کمک به فلسطین، بایدها و نبایدها؛

پشت پرده طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا/ سکوت در برابر یک رژیم خونخوار جایز نیست

یوسف ویتز مدیر صندوق یهود در سال1940 به صراحت پرده ازاین قصد و هدف برداشت و نوشت: باید برای روزولت و سایر روسای کشورهای دوست توضیح دهیم که سرزمین اسرائیل به هیچ وجه کوچک نیست البته اگر کل عربها آن را ترک کنند. مرزهای ما از طرف شمال در امتداد لیتانی و از طرف شرق به ارتفاعات جولان، اندکی گسترش می یابد.
کد خبر: ۲۲۵۲
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۹ - 11September 2013

پشت پرده طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا/ سکوت در برابر یک رژیم خونخوار جایز نیست

خبرگزاری دفاع مقدس: "خداوند پس از مرگ خدمتگذار خود، موسی، به دستیار او یوشع (پسر نون) فرمود: خدمتگذار من، موسی درگذشته است، پس تو برخیز و بنی اسرائیل را از رود اردن بگذران و به سرزمینی که به ایشان می دهم برسان. همانطور که به موسی گفتم، هرجا که قدم بگذارید، آنجا را به تصرف شما در خواهم آورد. حدود سرزمین شما از صحرای "نِگِب" در جنوب تا کوه های لبنان در شمال، و از دریای مدیترانه در غرب تا رود فرات و سرزمین "حیتی ها" در شرق، خواهد بود. همانطور که با موسی بودم با تو هم نیز خواهم بود تا درتمام عمرت کسی نتواند در برابر تو مقاومت کند. تو را هرگز ترک نمی کنم و تنها نمی گذارم. پس قوی و شجاع باش چون تو این قوم را رهبری خواهی کرد تا سرزمینی را که به پدران ایشان وعده داده ام تصاحب نمایند". بخش هایی از تورات تحریفی، که هم اکنون در دست یهودیان است.

زمانی که "رایس" وزیرخارجه سابق آمریکا در دولت بوش، طرح خاورمیانه  بزرگ را مطرح کرد شاید کمتر کسی متوجه علت این طرح و چگونگی آن بود. این طرح نیز طبق معمول با شعارهای بشر دوستانه و عوام فریبانه ایالات متحده آمریکا تحت عنوان دموکراسی و حقوق بشر و... به مردم معرفی گردید تا دومرتبه، آمریکا خود را پدر یا کدخدای عالم بیان نماید که همواره وظیفه هدایت بشر به سمت رشد و پیشرفت را دارد.

اما حقیقت طرح این مسأله چیست؟ جالب اینجاست که وقتی به تورات نگاهی انداخته می شود و مطالعه می گردد به بخش هایی از این کتاب تحریف شده برخورد می کنیم که صحبت های (به اصطلاح) خدا و حضرت موسی و فرد پس از حضرت موسی است. خدا به موسی می گوید که هرجایی قدم گذاری آنجا برای توست. جالب اینجاست که طبق تورات تحریف شده (در ابتدای گزارش، متن آن آورده شده است)، دقیقاً سرزمین هایی متعلق به حضرت موسی می باشد و در مکان هایی قدم گذاشته است که امروز نیز آن سرزمین ها تحت عنوان طرح خاورمیانه بزرگ مطرح هستند.

طبیعتاً این سرزمین ها نیز از سوی خدا به موسی(ع) بیش از دو هزار سال پیش داده شده است!، بنابراین طبق کتاب الهی (بخوانید تحریف شده) تورات این سرزمین ها متعلق به حضرت موسی و قوم او می باشد. این نیز استدلالی محکم و قوی برای تصاحب سرزمین های ازدست رفته قوم یهود می باشد چرا که منطقی اعتقادی و ارزشی پشت آن قرار دارد و کتاب الهی (تحریف شده) یهود بدان اشاره داشته است.

این وطن توراتی حد و مرز مشخصی ندارد، اما مرزهای عمومی آن از حوزه فرات در ترکیه، سوریه و عراق تا حوزه نیل در حبشه، سودان و مصر و از دریای مدیترانه تا بحرالمیت امتداد دارد. عدم تثبیت و ترسیم دقیق مرزها عمدی است و هدفی را دنبال می کند.

