گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: «حسین قرایی» از جمله معدود افرادی است که دغدغههای فرهنگی به معنای درست آن را دارد. در زمانهای که اغلب دستگاههای فرهنگی کشور سرگرم کارهای حاشیهای هستند و دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در درجه چندم اهمیت قرار گرفته است، حسین قرائی با نگارش مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب و دفاع مقدس قدمی بزرگ برداشته است که فضای فرهنگی کشور به شدت به آن نیازمند است.
حسین قرایی در گفت و گو با دفاع پرس از ضرورت تدوین تاریخ شفاهی و مشکلات آن صحبت کرده است که در ادامه میخوانید.
دفاع پرس: چه شد که به سمت حوزه تاریخ شفاهی آمدید ؟
من از دوره دبیرستان به ادبیات علاقهمند بودم بخصوص اینکه شاعرانی مثل «محمدرضا آغاسی»، «قیصر امینپور» و «علی موسوی گرمارودی» به خصوص با شعرهای «خط خون» و «در سایه سار نخل ولایت» روی من تاثیر گذاشتهاند. اینها یک بستری را فراهم کرد که اول به سمت هنر به مفهوم کلی و بعد ادبیات روی بیاورم.
در دانشگاه هم در دانشکده تربیت معلم شهید مفتح شهرری درس خواندم و چند تن از اساتید روی من تاثیر گذاشتند. این قضایا باعث شد که به سمت ادبیات و بخصوص ادبیات معاصر کشیده شوم.
من در طی این سالها با یک خلا در ادبیات معاصر روبهرو شدم و اینکه به تاریخ شفاهی توجهی نشده است. برای همین تصمیم گرفتم به سهم خودم این خلا را پر کنم. از حدود هفت سال پیش در همین زمینه یعنی تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران کارهای انجام دادم و اگر بشود در حوزه ادبیات داستانی کارهایی را انجام بدهیم.
دفاع پرس: با توجه به تجربیات چند ساله در حوزه تاریخ شفاهی چه تعریف جامعی میتوانید از آن ارائه بدهید؟
تاریخ شفاهی همین مصاحبههای معمول هست و هم نیست. تاریخ شفاهی هم تاریخ است، هم ادبیات و هم زمانه و زندگی و خاطرات تلخ و شیرین نویسندگان و شاعران انقلاب و دفاع مقدس است. که در بستر تاریخ روایت میشود. مثلا کتاب «از سناباد شعر» درست است که محور «مصطفی محدثی خراسانی» است؛ ولی وقتی ما شروع به صحبت با محدثی خراسانی کردیم، در طی دهها جلسه، به مشهد دهه 40 پرداختیم و از دهههای 50 تا اوایل دهه 80 پیش رفتیم. یعنی فضای فکری و فرهنگی مشهد را طی این چند دهه را بررسی و نقد کردیم.
اینکه چه کسی دراین فضا به لحاظ فرهنگی و دینی تاثیرگذار بوده
است؟ جریانسازهای این دوران چه کسانی بودند؟ از «آیتالله خامنهای» و «محمد تقی شریعتی»
در دهه 50 بگیرید تا الان مشهد بررسی شده است. یعنی یک مصاحبه صرف نیست. وقتی شما کتاب
را میخوانید متوجه میشوید که در بستری از تاریخ روایت شده است. من وقتی میبینم که
طرف مصاحبه، شوق گفتن دارد مانع نمیشوم تا هر چه در دل دارد، بگوید.
دفاع پرس: در تدوین تاریخ شفاهی، محوریت شخص مصاحبه شونده است یا زمانهای که او زندگی کرده است؟ یعنی نگاه شما، نگاه تحلیلی به شخص و اندیشههای اوست؟
هر دو، در کتاب «از سناباد شعر » و «انسان، رزمنده، نویسنده» که درباره «گلعلی بابایی» است این را میبینید. مثلا در کتابی راجع به «جواد محقق» هم همینطور، یعنی محقق همدانی قبل از انقلاب و هم همدان قبل از انقلاب را بررسی کردیم. از انتخابات همدان و «آیتالله نوری همدانی» هم صحبت شده است. هر چه قدر شخصیت مقابل منِ مصاحبه کننده عمیقتر باشد سوال و جواب عمق بیشتری خواهد داشت.
