به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به دروازههای شهر «الباب» رسیدهاند. از سوی دیگر ارتش متجاوز ترکیه با حمایت از تروریستها سعی دارد پیشدستی کند و با سرعت عمل بیشتر، شهر الباب را به اشغال خود درآورد.
اردوغان و دستیارانش اعلام کردهاند که از مناطق اشغالی خاک سوریه و هرآنچه بعداً به تصرف درآورند، هرگز خارج نخواهند شد. با این حال، بهنظر میرسد در مقطع کنونی، ترکیه درصدد اجرای طرحهای مختلفی در عمق خاک سوریه است که تحت پوشش «سپر فرات» و به بهانه مبارزه با داعش، آن را توجیه میکند. اما در میدان عمل، ترکیه درحال جابجایی تروریستها و جایگزینی تروریستهای موسوم به ارتش آزاد به جای داعش است. در همین حال، برخی تروریستهای داعش به صفوف تروریستهای ارتش آزاد پیوستهاند تا از حملات ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در امان باشند.
در واقع ترکیه بهطور همزمان چندین نقش متفاوت را بازی میکند که در تضاد و تقابل کامل با یکدیگرند. از یکطرف ظاهراً سیاستهای گذشته را کنار گذاشته و با ادعای همکاری با ایران و روسیه در بحران سوریه، خود را به عنوان یک طرف اصلی برای بازگشت ثبات و امنیت به سوریه معرفی میکند. آنکارا حتی با حضور در «مذاکرات آستانه» وانمود میکند که در برخورد با تروریستهای داعش، جدی است لکن به طور همزمان در صحنه عملیات میدانی، ساز دیگری میزند.
ارتش ترکیه با همدستی تروریستهای موسوم به ارتش آزاد، سرگرم پیشروی به عمق خاک سوریه و اشغال سرزمینهای بیشتری در شمال سوریه است. آنکارا به بهانه سرکوب داعش، به سایر تروریستها کمک میکند که مناطق تحت تصرف خود را گسترش دهند و حتی با نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت نیز درگیر شوند. علاوهبر این ارتش ترکیه با تصرف مناطق آزاد شده توسط کردهای سوریه، آنها را نیز به حاشیه رانده و سعی دارد زمینه را برای اعلام منطقه امن در شمال سوریه در زمینی به وسعت 5 هزار کیلومترمربع فراهم سازد. اردوغان سعی دارد از فرصتهای محدود به وجود آمده، ناشی از تغییرات سیاسی در آمریکا و روی کار آمدن ترامپ نیز بیشترین سوءاستفادههای ممکن را به عمل آورد و از ناشیگری و ناآگاهی ترامپ و اطرافیانش به سود طرحهای توسعهطلبانهاش بهرهگیری کند. ترامپ اخیراً در یک موضعگیری غیرمنتظره از ایجاد یک منطقه امن در شمال سوریه جانبداری و استقبال کرده و حتی مقامات ارشد سیاسی، نظامی و اطلاعاتی آمریکا را برای تسریع در اجرای این طرح، فراخوانده است. برای درک ابعاد واقعی ماجرا لازم است رفت و آمد پردامنه مقامات جدید آمریکا به ریاض و سایر دربارهای منطقه با دقت بیشتری رصد شود تا دور جدید نقشآفرینیهای ارتجاع عرب در بحران سوریه به خوبی قابل تصویر و انعکاس باشد.
در چنین شرایطی، کارشکنیهای سازمان ملل و مشخصاً «استفان دیمیستورا» نماینده سازمان ملل در بحران سوریه برای «دفعالوقت» و به تاخیرانداختن عمدی مذاکرات ژنو، نشانگر تلاش دستهای آشکار و نهان برای خریدن زمان در جهت تکمیل توطئه و تجهیز روزافزون ترکیه و تروریستها با هدف اعلام منطقه امن در شمال سوریه است تا اوضاع را بهسمتی ببرند که تشکیل منطقه امن، اجتنابناپذیر معرفی شود.
این نکته از آن جهت اهمیت مضاعفی پیدا میکند که نشان میدهد ترکیه و سایر حامیان تروریسم علیرغم ادعاهای ظاهری و تغییر چهره و سیاستهای خود، عملاً خطمشی اولیه و اصلی خود را همواره تعقیب کردهاند و با وجود تغییر تاکتیکهای سیاسی – نظامی، استراتژی خود را هرگز تغییر ندادهاند و هنوز هم بهعنوان اصلیترین حامیان تروریسم در صحنه سیاسی – نظامی، نقشآفرینی میکنند.
واقعیت اینست که اردوغان در رویای احیای امپراطوری عثمانی بهسر میبرد و به تروریستها بهعنوان «ابزارهای عملیاتی امپراطوری نوعثمانی» در سوریه و عراق مینگرد! اردوغان حتی به قیمت اتخاذ سیاستهای دوگانه در ماههای اخیر، سعی دارد اهدافی را پیگیری کند که شکست آن را بارها به چشم خود دیده و طعم تلخ رسوایی ناشی از این سیاستها را هنوز هم در ذائقه خود احساس میکند. این رفتارهای نامبرده حتی درون جامعه ترکیه نیز بدون واکنش نبوده است. اردوغان طی ماههای اخیر به بهانه سرکوب کودتا عملاً حدود یک میلیون تن از مخالفین و معارضین خود را در سلسله مراتب حکومتی اعم از ارتش و دولت و در بدنه جامعه، برکنار یا بازداشت کرده و فهرست افراد تحت تعقیب دستگاه مخوف پلیس وی نیز بیانتها به نظر میرسد. در این صورت سوال اصلی اینست که آیا درون ساختار حکومتی، حداقل به همین اندازه، موافق اردوغان و سیاستهای به بنبست رسیدهاش وجود دارد؟
بیثباتی سیاسی درون اردوگاه اردوغان، به هربهانهای که توجیه شود، این پیام روشن و انکارناپذیر را با خود به همراه دارد که طراحان، مجریان و حامیان چنین افکاری، حتی در ترکیه هم در اقلیت و انزوا بهسر میبرند و خشم و شدت عمل آنها در قبال ساختار حکومتی ترکیه هم ناشی از ترس و ناکامی و انزوای روزافزون اردوغان و دستیارانش محسوب میشود و هیچ توجیه دیگری برای آن متصور نیست.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی