به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری، آنچه میخوانید نامهی سردار شهید «محمد رحیم بردبار» خطاب به همسرش «سکینه فیروزی» است که به مناسبت سالروز شهادت ایشان، تقدیم میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم.
به نام خدائی که به ما هستی بخشید و به ما فرسودگان باطنی صحنه گیتی را با روح مسیحائی، مسیح زمان امام خمینی عروج در راه و روش او که همان راه انبیاء و راه امامان معصوم(ع) است قرار داد. شکر و سپاس بیکران به درگاه یکتا معبودی که به ما نعمت زوج شدن را به همدیگر عطا کرد و صبر و سختیها و مشکلات را که نتیجهاش تکامل روح و روان خواهد شد، بخشید و حمد و ستایش فراوان به درگاه رب یکتا و خالق منانی که به ما نعمت انقلاب و صبر برای انقلاب را ارزانی داشت.
راستی آیا ما میتوانیم این همه نعمتها را سپاسگزار باشیم؟ مطمئنا خیر و همین گناه و تقصیر بس که همیشه از خداوند بزرگ طلب بخش و رحمت و عفو کنیم.
قصد قلم فرسائی ندارم بلکه میخواهم از زندگی انسانی و اسلامی صمیمی بگویم که به آن معتقدیم و هر فرد را به آن دیار راه نخواهد بود بلکه سعیها و تحمل شکنجهها باید، تا به آن دست یابند مگر از خداوند طلب نمیکنیم که «والرجاء بعد الشدته والفرج بعد الکرب» و آیا مگر میشود که بدون تنگدستی و زحمت و تحمل سختیها و صبر به یک نعمت عظمی دست یافت و آیا حاضر نیستیم با تحمل سختیهای این دنیائی که هم فانی و هم گذراست استراحت و رسیدن به لقاء الله را دیدار کردن و در جوار حق تعالی بودن را به دست آوریم آن هم نه به صورت فانی و گذرا بلکه به صورت ابدی و جاودان؟ این مطلب را خود نمیگویم خداوند به بندگان خاص و مؤمن خود وعده آن را داده است و وعده خداوند بزرگ درست است.
ما در این نوع زندگی به کسی جزء انبیاء و اولیاء و سرورمان امام حسین(ع) اقتدا نکردهایم. امام که هر لحظه به مرگ (لقاء الله) نزدیکتر میشد چهره آن بزرگوار برافروختهتر میگشت. ما پیرو امامی هستیم که وقتی در محراب شمشیر بر فرق مبارکش فرود میآید مسجد با طنین فزت و رب الکعبه پر میشود.
ما پیرو اولیاء الله و شهدای بزرگواری هستیم که در لحظات آخر زندگی از زندگی و دنیا حرفی نمیزند چرا که از این دنیا بردیدهاند و لبان نازنین شان ذکر یا مهدی یا مهدی میگوید و یا با صوت قرآن مرگ خویش را مزین میکند.
ما در چنین وادی قدم نهادیم و به چنین افراد استوار و مقاومی که تاریخ را به تعجب واداشتهاند اقتدا کردهایم و این دیار را دیار عاشقان نام نهادند و شما نیز ای زنان مقاوم و صابر که در این وادی قدم گذاشتهاید چرا که در صبر و استقامت به زهرای اطهر و فرزند بزرگوارش زینب کبری اقتدا کرده اید و می کنید این همه صبر و شکیبائی شما فقط و فقط زمانی قابل تحسین است که به ایشان اقتدا کنید که البته چنین کرده اید و بدانید که پاداش این همه مسائل در نزد خداوند است و خود وعده آن را به شما داده است.
همسر مهربانم، قلب بی آلایش و پیرایش شما را از همان لحظه ای که زندگی با هم را آغاز کردیم در گفتار و کردارتان و رفتارتان دیده ام و آن را ستودم و به خاطر همین صبرها علاقه روز افزون به شما پیدا کردم و خداوند شاهد گفتار من است.
عزیزم! نمی خواهم سفارش به تقوا و حجاب و عفت در زندگی و اعمال درست و تقید و عبادت به خدا را به شما بگویم چرا که الحمدالله در شما هست. آن چه لازم است همه ما به آن مقید باشیم آن است که در هر شرایط چه روزهای سختی و ملامت و تنگدستی به یاد خدا باشیم و خدای ناکرده به کفر گوئی نیفتیم و در روزهای خوشی و رفاه نیز باید به یاد خدا باشیم تا طاغی نشویم و طغیان نکنیم و باید این مطلب همیشه در ذهنمان باشد که (الا به ذکر الله تطمئن القلوب) که به درستی ذکر و یاد خدا دلها را تسکین می دهد و با یاد خداوند قلبها آرام می شود.
همسر عزیزم! می دانم سخت است و البته سختی خود اگر برای یک هدف مهمتر و بالاتری باشد شیرین خواهد بود و باعث می شود که انسان تحمل سختیها را حتی به جا نیز بپذیرد. امیدوارم که به ما دعای خیر بفرمائید تا انشاءالله بتوانیم در راه خدا به امور بپردازیم.
همسر عزیزم، امید آن دارم که اگر شما را در ناراحتی و سختی گذاشتم برایتان موجب خوشی را فراهم نکردم مرا عفو کنید و ببخشید و بدانید که این همه دارای امری عظیم است که خداوند مشتری آن خواهد بود و نباید به خود غم و اندوه راه بدهیم.
به همه سلام برسان و خواهرانم و به پدر و مادر من و خودت سلام برسانید و بگوئید دعای خیر را فراموش نکنند. دعای خیری که پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی و طول عمر با عزت و افتخار امام است را در بر گیرد انشاءالله.
خدایا ما در محضر تو معصیت کردیم. گناه و تقصیر کردیم. بنده ایم و جاهل، تو را به بزرگی اولیاء و بندگان خاصت تو را به بزرگی ولی عصر (عج) ما را ببخش و رحمت و عفو خود را شامل حال این بنده عاصی خود کن. آمین یا رب العالمین.