این شاید برای شما مشهود باشد، وقتی من میبینم که پدر جواد محقق، روحانی مبارزی بوده 30 صفحه راجع به ایشان حرف زدیم. درست است که جواد محقق راجع به پدرش حرف میزند؛ ولی در واقع راجع به همدان قبل از انقلاب هم صحبت میکند. یعنی در بستری تاریخی و زمانی پیش میرویم. کتاب «انسان، رزمنده، نویسنده» هم همین است وقتی این کتاب و کتاب شناسی آن را میخوانید، شخصیت گلعلی بابایی را تا حدودی میشناسید.
دفاع پرس: شما وقتی با بزرگانی مثل بابایی، محقق و محدثی خراسانی صحبت میکنید، مصاحبه کننده صرف هستید یا نه موضع گیری خودتان را هم دارید؟
اصولا میگویند نباید موضع گیری داشت؛ اما من حین صحبت جاهایی احساس میکردم این بزرگواران اشتباه میگویند من این جا ورود میکنم. البته خیلی کم پیش آمده است. گاهی هم آن را تصحیح کردم. به عنوان نمونه باید اشاره کنم به شعری که از قیصر امینپور در کتاب از سناباد شعر آوردهام، من این شعر را جایی آوردهام که محدثی خراسانی به یک واقعه اشاره میکند.
«زمانی رفته پیش سیدحسن حسینی و با او صحبت میکرده که بحث کشیده شده به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و قضایای آن دوره. من به حسینی گفتم شما جلوه جلالی شعر انقلاب هستید و قصیر جلوه جمالی شعر انقلاب. حسینی میگوید دارید اشتباه میکنید اتفاقا قیصر از من جلالیتر است. او روی دیوار لانه جاسوسی شعر خوانده است.»
من آن شعر را در کتاب آوردم که گفته سیدحسن حسینی را تایید
میکند. قیصر آن شعر ـ یعنی شعر بیانیه ـ را در جواب احمد شاملو گفته است؛ آقای محدثی
این شعر را ندیده بود. در حقیقت من به محدثی آن نکته خراسانی یادآوری کردم. البته محدثی
خراسانی جامعیتی به شعر انقلاب دارند، اما احتمال میدهم که او شاید فلان مصاحبه را
از قیصر امینپور نخوانده باشد. در این موارد هم سعی نمیکنم حرف خودم را به کرسی
بنشانم. سعی میکنم با این توضیحات کاری کنم که طرف مقابل در داوری دقت بیشتری بکند.
دفاع پرس: شخصیتهایی که با آنها برای تدوین تاریخ شفاهی مصاحبه نمیکنید بر چه اساسی انتخاب میکنید.
بر مبنای اثر گذاری آنها و اینکه چقدر حرفهای هستند.
دفاع پرس: کمی بیشتر توضیح دهید مثلا در کتاب محدثی خراسانی سوال اینجاست که چرا اول سراغ «علی معلم دامغانی» نرفتید؟
نکته این جاست که سراغ عزیزانی مثل معلم دامغانی رفتهایم. همینطور «یوسفعلی میرشکاک»، «علیرضا غزوه»، «محمدحسین جعفریان»، «حسین اسرافیلی»، «سیدعبدالله حسینی»، «جواد محقق»، «جعفر ابراهیمی» و عزیزان دیگر که 20 نفر میشوند. برخی از این دوستان حاضر نشدند کتابشان منتشر شود. مثلا کتاب میرشکاک تقریبا آماده است؛ ولی اجازه انتشار کتاب را نداده است.
درباره معلم دامغانی باید بگویم چند باری پیش ایشان رفتهام، اما فرصتی دست نداد تا با هم گفت و گوی مفصلی داشته باشیم. آقای محدثی خراسانی از دو جهت برای من مهم بود. اول اینکه معلم پویای ادبیات فارسی در دهه 60 و به خصوص دهه 70 بوده و دوم اینکه کانون نویسندگان و شاعران مشهد را در آمورش و پرورش آنجا راه میاندازد. از همین کانون تعدادی شخصیت قابل اتکا بیرون میآید.
