یادداشت/ ابراهیم متقی
عقلانیت ارزشی و پرورش نسل انقلابی
اگر کشوری در فضای گذار از بحران بتواند عقلانیت ارزشی را بازتولید کند، در آن شرایط میتواند زیرساختهای بقا و جلای الگوهای کنش انقلابی را شکل دهد.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یادداشتی نوشت:
تحلیل انقلابها بیش از هر پدیده اجتماعی دیگر ماهیت هویتی و نسلی دارد. هر نسل انقلابی، بهگونهای مرحلهای در معرض دو پدیده همزمان قرار میگیرد. از یک سو با واقعیتی به نام ترمیدور روبهرو میشود.
واقعیت دیگری نیز وجود دارد که زمینه محیطی برای بازتولید هنجارها و نسلی را بهوجود میآورد که به آرمانهای انقلاب معتقد بوده و درصدد نهادینهسازی قالبهای هنجاری و ارزشی انقلابها هستند. چنین واقعیتی را میتوان در دوران بعد از انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب چین نیز مشاهده کرد. افرادی همانند هوا گوفنگ و دنگ شیائوپینگ در زمره رهبران چینی محسوب میشوند که راه ترمیدور را در پیش گرفتند.
چنین الگویی را میتوان در تحولات سیاسی دهه 1980 اتحاد جماهیر شوروی نیز مشاهده کرد. ترمیدور واقعیتی است که در کمین انقلابها قرار داشته و در شرایطی به ایفای نقش میپردازد که نشانههایی از عقلانیت ناقص در فضای ادراکی مقامات اجرایی ظهور یافته و به حوزه تصمیمگیری راهبردی منتقل میشود.
فرآیند دیگری نیز وجود دارد که انقلابهای سیاسی میتوانند قالبهای هنجاری و ادراکی خود را بازتولید کرده و از این طریق زمینههای بقای ساختاری را بهوجود آورند. تا زمانی که رهبران نسل اول در فضای آرمانی قرار دارند و جلوههایی از عقلانیت ارزشی ظهور مییابد، زمینه برای بازتولید نسل انقلابی وجود خواهد داشت.
بحرانهای سیاسی، جدالهای منطقهای و فضاهای رویارویی با انگارههای متعارف میتواند نسل انقلابی را برای دوران بیشتری بازتولید کند. اگر در بین رهبران انقلاب تردید نسبت به آموزهها و آرمانها ایجاد شود و این تردید زمینه شکلگیری نشانههایی از ابهام را بهوجود آورد، ترمیدور اجتنابناپذیر خواهد بود. درحالی که اگر کشوری در فضای گذار از بحران بتواند عقلانیت ارزشی را بازتولید کند، در آن شرایط میتواند زیرساختهای بقا و جلای الگوهای کنش انقلابی را شکل دهد.
جامعه ایران در زمره جوامع و کشورهایی است که از جمعیت قابل توجهی در مقیاس محیط منطقهای و کشورهای همجوار برخوردار است. ثانیا افزایش جمعیت ایران در سالهای 1340 تا 1390 سه برابر شده است.
نکته سوم آنکه در این فرآیند موضوعاتی همانند مهاجرت، شهرنشینی، حاشیهنشینی و ظهور نشانههای کنش هنجاری جدید تحت تاثیر رسانههای بینالمللی و فضای مجازی، آرمانشهرهای جدیدی را میسازد. در این شرایط مهمترین دغدغه مقامات اجرایی برای بازتولید نسل انقلابی باید بهرهگیری از سازوکارها، ابزارها و الگوهایی باشد که زمینههای لازم برای عقلانیت ارزشی را در فضای مدیریت خدمات اجتماعی بهوجود آورد.
جامعه ایران بیش از هر چیزی نیازمند تعریف اجرایی و عملی از خدمات اجتماعی است. خدماتی که بتواند زمینههای لازم را برای اشتغال، امید به زندگی و پرهیز از سرگردانی نسلی بهوجود آورد. نسل سرگردان به گونهای اجتنابناپذیر به ترمیدور میاندیشد، درحالی که خدمات اجتماعی زیرساختهای لازم برای امید به آینده را فراهم میکند. تمام انقلابهایی که دچار ترمیدور شدند، دارای یک ویژگی مشترک بودند. پایان امید به آینده در چارچوب هنجارهای فروریخته ارزشی، مخرج مشترک تمام انقلابهایی بوده که در وضعیت ترمیدور قرار گرفتهاند. به این ترتیب میتوان ضرورتهایی همانند برنامه توسعه عدالتمحور، تنظیم برنامههای خدمات اجتماعی اشتغالمحور و بازتولید قالبهای هنجاری در فضای عمومی جامعه را در زمره عواملی دانست که زیرساختهای بازتولید عقلانیت ارزشی و پرورش نسل انقلابی را بهوجود میآورد. در غیر این صورت هرگونه ابهام در کارآمدی برنامهها و مدیران کشور زمینه ظهور ترمیدور را اجتنابناپذیر میسازد.