
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، منصور حقیقتپور طی یادداشتی نوشت:
دونالد ترامپ، تاجر و سرمایهدار آمریکایی در شرایطی چهل و پنجمین کلیددار کاخ سفید شد که ورود غیرمنتظره او به عرصه سیاسی، گسل اختلافات سرپوش گذاشتهشده را فعال و تبعات گستردهای در داخل و خارج این کشور به همراه داشت.
پیروزی ترامپ بر رقیب دموکرات خود، بیش از آنکه از منظر سیاسی و بینالمللی حائز اهمیت باشد، نشاندهنده شکافهای اجتماعی و اقتصادی است. بهبیاندیگر، ظهور پدیده ترامپ با ویژگیهای دیکتاتور مابانهاش همچون زلزلهای جامعه آمریکایی را به لرزه در آورده، هر نقطه از جهان به تناسب دوری و نزدیکی به کانون زلزله از آثار و پیامدهای آن متأثر خواهد شد و بدون شک آمریکا بهعنوان مرکز و کانون این زلزله بیشترین تأثیر را از این تغییر خواهد پذیرفت.
آشوبهایی که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آغاز و با گذشت چند هفته همچنان ادامه دارد، با صدور فرمان ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع 7 کشور مسلمان از جمله ایران به دلایل موهوم امنیتی، به اوج خود رسیده و آخرین گزارشها از کشته شدن 61 شهروند آمریکایی و مجروح شدن 115 نفر در حداقل 173 مورد تیراندازی حکایت دارد.
نگاه تحلیلی به وقایع اخیر نشان میدهد که جامعه آمریکا در سدههای اخیر و به مدت طولانی از تبعیض و نژادپرستی رنجبرده و اظهارات و تصمیمات ترامپ، آتش تبعیض نژادی را با اخراج مهاجران، لزوم دیوارکشی در مرز مکزیک و اخراج مسلمانان به عنوان اقلیت مذهبی، شعلهور ساخته است. در واقع اعتراضات اخیر، خشم فروخورده آمریکاییها از سیاستهایی دردآوری است که دستور نژادپرستانه اخیر ترامپ، زمینه را برای فوران آن آماده کرد، به گونهای که نظیر چنین اعتراضاتی در آمریکا – اگر نگوییم بیسابقه – یقیناً کم سابقه است. این بدین معناست که مردم آمریکا از شعارهای فریبنده تبلیغاتی و نظام کاپیتالیسم خسته شدهاند و به جای حضور در انتخابات، ترجیح میدهند که با اعتراضات و برپایی تظاهرات، خواستههای مشروع خود را مطالبه کنند.
آمار رأیدهندگان انتخابات اخیر نیز مؤید ناامیدی اکثریت اقشار آمریکا و انشقاق عمیق ناشی از شرایط اسفبار حاکم بر این کشور است. انتخابات آمریکا با همه هیجانی که داشت، شاهد کمترین میزان مشارکت در بیست سال گذشته بود، بهگونهای که 55 درصد مردم آمریکا اصلاً در این انتخابات شرکت نکردند و عطای دموکراسی را به لقای آن بخشیدند. کمر اقتصاد آمریکا زیر بدهی بیست تریلیون دلاری خمشده و هزینههای نظامیگری آمریکا در عراق، افغانستان، یمن، بحرین و سوریه بر حجم این بدهیها روزبهروز میافزاید. عواملی نظیر افزایش فقر و تنگدستی ناشی از این سیاستهای فاجعهبار در کنار کشتار سیاهپوستان به دست پلیسی که باید حافظ جان آنان باشد و نقض سیستماتیک حقوق اقلیتها، موجب شده که اکثریت مردم حاضر نشوند با رأی خود پای مشروعیت نظام کنونی آمریکا را امضاء کنند.
پس از وقایع اخیر، دولت جدید به تکاپو افتاده تا ترکخوردگیها و شکافهای این بنای فرسوده را ترمیم و درزهای غیرقابلترمیم جامعه لیبرالیسم را رفو کند اما حوادث و آشوبها در بیش از 45 ایالت آمریکا نشان میدهد حساب کار از دستشان خارجشده و اقشار بیدار شده دیگر حاضر نیستند به سازوکار ظالمانه جاری تن دهند. بنابراین، شکاف عمیق ایجادشده فراتر از یک اختلافنظر سیاسی ساده بین موافقان و مخالفان ترامپ است و به فروپاشی ارزشهای آمریکایی همچون آزادی بیان و حقوق بشر بازمیگردد که درنتیجه، بخشهایی از مردم این کشور را به فکر جدا شدن از این سیستم فاسد انداخته است.
در حال حاضر به علت همین دودستگیها و شکافهای عمیق، بحث جدایی کالیفرنیا (کالگزیت) بهصورت جدی کلید زده شده و قبل از آن هم برخی از ایالات آمریکا، ساز جدایی زده بودند. طرفداران جدایی ایالت کالیفرنیا از آمریکا مجوز جمعآوری امضا را برای به رأی گذاشتن این طرح را دریافت کرده و طی بیانیهای رسماً اعلام کردهاند که ایالت باقی ماندن کالیفرنیا در شرایط حاضر، مغایر با ارزشهای آمریکایی است و این مسئله به ضرر آینده آنهاست.
وضعیت بغرنج و آشفته آمریکای پس از انتخابات در حالی است که سیاستمداران این کشور، چند سال پیش، خواب ایجاد دودستگی و تفرقه در فتنه سال 88 برای ملت بزرگ و انقلابی ایران را دیده بودند. آشوب در شهرهای آمریکا و فتنه 88 تفاوتهای ماهوی دارند، از جمله اینکه دودستگیهای «ایالات متفرقه آمریکا» - نامی که مجله تایم آن را به آمریکای پساترامپ اطلاق کرده – مقدمه بیداری مردم این کشور را نسبت به سیستم لیبرالیسم و کاپیتالیسم فراهم و آمریکا را به سراشیبی تجزیه و در نهایت، فروپاشی هدایت کرده است درحالیکه فتنه 88، شرایط را بهگونهای برای نظام اسلامی ایران رقم زد که صف خودیها از غیرخودیها جدا شد، نقاب از چهره منافقان و شیفتگان غرب فرو افتاد و از همه مهمتر اینکه باعث انسجام، یکپارچگی وحدت ملی در برابر این توطئه خطرناک گردید.
امروز تمام قدرتهای مستکبر متفقالقولند که ایران در سایه رهبری داهیانه سکاندار انقلاب، بیش از هر زمان دیگری قدرتمند و متحد شده و توطئه بدخواهان، عزم آنان را در حفظ ارزشهای ایرانی - اسلامی مضاعف و مستحکم کرده است.
آنهایی که دل در گرو آمریکا دارند باید بدانند که ما شاهد فروپاشی و احتضار یک امپراتوری پوشالی هستیم. گواه آن هم چاه فتنه و آشوبی است که برای ایران کنده بودند و امروز خود آنها در خیابانها و شهرهای بزرگ آمریکا در همان چاه افتادهاند چراکه عاقبت ظلم و بدخواهی، نابودی است. سرنوشتی که «اتحاد جماهیر شوروی» به آن دچار شد و امپراتوری شرق را به کشورهای متفرق تبدیل کرد، در انتظار ایالات بهاصطلاح متحد آمریکاست و بیشک در آیندهای نه چندان دور سرنوشتی جز این در انتظار این حکومت مستکبر نیست.