این اثر گذاری را خیلیها ندارد. به همین جهت رفتم سراغ محدثی خراسانی. جدای از این خراسان از دیروز تا امروز حرفهای زیادی در ادبیات برای گفتن دارد. جواد محقق هم جزء اثر گذارها است. اولین انجمن ادبی بعد از انقلاب، با عنوان «انجمن ادبی میلاد» را محقق پایه گذاری کرد. شب شعرهایی که محقق برگذار میکرد بینظیر بود. متاسفانه این اقدامات فراموش شده است. ما عمق این شخصیتها را درنیافتیم که به سراغشان نرفتیم. نه تنها ما که سیستم فرهنگی و دولتی کشور هم سراغ این بزرگان نرفته است. چقدر این شاعران مورد توجه دولت هستند.
این نهایت بیاحترامی به بزرگان و مفاخر ادبیات کشور است. امثال محدثی خراسانی که هنوز سن و سال ندارند بزرگان و پیرانی مثل «دکتر اسماعیل حاکمی والا» الان کجا هستند و چه میکنند؟ نوجوان امروز وقتی این شرایط را ببیند تلاش نمیکند، بشود حاکمی والا؛ چرا که اصلا او را نمیشناسد. در حقیقت با تدوین و انتشار کتابهای تاریخ شفاهی داریم بزرگان ادبیات معاصر را به رخ میکشیم. حالا فلان وزیر میخواهد از میرشکاک با دادن لوحی تقدیر کند یا نکند.
دفاع پرس: سراغ «حسین بهزاد» رفتید؟
من با حسین بهزاد هنوز حرفی نزدم و با بابایی شروع کردم. چون با بهزاد کمی سخت میشود، مصاحبه کرد و ارتباط گرفت. در حالی که بهزاد و قلم او را دوست دارم. وقتی آثار بهزاد را میخوانید امضای او را پای کار میتوانید ببینید، اما گلعلی بابایی بینهایت آدم گیرا است و گارد بازی دارد.
البته هنوز نزدیک 100 صفحه از کتاب کم است و باید در چاپ های بعدی به آن اضافه شود. در شناساندن بابایی در نثر توجهی نشده و بابایی هم تمایلی ندارد، وارد این جریانات شود. ما به الانِ بابایی هم نیاز داریم او خودش را سانسور و تحریف نمیکند، در عین حال بسیار متواضع است یعنی باید او را وادار به صحبت درباره خودش کرد.
دفاع پرس: تاریخ شفاهی ادبیات دفاع مقدس الان چه وضعیتی دارد؟
در این حوزه هنوز کار جدی و مهمی نشده است. اگر هم شده در حد یک مصاحبه بوده است. این هم اجحافی است در حق ادبیات دفاع مقدس. یک رشته دانشگاهی با عنوان ادبیات پایداری تاسیس کردیم، اما مواد درسی آن را تدوین نکردیم. دانشجویان در مقطع فوق لیسانس ادبیات پایداری هنوز تاریخ بیهقی میخوانند. ما نمیگوییم تاریخ بیهقی کتاب بدی است. نه اتفاقا کتاب بدیع و قابل احترامی است؛ ولی دانشجویی که ادبیات پایداری میخواند با خاطره، شعر، وصیتنامه شهدا آشنایی کمی دارند.
دانشگاه باید در این زمینه کار کند و پایاننامههایی در این زمینه نوشته شود. در زمینههای دیگر دفاع مقدس هم کاری نشده است. مثلا کسی نیامده با «رضا برجی» که عکاس جنگ و جانباز دفاع مقدس است صحبت کند تا کتابی در حوزه تاریخ شفاهی هنرهای تجسمی تدوین شود. یا «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» اولینهای کاریکاتور و هنرهای تجسمی دفاع مقدس است و قطعا حرفهای زیادی برای گفتن دارد. باید کسی باشد تا این بزرگان را به نسل امروز و آینده بشناساند.
دفاع پرس: اثر بعدی شما در حوزه تاریخ شفاهی راجع به چه کسی است؟
کتابی راجع به سیدعبدالله حسینی است که به زودی منتشر میشود. حسینی نزدیک به 20 سال در ژوهانسبورگ مرکز آفریقای جنوبی بودند در شعر انقلاب هم شخصیت تاثیرگذاری بودند. از روحانیونی است که در حوزه شعر مذهبی پیشرو بودند. همین طور کتابهای دیگری که به مرور منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/ 161