یادداشت/ غلامرضا کریمی
ایران و مدیریت هوشمندانه منطقهای
ایران هوشمندانه به مدیریت تحولات منطقهای مشغول است و واقعیت منطقه بیانگر این است که هرگونه تلاش برای حذف یا کمرنگ کردن نقش ایران در محیط منطقهای محکوم به شکست است و متضرر اصلی این سیاست غلط، کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان منطقه هستند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، غلامرضا کریمی در یادداشتی نوشت:
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ایران با شدت و ضعف با رقبای منطقهای خود از جمله عراق، عربستان، مصر و ترکیه دچار چالش و بحران بوده است.
در واقع از ابتدا رقبای منطقهای قدرت ژئوپلتیک و ایدئولوژیک ایران را به عنوان یک تهدید علیه خود قلمداد کردند و در این مسیر ضمن ائتلاف با قدرتهای بزرگ همواره اجماعسازی بینالمللی علیه ایران را در دستور کار خود قرار دادند، اما هر چه زمان جلوتر رفت، عقلانیتگرایی ایران در عرصه سیاست خارجی مشهودتر شد و مورد توجه بیشتری در محیط بینالملل قرار گرفت، لذا گرچه در پرتو اعمال تحریمهای شدید بینالمللی و تحت شرایط فصل هفتم منشور قرار گرفتن، ایران در انزوای بینالمللی قرار گرفت، اما ایران هوشمندانه مسیر نرمش قهرمانانه را در پیش گرفته و با انجام مذاکرات با کشورهای 1+5، توافق برجام را انجام داده و شرایط کشور را به وضعیت عادی برگرداند، بنابراین رقبای منطقهای از جمله عربستان تلاش ویژهای کردند تا برجام به نتیجه نرسد و در این مسیر با دشمن دیرینه جهان اسلام، یعنی رژیم صهیونیستی کاملا همراه و همگام شدند. اما برجام بهرغم تمام کارشکنیها به فرجام رسید و خصومت و کینه رقبای منطقهای بیشتر شد بهطوریکه پس از روی کار آمدن ترامپ، مجددا کوشیدند تا ضمن کم اثر کردن برجام، فشارهای بینالمللی علیه ایران را به خاطر نفوذ و اقتدار در سوریه، عراق و یمن افزایش دهند. آنها که در شرایط اوج تحریمها امید داشتند تا ایران به وضعیت روزگار عراق که نفت را در برابر غذا و دارو میفروخت گرفتار شود، ولی ایران، نهتنها تحریمهای بینالمللی را خنثی و بی اثر کرد بلکه حمایت برخی قدرتهای بزرگ را در موضوع برجام پشتوانه خود ساخت.
تیم جدید حاکمان در عربستان با یارگیری از ترکیه و قطر در طول چند سال گذشته تلاش کردند تا نفوذ ایران را در منطقه از جمله در سوریه، عراق، لبنان و یمن تضعیف کنند، ولی اقتدار و نفوذ ایران افزایش یافت در همین حال که خصومتها و کینه ورزیهای سعودیها در طول چند سال گذشته همواره در حال افزایش بوده و با اجرای سیاستهای فرقه گرایانه و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و حمایت مادی و معنوی از گروههای تکفیری و تروریستی منطقه و جهان را بی ثبات و ناامن کردهاند.
واقعیت این است که در شرایط فعلی که عراق درگیر جنگ داخلی شده و از گردونه بازیگران منطقهای خارج شده سایر بازیگران اصلی منطقه از جمله ایران، عربستان، ترکیه و مصر قادر به حذف یکدیگر از عرصه قدرت منطقهای نیستند. بنابراین مصلحت و منافع همگی در این است که با یکدیگر مصالحه کرده و اختلافات بین یکدیگر را به حداقل برسانند، گرچه در ظاهر اینگونه به نظر میرسد که عربستان و ترکیه به همراه برخی کشورهای عربی ائتلاف محکمی را در مقابل ایران ایجاد کردهاند و حتی مترصد کشاندن ایران به عرصه بحران و تنش منطقهای هستند، ولی ایران هوشمندانه به مدیریت تحولات منطقهای مشغول است و واقعیت منطقه بیانگر این است که هرگونه تلاش برای حذف یا کمرنگ کردن نقش ایران در محیط منطقهای محکوم به شکست است و متضرر اصلی این سیاست غلط، کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان منطقه هستند. درواقع همان گونه که تجربه چندین دهه جنگ و درگیری و از جمله دو جنگ جهانی بین آلمان، فرانسه و انگلیس به عنوان رقبای منطقهای در اروپا نشان داد که در نهایت باید به دنبال همکاری و مفاهمه با یکدیگر باشند و سرنوشت محتوم رقبای منطقهای در خاورمیانه هم همکاری بین آنهاست، چرا که هیچکدام قدرت حذف دیگری را ندارند.