صهیونیست‌ها و داعش دو روی یک سکه

اگرچه این اعترافات و انعکاس آن از سوی مقامات و رسانه‌های صهیونیستی معنی و مفهوم خاصی دارد و نشانگر آنست که اسرائیل نه تنها از این پس به پنهان کردن مناسباتش با رژیم‌های ارتجاعی عرب اصراری ندارد، بلکه با افشای چنین روابطی سعی دارد عادی سازی روابط دوجانبه را امری واقع و نه حتی محتمل جلوه دهد و ثابت کند اعراب وارد مرحله «عبور از فلسطین» شده‌اند. با این حال، در همین میزگرد تلویزیونی عنوان شد که اعراب هنوز هم برای عبور کامل از فلسطین و پشت کردن به فلسطینی‌ها، موانع و مشکلاتی دارند و به سادگی نمی‌توانند تصمیم نهائی در این زمینه را عملیاتی کنند ولی این امر، موجب نگرانی اسرائیل نخواهد شد. حتی اگر موشه یعلون هم به این حمایت رژیم صهیونیستی از تروریست‌های سلفی – تکفیری اعتراف نمی‌کرد، باز هم آشکار بود که صهیونیست‌ها در خط مقدم حمایت از تروریست‌ها در سوریه حضور دارند و روزانه فعالند. پذیرش و تیمار کردن تروریست‌های مجروح در بیمارستان‌های رژیم صهیونیستی و حتی استقبال بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم از تروریست‌ها در یک بیمارستان نظامی به خوبی نشان می‌دهد که همدستی اشغالگران صهیونیست با تروریست‌ها موضوع پنهانی نیست و این هر دو، عملاً در یک جبهه قرار دارند.

علاوه بر این، گزارش‌های دریافتی حاکیست که برخی مقامات و کارشناسان امنیتی و نظامی اسرائیل تحت پوشش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و فرانسه در شمال سوریه حضور فعال دارند و عملاً به حمایت و هدایت تروریست‌ها در جنگ علیه ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، نقش بازی می‌کنند. از سوی دیگر با سقوط پایگاه‌های تروریستی در شرق حلب، اسناد و مدارک طبقه بندی شده‌ای درخصوص ارتباطات سازمان یافته تروریست‌ها با موساد و ارتش رژیم صهیونیستی به دست نیروهای سوری افتاده که جزئیات و ابعاد همکاری صهیونیست‌ها با تروریست‌ها را برملا می‌سازد.

موضوع مهم‌تر به نقش آشکار تروریست‌های داعش، جبهه النصره و فتح الشام در تامین اهداف و اجرای برنامه‌های ارتش صهیونیستی در منطقه جولان و حومه قنیطره باز می‌گردد که آنها هنوز هم ماموریت دارند تا سرحد امکان با هدف ایجاد یک «منطقه حایل» بین مرزهای سوریه و فلسطین اشغالی و البته در خاک سوریه تلاش کنند و از تمامی ابزارها و حمایت‌های ممکن برای عملیاتی کردن این طرح بهره گیری نمایند. آنچه در این میان برای صهیونیست‌ها گران تمام شده و از این بابت خشمگین و نگرانند، ناکامی تروریست‌ها در استمرار وضع موجود و تحمل شکست سنگین، به ویژه در مناطق مرزی بوده که عملاً برنامه ریزی‌های دشمن صهیونیستی را عقیم و ناکارآمد ساخته است. این نکته از آن جهت اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند که تروریست‌ها در سوریه و عراق، در قامت یک ارتش کار کشته ظاهر شده بودند که توانسته‌اند با ارتش‌های سوریه و عراق در یک جنگ تمام عیار تا حدود زیادی هماوردی کنند و برای سال‌ها در مقابل آنها دوام بیاورند ولی با تشدید فشارها علیه جبهه تروریست‌ها، حتی علیرغم حمایت آشکار و نهان سازمان ملل و برخی دیگر از نهادهای بین‌المللی هم، نتوانستند بازی بدفرجام خود و ماموریت‌های محوله را با همان شدت و دامنه گذشته ادامه دهند. این پدیده یکبار دیگر، تاثیر نقش آفرینی قدرت‌های جهنمی را ثابت کرد و نشان داد این پدیده مربوط به مشتی تروریست مفلوک نیست.

 

اکنون با تغییر ساختار حکومت در واشنگتن، آمریکای ترامپ ساز دیگری می‌زند و یکبار دیگر طیف رنگارنگ حامیان تروریسم در منطقه را برای دور جدیدی از نقش آفرینی در جبهه تروریست‌ها وسوسه کرده است. پیشنهاد جدید عادل الجبیر وزیر خارجه شرور عربستان برای واگذاری قدرت در سوریه به تروریست‌ها و جانبداری کامل ترکیه از تروریست‌ها علیرغم تظاهر به همراهی با ایران و روسیه در بحران سوریه، علائم تازه‌ای از یک طرح جدید را به نمایش می‌گذارد.

از این دیدگاه، سفر شتابزده ترزامی نخست‌وزیر جزیره انگلیس به آمریکا، ترکیه و منامه و پیرو آن دیدار نتانیاهو با ترامپ و دستیارانش در واشنگتن، با تحولات جدید ارتباط مستقیم دارد و بیانگر همدستی و همکاری فشرده‌تری میان ارتجاع عرب، ترکیه و صهیونیست‌ها به عنوان مجریان و مزدوران محلی در صحنه عملیات میدانی در قلمرو حمایت از تروریست‌ها است. در چنین شرایطی عربده‌های خشم آلود بازیگران ناکام منطقه‌ای به منزله باز خورد شکست خفت بار حامیان تروریسم ارزیابی می‌شود و به وضوح، مراتب شکست و ناکامی مطلق آنها در تقریباً تمامی جبهه‌ها را در مقیاس جهانی بازگو می‌کند، نکته‌ای که حتی زوزه‌های مایوسانه حامیان تروریسم هم نمی‌تواند سرنوشت آنرا تغییر دهد لکن به وضوح ثابت می‌کند که تروریسم دولتی اسرائیل و تروریسم ناکام سلفی – تکفیری، دو روی یک سکه‌اند و همگی به بن‌بست رسیده‌اند.

 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی