها و تالفیات او با قلم قاسمعلی کوچنانی، نویسنده این کتاب مطلع شوید.
در ادامه بخشی از این کتاب خواندنی را که پرسشهایی درباره امام زمان (عج) از شیخ مفید است در ادامه میخوانیم:
چند سوال از شیخ مفید درباره امام زمان
سوال: بنابر نقل حدیثی از امام صادق(ع) که هر وقت سیصد و سیزده نفر آماده باشد - که شمارهٔ رزمندگان همراه با حضرت رسول نیز در غزوهٔ بدر است - امام باید ظهور کند و به نبرد بپردازد. بارها اتفاق افتاده که چنین شماره ای از مردان جنگی در میان شیعیان وجود داشته است. پس چرا امام ظهور نکرده است؟ پاسخ: شیخ مفید جواب میدهد که مردانی که اکنون موجودند، از لحاظ دلیری و بردباری و سرسختی و وفاداری و انحصار هدف و پاکی و سلامت عقل همسنگ مبارزان بدر نیستند. اگر شمارهٔ لازم چنان مردانی فراهم شود، امام بلافاصله ظاهر خواهد شد.
سؤال دیگر در مورد غیبت امام
در روایتی از امامیه چنین آمده: «آن کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، همچون کسی است که در دوران جاهلیت مرده باشد . شیخ مفید این روایت را صحیح دانسته است. پس چگونه باید غیبت امام را از پیروان خود با وجود این حدیث توجیه کرد؟
پاسخ: مفید در جواب میگوید که شناختن امام غایب دشواری ندارد. فرد شیعه میداند که امام در جهان حضور دارد و همین برای او کافی است. بسیار چیزها را میشناسیم که آنها را نمیبینیم، که از آن جمله است اشخاص رویدادهای گذشته آینده.
سؤال دیگر فایدهٔ شناختن امام در صورتی که آدمی نتواند او را ببیند چیست؟ پاسخ: مفید در جواب میگوید که شناخت حقیقی ما از وجود امام و امامت و عصمت و کمال او سزاوار پاداش است. انتظار برای ظهور امام خود یک عمل عبادتی است که کیفر را دور میکند و خود به انجام رساندن تکلیفی است که خدا برای ما معین کرده است.