به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «فصل نرگس» به کارگردانی «نگار آذربایجانی» است که سهشنبه 19 بهمن، ساعت 15:30 در سالن اصلی برج میلاد اکران شد. دومین فیلم بلند این کارگردان بعد از «آینههای روبهرو» به موضوع مرگ مغزی و پیوند اعضا میپردازد.
فیلم با حضور کمرنگ مخاطبان همراه شد و سازندگان فیلم در اعتراض به خالی بودن سالن که آن را ناشی از ضعف مدیریتی میدانستند از حضور در نشست نقد و بررسی فیلم خودداری کردند.
تنها «سحر صباغسرشت» تهیهکننده فیلم در جلسه حاضر شد و ضمن توضیحاتی گفت؛ به هیچ سوالی درباره فیلم پاسخ نخواهد داد و تنها جوابگوی سوالات خبرنگاران مبنی بر نیامدن عوامل «فصل نرگس» خواهد بود.
دسته گل نرگس آقازاده
داوریهای امسال نسبت به سال گذشته تا حدی مغرضانه و ناشیانه است که اکثریت اصحاب رسانه و منتقدین و حتی صاحبان فیلم که نامزد سیمرغ هم شدهاند، نسبت به آن اعتراض دارند و حتی برخی از نامزدهای دریافت سیمرغ انصراف دادهاند تا خفت داوری شدن را، تحمل نکنند.
اگر سازندگان هر فیلمی به ناداوریها معترض هستند، صاحبان «فصل نرگس» حق اعتراض ندارند؛ چرا که این فیلم با تبانی و به قیمت کنار گذاشتن «امپراتوری جهنم» وارد جشنواره شد. آن هم نه به اعتبار «سحر صباغسرشت»، تهیهکننده فیلم و نه به اعتبار «نگار آذربایجانی» کارگردان فیلم و نه حتی به اعتبار بازیگران آن، فیلم فقط به اعتبار «حمیدرضا عارف» فرزند «محمدرضا عارف» در قامت سرمایهگذار و مجری طرح «فصل نرگس» وارد جشنواره شد.
زمانی که چند فیلم از ورود به جشنواره منع شدند تا فیلم آقازاده به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کند «سحر صباغسرشت» حال سازندگان «امپراتوری جهنم» و فیلمهای جا مانده از رقابتها را نپرسید و تنها به پشتوانه نام «عارف» پدر در جشنواره فجر حضور پیدا کرد، اما حالا حرف از ناداوری میشود و اعتراض و باقی قضایا.
عارف بارها گفته این فیلم را با گرو گذاشتن خانهاش، تولید کرده است، اما در تیتراژ ابتدایی، لوگوهای گل درشت فارابی و موسسهای وابسته به وزارت بهداشت به چشم میخورد. حالا اینکه عارف صاحب خانهای میلیاردی است و توانسته با گرو گذاشتن آن وام بگیرد، بماند.
سوال این جاست که چرا باید این آقازاده وارد فضای سینمایی کشور بشود که قطعا نباید دنبال جوابی برای آن باشیم. حضور عارف در جایگاه مجری طرح یک فیلم مشق تهیهکنندگی است برای فیلمهای بعدی که در جشنواره سال آینده خواهیم دید. مواجهه داوران در مقابل «فصل نرگس» هم از همان بازیهای سیاسی است، تا حمایت از یک آقازاده فرهنگ دوست، خیلی به چشم نیاید.
سازندگان «فصل نرگس» با ورود به جشنواره به اندازه کافی امتیاز گرفتهاند و این اعتراضها عِرض خود بردن و زحمت دیگران است. چگونه کسی با اجحاف حق دیگران وارد جشنواره شده خود را محق میداند تا از اجحاف حق سخن بگوید!
