تخریب قصر آروزهای دشمنان در مقاومت قصر شیرین

تو را می بینم که آمدنت همچون نسیمی بهاری هوای کوهستانی قصر شیرین را تابستانی می کنی و خورشید وجودت گرما بخش همه بهارهایی می شود که تو را در کنار نداشته ام.

اینها نجواهای عاشقانه مادری است کرد که با آمدن بهار به یاد تنها پسرش به یادمان قصر شیرین آمده و چشم های منتظرش را به کوه هایی دوخته که یقین دارد هنوز هم فرزندش از آن بالاها خواهد آمد.

دانه های تسبیح در زیر انگشتان چروکش می لغزند و آرام و آهسته ذکری را زیر لب نجوا می کند و یا شاید هم با انداختن هر کدام از دانه ها سال های نبودن دردانه پسرش را می شمرد و از خدا می خواهد که  «یا مقلب القلوبش» را از دهان «یا محول الحال» بشنود.

نزدیک به سی سال درد هجران و فراغ دوری او را عادت داده است که هربهار خود را به میعادگاه سیروان تنها یادگارش برساند و کمربند فشنگش را که برای آخرین بار در طاقچه خانه جاگذاشت با خود بیاورد و با لمس هر کدامش قامت بلند و چشمان آهوگونش را در نظر بیاورد.

قصر شیرین سرزمین حماسه آفرین مرزی

از غرب کرمانشاه که بگذری تابلوی ورودی شهرستان قصر شیرین را می بینی که در منطقه کوهستانی از نوار مرزی قرار داشته و از شمال و غرب با عراق همسایگی داشته و هم مرز است و به سویت سرود خوش امد می گوید.

 

منطقه ای که از دیرباز به سرزمین نخل های بلند و وجود محصولات کشاورزی متنوع مشهور بوده و دامنش را برای اقوام گوناگون از مذهب شیعیان گرفته تا یهود و مسیح گسترانیده است.

با شروع حال و هوای جنگ و تجاوز رژیم بعث عراق به خاک میهن، قصر شیرین به سبب نزدیکی به مرز توانست نقش های ارزنده ای را در راستای مقاومت ایفا کند و در سال 1359 که حملات متجاوزان عراقی به تازگی آغاز گردیده بود قصر شیرین از جمله شهرهایی بود که در همان ابتدای جنگ به تسخیر دشمن درآمد و آنان نیز با ورود به این منطقه به تخریب کامل پرداخته و آثار تاریخی شهر نیز ویران گردید.

مسجد مهدیه تنها بنای تخریب نشده قصر شیرین

ارتش عراق در جریان هجوم سراسری خود از 31 شهریور 59 ضمن اجرای آتش سنگین روی شهر با دو لشکر 6 زرهی و 8 پیاده از غرب و شمال به قصر شیرین حمله کرد اما مقاومت پاسگاه های مرزی مانع از سقوط آن گردید.

پس از بسته شدن دو جاده گیلان غرب و سرپل ذهاب قصر شیرین محاصره شد و توان مدافعان شهر نیز به علت نرسیدن مهمات و نیرو تحلیل رفت.

آخرین مدافعان شهر در سوم و چهارم مهر از حلقه محاصره خارج شدند و به این ترتیب ارتش عراق روز پنجم مهر 59 شهر را به طور کامل اشغال کرد درحالی که عده ای از مردم موفق به ترک شهر نشدند و در خانه های خود محبوس بودند.

 

ارتش عراق پس از اشغال قصر شیرین مردم شهر را در مسجد مهدیه شهر جمع کرد و نیروهای عراقی در اقدام بعدی خود جوانان و مدافعان باقی مانده در شهر را شناسایی کردند و به اسارت بردند و پس از آن زنان، کودکان و پیران را با پای پیاده راهی بیایان کردند.

دلاوری ها و رشادت های مردم غیور منطقه قصر شیرین و همینطور جانفشانی رزمندگان توانست در بیستم فروردین 1360 این شهرستان را از نیروهای عراقی بازپس گیری کرده و به بازسازی آن بپردازند که با اتمام جنگ تحمیلی این عملیات هم چنان ادامه یافت.

 

بيمارستان تخريب شده قصرشيرين در حاشيه غربی جاده قصرشيرين – خسروی و در خروجي این شهر يکی از اسناد زنده تجاوزگری و ددمنشی رژيم عراق است که دشمنان پيش از عقب نشينی خود از قصر شیرین در تیرماه 1361، در پای ستون های بيمارستان مواد منفجره کار گذاشتند و آن را تخريب کردند.

خط خون شهیدان، مرز قصر شیرین

با حمله دشمن به خاک قصر شیرین در این خیال بود که این نقطه از خاک ایران را برای همیشه به خاک خود افزوده اما این وهم تا فروردین سال 60 ادامه نداشت و پس از آن دوباره این منطقه به خاک ایران افزوده گشت و امروز فاصله اندک میان خاک عراق و ایران و تعیین کننده این مرز خون هزاران لاله گلگلون کفنی که برای بازپس گیری آن ریخته شد و در روزگار امروزی که نزدیک به 30 سال از آن روزها می گذرد با افتخار این سرزمین را از آن خود می دانیم.

 

بر خاک قصر شیرین که قدم می گذاری قدمگاه جوانانی را می بینی که با دلیری خود دیواری از مقاومت را در برابر دشمن متجاوز ساخته و نگذاشتند که خواب تصرف خاک میهن برای ابد برایشان تعبیر شود.

کوه های پیچ در پیچ قصر شیرین با خود تو را به شیرینی سال های مقاومتی می برد که هنوز هم صدای شلیک گلوله های آن از قنداقه تفنگ های رزمندگانش شنیده می شود و انعکاسش را به خوبی می توانی احساس کنی.

قصر شیرین و کوه هایش هیچ گاه خاطرات آن مبارزات و مقاومت های مردان بلند قامت کردتبار که با سربند و نواری از فشنگ بر دوششان که در میان کوه های به ایستادگی می پرداختند را فراموش نمی کند.

هرکدام از یادمان های عملیاتی منطقه قصر شیرین مثل رزمگاه شهدا، جبهه شهید بهشتی، منطقه سومار، بیمارستان مخروبه قصر، نفت شهر و گیسکه بوی ترکش و خمپاره می دهد و وجب به وجب خاکش قتلگاه جوانانی از نسل عباس(ع) و علی اکبر(ع) است.

 

در طول هشت سال جنگ تحمیلی عملیات های متعددی در قسمت شمال و جنوب منطقه قصر شیرین انجام شد که در هرکدام نیز تعدادی از رزمندگان به خیل شهدای نظام جمهوری اسلامی پیوستند.

بهار آمدنت نزدیک است

صدای تیک تاک عقربه های ساعت خبر از لحظه تحویل سال جدید را می دهد که تسبیح در دستان روژان هنوز هم مشغول شمارش است و آخرین دانه هم به پایین می لغزد که صدای تبریک سال نو شنیده می شود .

محل یادمان مملوء از خانواده های مختلف است که در کنار یکدیگر نشسته و از هم عیدی می گیردند و روژان در کنار عصای قدیمی اش سفره هفت سینش را در چفیه سیروان پهن کرده و دشت سال نو را از میان قرآن بردارد و باز هم منتظر است که آن را در دستان پسرش بگذارد.

کمی آن طرف تر پسر جوان با ظرفی از سیب به سوی روژان می آید و رو به او می گوید: مادرجان سال نو مبارک..بفرمایید ... سیب...

گزارش از مهری کارخانه

انتهای پیام/331