به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، سیدجعفر قنادباشی طی یادداشتی نوشت:
ششمین سال انقلاب مردم مظلوم بحرین در حالی رو به پایان میرود که رژیم سفاک آلخلیفه، روز گذشته سه تن از شهروندان این کشور را با حکم یک دادگاه نمایشی اعدام کرد و به این ترتیب، برگ دیگری از حاکمیت خونریز و مستبدانه حاکمان جائر این کشور را ورق زد. آلخلیفه مدعی است که این سه تن را به اتهام قتل یک افسر اماراتی در جریان سرکوب انقلاب مردمی بحرین به اعدام محکوم کرده، درحالیکه این افراد در جلسات دادگاه، بارها بر بیگناهی خود تأکید کرده بودند. صدور و اجرای این حکم که از ابتدای قیام مردم بحرین بیسابقه است، بهخودیخود، بسیاری از حقایق پشت پرده در این خصوص را علنی کرده که به سه مورد از آنها اشاره میشود:
1. رژیم استبدادی آلخلیفه با رویکرد سرکوب در برابر خواستههای مشروع مردم این کشور در بنبستی غیرقابل بازگشت قرار گرفته و در صدد است به هر طریق ممکن، خود را از این مخمصه نجات دهد اما اعدام روز گذشته نشان داد که حاکمان رژیم بحرین، هم سفاکند و هم نادان، چرا که برای خروج از بنبست ایجاد شده، بدترین راه، یعنی انداختن جرقه در انبار باروت را انتخاب کردند.
قدرت و قوت انقلاب بحرینیها، آلخلیفه را آنچنان نگران کرده که بهجای بازگشت به عقلانیت و احترام به رأی و خواست مردم، تنها راه مقابله را برخورد سخت و خونین میدانند.
در فرهنگ شیعه، خون مجاهدین، درخت انقلاب را آبیاری و احساسات انقلابی مردم را تقویت میکند و تنها اتفاقی که در خیزش مردم این کشور تاکنون رخ نداده بود، به شهادت رساندن انقلابیون بود که حکمرانان خونریز بحرین با این جسارت، قیام تاریخی بحرین را یک گام دیگر به پیروزی نهایی نزدیکتر کردند. اگر فهرست سیاه اقدامات آل خلیفه علیه مردم از جمله سرکوب، دستگیری، تهدید، شکنجه، تخریب مساجد و حسینیهها، حمله به محل تجمع معترضین، صدور حکم زندانهای طویلالمدت، محاصره منزل علما و تلاش برای ایجاد جدایی میان رهبران و مردم را برشماریم، درمییابیم که اعدام، تنها اقدام انجام نشده در این فهرست بود که بالاخره لکه ننگ آن هم به دامن استبداد این کشور نشست.
2. نادانی توأم با جسارت اعدام چند شهروند بیگناه که ادله کافی برای اثبات جرم آنها وجود نداشت – به فرض اینکه قتل مزدور اماراتی جرم باشد! - هم دلایل داخلی دارد و هم علل خارجی که در این میان، به دلیل وابستگی شدید خاندان فاسد آلخلیفه به کشورهای بدنام منطقهای و فرامنطقهای، علل خارجی نقش مهمی در بالا بردن جسارت آنان داشته است.
درحالیکه در تمام کشورهای اسلامی منطقه، بیداری اسلامی رخ داده و بهجز چند کشور مرتجع، تقریباً همه کشورهای غرب آسیا بهحق مشروع مردم در حاکمیت تن دادهاند، تعجبی ندارد که رژیم حاکم بر بحرین به اتکا خاندان سلطنتی انگلیس، در فکر اداره کشور به روش قرون 17 و 18 میلادی باشد!
پیوندهای دولتهای بحرین و انگلیس در تمامی حوزهها بخصوص در بخش نظامی و اطلاعاتی، این کشور را به یکی از مشتریان مهم سلاحهای انگلیسی تبدیل کرده و تبادلات گستردهای میان منامه و لندن برای آموزش نیروهای سرکوبگر بحرینی وجود دارد.