یوسف ویتز مدیر صندوق یهود در سال1940 به صراحت پرده ازاین قصد و هدف برداشت و نوشت: باید برای روزولت و سایر روسای کشورهای دوست توضیح دهیم که سرزمین اسرائیل به هیچ وجه کوچک نیست البته اگر کل عربها آن را ترک کنند. مرزهای ما از طرف شمال در امتداد لیتانی و از طرف شرق به ارتفاعات جولان، اندکی گسترش می یابد.

آنها بازسازی وطن توراتی را  براساس تورات به "یهوه" خدای مخصوص یهودیان نسبت می دهند، لذا هرگونه تلاش برای اشغال سرزمینهای عربی را فتح مجدد این زمین ها به حساب می آورند. برای مثال پروفسور اسرائیل شاهاک، این اشغالگری را بازپس گیری زمینهایی می داند که قبلاً آن را از کنعانیان گرفته بودند.

موشه دایان فرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات نیروهای دفاعی اسرائیل و از موسسین رژیم صهیونیستی هم می گوید: اگر خود را ملت و تابع تورات بدانیم، این زمینهای بازپس گرفته شده، همان زمین هایی است که در تورات آمده است.

"بن گوریون" از بنیانگذاران رژیم اسرائیل هم معتقد است که این زمینها قلمرو حکومت صهیونیسم است، نه اکنون. وی می گوید: حفظ وضعیت کنونی هدف ما نیست بلکه باید یک کشور فعال و درحال توسعه بسازیم. وی درجای دیگر می گوید: اگر ژنرال موشه دایان در زمان جنگ فرمانده ستاد مشترک بود، سرزمین اسرائیل وسیع تر از این هم می توانست باشد.

"گلدا مایر" نیز که اولین نخست وزیر زن رژیم صهیونیستی محسوب می گردد می گوید: اگر انتظار دارید ما مرزهای خود را مشخص کنیم، چنین کاری نخواهیم کرد بلکه صبرمی کنیم تا فرصت مناسب برسد. اینجاست که باید معنا و مفهوم اصلی حرف شارون را در ابتدای حمله به لبنان در سال 1982 مورد بررسی قرار دهیم. وی گفته بود: ماهنوز بخش کوچکی از کار مطلوب را انجام داده ایم.

وی در سال2001 زمانی که با استفاده از سلاح های آمریکایی انتفاضه مسجدالاقصی را سرکوب می کرد، گفت: ما دوباره مرزهای اسرائیل را تصحیح می کنیم. این اشتباهی بود که ایهود باراک، نخست وزیر اسبق، مرتکب شد. باید این ادعا را که رهبران دینی یهود نوشته و به تورات نسبت داده را به خوبی بخوانیم و بفهمیم که: هرجا که پا می گذارید مال شماست.

ساخت وطنی براساس تورات آن هم با مرزهای بی حد و نامشخص، بخشی از اهداف عالی یهودیان تابع تورات و تلمود است.

اینک چطور می توان در مقابل رژیمی که قوم و ملتی جز یهود، کتابی جز تورات و سرزمینی جز اسرائیل نمی شناسد سکوت کرد و سازش نمود. صهیونیستهایی که تنها خود را قوم برتر می دانند و همواره درتلاش برای ازبین بردن دیگران می باشند.

تئودور هرتزل از موسسین رژیم صهیونیستی در کتاب خود با عنوان jewish state  آورده است: سامی ستیزان بهترین دوستانی هستند که می توانیم به آنها اعتمادکنیم. اولین دولتهای سامی ستیز ، هم پیمان ما خواهند بود.

وی می گوید: فرض کنیم ما را مجبور کنند به علت وجود حیوانات وحشی سرزمینی را ترک کنیم. ما نباید مانند اروپایی های قرن پانزدهم عمل کنیم و هر کدام نیزه ای برداریم و به تنهایی در جستو جوی خرس ها باشیم. ما باید یک گروه بزرگ صید تشکیل دهیم سپس تمام حیوانات را جمع و بمب های مرگبار را به وسط آنها پرتاب کنیم.

حال چطور می توان چنین قوم شیطان صفتی را دید که از هیچ جنایتی دریغ نمی کند و همواره در تلاش برای  حکومت بر تمام دنیا می باشد اما سکوت کرد. برای این قومِ بدتر از قوم لوط، عرب و عجم هیچ تفاوتی ندارد و تنها مورد بااهمیت، رسیدن به مقاصد و منافع خود از طریق می باشد.

