به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس اوضاع کنونی در منطقه و جهان تا حد زیادی به نفع محور مقاومت در حال پیشرفت است. تکمیل حلقه محاصره شهر باب در شمال شرقی حلب توسط ارتش سوریه و مقاومت اسلامی، امید ترکها برای تصرف این شهر و الحاق آن به خاک ترکیه را تنها ظرف چند هفته به شدت کمرنگ کرد. در مقابل نیروهای داعش نیز خلاف عملیات خود ضد ترکها در بزاعه، نتوانستند جلوی پیشروی ارتش سوریه و متحدان آن را بگیرند و هماکنون این موضوع به شدت برای ترکها نگرانکننده شده است.
رسیدن دوباره ارتش سوریه به مرز با ترکیه یعنی تکرار فشار بر تروریستها همانگونه که در حلب رخ داد. سیاست مقابله با نفوذ زمینی ترکیه در سوریه، چیزی است که تا حد زیادی ذهن مقامات دمشق و فرماندهان محور مقاومت را به خود مشغول کرده است. از آنجا که ترکیه به دنبال گرفتن جا پای محکمی در نواحی شمالی سوریه خصوصا حلب و ادلب است، تمام تلاش خود را خواهد کرد تا از تروریستهای همپیمان خود در این دو استان واقع در شمال سوریه به بهترین نحو حمایت و پشتیبانی کند.
واضح است که ترکیه به دنبال حضور طولانی مدت در خاک سوریه است و هماکنون به گونهای در مورد مناطق سوری تحت اشغال خود، بویژه شهر «جرابلس»، برخورد میکند که گویی این شهر جزو خاک ترکیه است و نه سوریه! آنچه واضح است، این است که برخلاف تصور دیپلماتها و حتی برخی تحلیلگران، دولت و ارتش ترکیه در زمان رژیم فعلی (حکومت حزب به اصطلاح عدالت و توسعه) به هیچوجه احترامی نه برای ملت سوریه و نه تمامیت ارضی این کشور قائل نیستند و میتوان گفت که حداقل تا مدتی نسبتا طولانی نمیتوان چنین انتظاری از آنان داشت. از دولتی که اعضای حزب حاکم آن اقدام به ترور دیپلماتهای تحت الحفظ در گالریهای هنری میکنند، بسیار جاهلانه و دور از عقلانیت است که انتظار احترام به حدود و مرزهای بینالمللی داشته باشیم آن هم مرزهایی که توسط حامیان و دوستان غربی همین حکومت پس از جنگهای جهانی اول و دوم ترسیم شده است!
ترکیه گمان میکند که میتواند با تکرار تجربه روسیه در جداسازی «اوستیای جنوبی» و «آبخازیا» در شمال گرجستان و منطقه استراتژیک «کریمه» در جنوب اوکراین در مورد مناطق شمالی سوریه نظیر «جرابلس»، «باب» و «عفرین» به رویای خود جهت احیای امپراتوری عثمانی نزدیکتر شود. یکی از اهداف مهم ترکیه که با فشار و قدرت محور مقاومت، مجبور به عقبنشینی از آن شد، رویای سیطره دوباره بر شهر حلب در شمال سوریه بود که با آزادسازی آن توسط نیروهای ارتش سوریه و حزبالله لبنان از بین رفت.
همزمان با این اتفاقات، رئیسجمهور جدید آمریکا روی کار آمد تا تغییراتی در نوع نگاه به حوادث سوریه حاصل شود. ترامپ عقیده دارد که جنگ با داعش، مقدم بر جنگ اسد است. با این حال، او تلاش گستردهای را جهت برهمزدن رابطه میان ایران و روسیه بر سر همکاری نظامی در سوریه آغاز کرده است؛ تلاشی که پیش از او، باراک اوباما آن را به اجرا درآورد و نتیجهای جز افزایش مناسبات نظامی تهران-مسکو نصیبش نشد.
در کنار حوادث ذکر شده، اجلاس آستانه که با ابتکار ایران و با هماهنگی روسیه و ترکیه در پایتخت قزاقستان برگزار شد، توانست آتش بسی نسبتا پایدار در سوریه برقرار کند. با این حال مشخص شد که تروریستها خوی خود را عوض نکردهاند. نمونه این موضوع حوادث روی داده در منطقه وادی بردی و قطع آب شهر دمشق بود که منجر به عملیات گسترده ارتش سوریه و حزب الله لبنان در این منطقه واقع در حاشیه جنوب شرقی ارتفاعات قلمون میان دمشق و مرز لبنان و کنترل مجدد منابع آب شهر دمشق شد. با این حال دولت سوریه هر نوع اقدام پیرامون تغییر قانون اساسی این کشور را تنها مشروط به رأی ملت سوریه دانست.
مطرح شدن نظریه منطقه امن در سوریه اگرچه از سوی آمریکاییها و متحدان ترکشان صورت گرفته و بر دو استان «ادلب» و «درعا» متمرکز است اما به اعتراف خود مقامات آمریکایی، فاصله زیادی تا اجرا دارد.
با توجه به آنچه گفته شد، پیشروی مقاومت اسلامی و ارتش سوریه در جبهههای مختلف نشانگر این است که حتی مذاکرات صلح هم توان توقف عملیاتهای ارتش سوریه علیه تروریستهای تکفیری را ندارد.
انتهای پیام/421