از سوی دیگر، انتشار خبر استقبال گرم بحرین از هیئت صهیونیستی و پایکوبی با قاتلان کودکان فلسطینی در کنار تعیین یک زن یهودی به عنوان سفیر این کشور در آمریکا، نشانه دیگری است که نشان میدهد پیوند میان صهیونیسم با آل خلیفه، عمیقتر از آن است که تصور میشد و تأثیر غیرقابلانکاری در سرکوب انقلاب مردم دارد.
نقش عربستان سعودی در کسوت بزرگترین مشوق و حامی سرکوب و اعدام مردم بحرین، عامل خارجی بعدی است که به جهت تأثیرگذاری مستقیم قیام مردم بحرین در آغاز اعتراضات مردم شرق عربستان، نباید از آن غافل شد. برخی از گزارشها حاکی از این است که سرکوبهای وحشیانه آلخلیفه به درخواست ریاض بوده تا از سرایت افکار انقلابی بحرین به عربستان جلوگیری شود اما نهتنها موفق نشدند، بلکه به اذعان روزنامه انگلیسی گاردین، هر لحظه امکان وقوع یک انقلاب سراسری در عربستان وجود دارد.
3. مردم بحرین در سایه فشار و ارعاب پلیس اجارهای آلخلیفه به دنبال تحقق اهداف خود هستند و دیر یا زود به خواسته خود خواهند رسید اما خیزش آنها، تأثیرات شگرفی در عرصه منطقهای داشته است. به جرأت میتوان گفت که سرکوب مردم مظلوم بحرین، یکی از مطالبات راهبردی آمریکا و به خصوص انگلیس خبیث است چرا که با منافع آنان در غرب آسیا کاملاً مغایرت دارد.
بحرین، پایگاه پنجم نیروی دریایی آمریکاست و انگلستان در حال تأسیس پایگاه اولین پایگاه دائم نظامی خود در این کشور است؛ افزون بر اینکه «ترزا می»، نخستوزیر انگلیس چندی پیش با حضور در اختتامیه نشست اخیر سران شورای همکاری خلیج فارس، ایران را تهدیدی برای صلح و ثبات منطقه عنوان کرده بود.
اگر قیام مردم بحرین به پیروزی برسد و سیستم فاسد پادشاهی بحرین که از حکومت سلطنتی انگلیس الگوبرداری شده، در نتیجه اعتراضات مردمی ساقط شود، منافع انگلیس و آمریکا به طور مستقیم به خطر خواهد افتاد، بنابراین، تعجبی ندارد که مقامات بحرینی، ایران اسلامی را مسبب تحولات این کشور بدانند و از ارتجاع عرب گرفته تا مسئولین غربی، همه و همه جمهوری اسلامی را عامل بیثباتی در غرب آسیا معرفی کنند. اما واقعیت این است که اعتراضات انقلابی مردم بحرین - با جمعیتی کمتر از یکمیلیون نفر- از چنان بسامد پرقدرتی برخوردار است که ابتکار عمل را از دست آلخلیفه و همپیمانانش خارج کرده و بهمثابه سدی محکم در برابر مطامع استکبار در منطقه عمل میکند.
و بالاخره باید گفت که انقلاب بحرین از سوی آحاد مردم این کشور از گروهها و مذاهب مختلف آغاز شده و صرفاً از سوی گروه و تشکل خاص سیاسی هدایت نمیشود و رژیم آل خلیفه با وحشیگری و ریختن خون مردم نمیتواند با انقلاب این کشور مقابله کند.
پیشبینیها حاکی از این است که موج اعتراضات خشمگینانه مردم بحرین پس از اعدامهای اخیر، شدت خواهد گرفت و با عکسالعمل مقامات امنیتی این کشور، شرایط به سمت تحولات جدیدتر و در نهایت به سوی پیروزی کامل پیش خواهد رفت. انشاءالله.