مهاجر یهودی به اسراییل که به محض ورود به فرودگاه بن گوریون تل آویو بر آسفالت باند فرودگاه بوسه می زند

 

پیشرفت رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی می تواند حرکتی در نیل به اهداف شوم آنان باشد چراکه طبق صحبت های پیشکسوتانشان که آورده شد، اینان هیچ مرزی برای خود قائل نبوده و در تلاش برای تصاحب تمام دنیا برای قوم خود می باشند.   

کمک و همیاری کسانی که در هرکجای این کره خاکی در مقابله با این دشمن جانی قرار دارند نه تنها به دور از عقل و منطق نیست بلکه مساوی با منافع ملی کشور ما نیز می باشد. فلسطین به عنوان سرزمینی که رژیم صهیونیستی همواره رویای تصاحب آن را در سر می پروراند بیش از 60سال است که با این رژیم منحوس درگیر جنگ و جدال است و به تعبیری دیگر درخط مقدم مقاومت و مبارزه با یهودیان صهیونیست قرار دارد.

همچنین عقل نظامی و استراتژیک نیز حکم می کند که دشمن در کیلومترها خارج از مرزهای خود نگه داشته شود چراکه در این صورت امکان دست اندازی کشور متجاوز به کشور مورد تجاوز کمتر خواهد شد. بنابراین با هیچ استدلالی صحیحی نمی توان کمک ناچیز ایران به فلسطینان و حتی پس از آن، حزب الله لبنان و سپس سوریه را ناصواب و نادرست خواند.

عبور رژیم صهیونیستی از کشورهای فلسطین، لبنان و سوریه به معنای قرار گرفتن در مرزهای نزدیک به ایران و سپس تجاوز به این کشور می باشد پس چه بهتر است که همواره دشمن در جبهه دیگر سرگرم باشد و دستان ناپاکش آلوده به خون زنان و مردان این دیار نگردد.

همچنین، باید این نکته را نیز یادآور شد که ما مسلمان هستیم و فریادرسی بر دادخواهی مظلوم بر ما واجب. مسلمانان فلسطین، لبنان و سوریه علاوه بر مبارزه با دشمن صهیونیستی، مظلومانی هستند که درسایه امپراطوری رسانه ای صهیونی متحمل ظلم ها و ستم های این قوم ضدخدا می باشند. لذا کمک و لبیک گفتن فریادآنان حداقل وظیفه ای است که برگردن هرمسلمان متعهدی است.     

امام خمینی(ره) رهبرکبیرانقلاب اسلامی، همچنین انقلاب اسلامی ایران را انقلاب مستضعفین نامیدند و کمک به مظلومان و ستمدیدگان را وظیفه این انقلاب و انقلابیون عنوان کردند.

حضرت امام خمینی(ره)  در 6 شهریور 1347 در پی ارسال نامهای از طرف جمعی از مبارزان فلسطینی به محضر ایشان در نجف درباره جایز بودن استفاده از صدقات از قبیل زکات و غیره در جهت مسلح نمودن مسلمانان و تجهیز آنان علیه رژیم غاصب اسرائیل،آن را جایز اعلام کردند. ایشان در پاسخ فرمودند: "چون احتمال خطر متوجهِ اساس اسلام است، بر دولتهای اسلامی و سایر مسلمانان لازم است که این منبع فساد را به هر نحو که امکان دارد دفع نمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند." ایشان در ادامه آوردهاند: "جایز است از محل زکات و سایر صدقات در این مهم حیاتی صرف نمایند". با توجه به جوّ حوزه نجف و سابقه تاریخی آن، این نخستین فتوای مهم یک عالم شیعی بود که پرداخت زکات و دیگر صدقات را به مسلمانِ غیرشیعه تجویز مینمود.

خداوند کریم در آیاتی از قرآن کریم می فرمایند: "اگر گروهى(مؤمنان مهاجر) بهخاطر حفظ دین و آئین شان از شما یارى طلب کنند، بر شما لازم است که به یارى آنان بشتابید."

چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان وکودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمى کنید همان افراد (ستمدیده اى) که مى گویند : خدایا ! ما را از این شهر که اهل آن، ستمگرند، بیرون ببر و براى ما از طرف خود، سرپرست قرار ده و براى ما از طرف خود، یار و یاورى تعیین فرما.

نظر شما
پربیننده ها