«امپراتوری جهنم» از داعش و ترور حرف میزند، حالا این فیلم چه داشت که به مذاق جمع سرخوش هیات انتخاب خوش نیامد، باید بعد از دیدن فیلم درباره آن صحبت شود، اما کاش به جای «فصل نرگس» یکی از همان فیلمهای سیاهنمایی خوش ساخت وارد چرخه داوری میشد. حداقل اگر به مخاطب توهین هم میشد زبان، حرفهای بود؛ نه اینکه با فیلم نازل «فصل نرگس» مخاطب احمق فرض شود و چیزی دستگیرش نشود.
«فصل نرگس» حتی به درد پر کردن آنتن تلویزیون در ساعاتی که کمترین مخاطب را دارد هم، نمیخورد. البته این نگاه نابخردانه داوران که حتی کاندیداهای جشنواره هم آن را قبول ندارند، در سیاهه کذایی نامزدها هم دیده میشود.
باز هم مثل سال گذشته فیلمی که به موضوع «حزب مجاهدین خلق» میپرداخت را ندیدند. فیلم ارزشمند «سیانور» در جشنواره سی و چهارم را ندیدند؛ همچنان که «ماجرای نیمروز» جشنواره سی و پنجم دیده نشد. البته اینکه آقایان سعی میکنند این فیلمها را نبینند، قابل تقدیر است و انرژی زیادی میطلبد، بالاخره داورانی که تابعیت دو گانه دارند، نباید «ماجرای نمیروز» را ببیند.
«محمدمهدی دادگو» و «ایرج رامینفر» و «محمدرضا هنرمند» اقامت کانادا را دارند و «شهرام اسدی» هم اقامت «آمریکا» با این تفاسیر چگونه این داوران باید آثار جشنواره را داوری کنند، اما نگران کشور دومی که تبعیت آن را گرفتهاند، نباشند.
البته کارگردان ماجرای نیمروز هم مقصر است او نماز میخواند، از متوسلیان، بهشتی، رجایی و باقری میگوید. او کارگردان سیاه نمایی نیست که مورد حمایت داوران دو تابعیتی باشد. تهیهکنندهاش آقازاده نیست، تا بتواند با رانت و لابی سیمرغ بگیرد.
نه تنها فیلم «ماجرای نمیروز» که فیلم «ویلاییها» هم دیده نشد. این فیلم که به اقدامات تروریستی منافقین نمیپرداخت. موضوع فیلم دفاع مقدس بود، بدون صحنههای حمله و دفاع و انفجار. «ویلاییها» قطعا یکی از 10 فیلم برتر ژانر دفاع مقدس است.
این فیلم از بسیاری جهات از «شیار 143»، «چ»، «روزهای زندگی» و بسیاری از آثار مهم دفاع مقدس بالاتر است، اما نام «منیر قیدی» در میان کاندیداهای بهترین کارگردانی دیده نمیشود؛ ولی نام «پوران درخشنده»، برای فیلم «زیر سقف دودی» به چشم میخورد. درخشنده در آخرین فیلمش حتی از قابلیت یک فیلم کوتاه تجربی هم ظاهر نشد. جالبتر اینکه «ویلاییها» نامزد بهترین کارگردان هم نشد.
دبیر محترم جشنواره باید بداند بر جشنوارهای ریاست میکند که فقط نام فجر را یدک میکشد. جواب اینکه در جشنواره فجر خدمت کرده یا نه با خودش، اما اینکه چرا جشنواره فجر انقلابی نبوده و هیات انتخاب و داوران فجر تا این حد مغرضانه عمل کردهاند باید پاسخ داده شود.
خلاصه اینکه با وجود این همه حواشی آزار دهنده، چرا باید جشنواره فجر داشته باشیم آن هم با نام فجر و در ایام فجر؟ قرار است چه چیزی را اثبات کنیم؟ بهتر است این جشنواره مثل بخش بینالملل به ماه اردیبهشت مهاجرت کند و ما ایام فجر را به راهپیمایی و پخش چند سرود قدیمی اکتفا کنیم.
انتهای پیام/ 161