گفتاری از سردار شهید ولی الله چراغچی در خصوص حماسه چزابه؛

عملیات امام علی(ع) ابتکار عمل را از صدام گرفت و محور بستان را از خطر نجات داد

سردار سرلشکر شهید ولی الله چراغچی در خصوص عملیات امام علی(ع) در سخنانی می­ گوید: برای گرفتن ابتکار عمل از دست صدام لازم بود دست به یک ریسک بزنیم. در صورت موفقیت دیگر منفعل نبودیم. عملیات امام علی(ع) را انجام دادیم. عملیات خوبی شد و موفقیت­ های چشمگیری هم داشت و محاسبات دشمن به هم ریخت. صدام منطقه را ترک کرد.
کد خبر: ۲۲۵۶۷۹
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۰ - 10February 2017

به گزارش دفاع پرس از مشهد، به مناسبت فرارسیدن سی­ و پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید حسن علیمردانی فرمانده دلاور محور تنگه چزابه اشاره ­ای به سخنان سردار سرلشکر شهید ولی الله چراغچی در خصوص حماسه چرابه خواهیم داشت.

«سه ماه بود که دشمن تلاش می ­کرد محور بستان را که در عملیات طریق القدس از دست داده بود باز پس گیرد و به عبارت بهتر مجدداً تصرف کند؛ اما مقاومت عمده­ ی نیروهای ما نمی ­گذاشت، صدام هم به همین دلیل آمده بود تا خودش فرماندهی کند. کارشناسان می­ گفتند که حجم آتشی که صدام روی منطقه­ ی چزابه و نبعه یعنی همان مراکز اصلی مقاومت ما ریخت بعد از جنگ جهانی دوم در هیچ جای دنیا سابقه نداشته است.

با وجود اینکه نیروهای ما به تپه ­ها چسبیده بودند و تحت هیچ شرایطی حاضر به عقب نشینی نبودند. شب هفدهم بهمن­ از خط نبعه گزارش دادند که عراق حمله را شروع کرده است. وضعیت نیروها اینجا برایم نگران کننده بود. نه نیروی کافی داشتیم و نه تجهیزات و مهمات لازم. هر چه نیرو در رده­ های پشتیبانی کننده داشتیم جمع کردیم یک گروهان صد نفری آماده شد. در خطوط درگیر هم پانصد نفر نیرو داشتیم. پانصد نفر نیرو در یک محور تدافعی گسترده که حداقل هزار و دویست نیرو لازم داشت.

برای یک جلسه اضطراری به سوسنگرد رفتم برادر رشید و حسن باقری هم آنجا بودند وقتی مرا دیدند گفتند: بعد از پیام تو دو گردان نیرو فرستادیم و قرار بر این شده که فردا صبح برویم آنجا.

کمی از وضعیت خط و نحوه ­ی استقرار صحبت کردیم قرار شد علیمردانی، چزابه را نگه دارد و من نبعه را. بعد از جلسه سریع به نبعه رفتم. حد فاصل چزابه و نبعه رخنه ایجاد شده بود. این رخنه را با نیروهای ارتش پوشش دادیم. برادران ارتش خوب مقاومت کردند. البته در بعضی جاها رخنه دوباره ایجاد شده بود و راه نفوذ دشمن باز بود اما چون از جناحین به مخاطره می­ افتاد می­ ترسید پیشروی کند.

دشمن برای وسعت رخنه روی نبعه فشار آورد. کمبود نیرو بالاخره تأثیر خودش را گذاشت و نبعه به دست سربازان عراقی افتاد. نیروهای دشمن روحیه گرفتند و تمام سعی­ شان را برای تصرف چزابه به کار گرفتند. قبل از روشنی­ هوا یعنی نزدیکی سحر، نیروهای کمکی رسید. با هدایت منظم آتش خودی و هجوم نیروها از اطراف، ارتفاعات نبعه را پس گرفتیم و به یک موقعیت برتر رسیدیم. اگر این اتفاق نمی ­افتاد دشمن تا صبح روز بعد حتماً بستان را می گرفت. تپه­های رملی نبعه مشرف بر تمام بستان بود. خیلی زود متوجه شدیم که دشمن عقب نشینی تاکتیکی کرده است.

آنها هفت روز متوالی آتش ریختند. مقاومت سه ماهه نیروها را خسته کرده بود. برای گرفتن ابتکار عمل از دست صدام لازم بود دست به یک ریسک بزنیم. اگر چه بسیار خطر ناک بود اما ارزش داشت و در صورت موفقیت دیگر منفعل نبودیم. عملیات امام علی(ع) را انجام دادیم. قرار شد تعدادی از نیروهای ما از حسینیه در عمق خاک دشمن عمل و توجه دشمن را به خود جلب کنند. عملیات خوبی شد و موفقیت­ های چشمگیری هم داشت و محاسبات دشمن به هم ریخت. صدام منطقه را ترک کرد و تپه ­های نبعه، چزابه به دست ما افتاد و محور بستان از خطر نجات یافت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها