به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
دفاع پرس، در آستانه سالروز ولادت حضرت زهرا (س)، به بازخوانی دوره حیات سیاسی بانویی از بزرگان اهل ادب، که تدین را فدای تجدد عصر پهلوی اول نکرد، میپردازیم.
«رخشنده اعتصامی» معروف به پروین اعتصامی (متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز و درگذشتهی ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در تهران) شاعری ایرانی بود، که از وی به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است.
اعتصامی از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی تحت نظر پدرش و استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی یوسف اعتصامی، از شاعران و مترجمان معاصر ایرانی بود، که در شکلگیری زندگی هنری دخترش و کشف استعداد و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت.
پروین اعتصامی در ۱۹ تیر ماه ۱۳۱۳ با پسرعموی خود ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد، به خانه در کرمانشاه رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود.
پروین که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود، پس از ازدواج، ناگهان به خانه ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود.
پروین سرانجام ناچار به جدایی از همسرش شد و پس از جدایی مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی تهران، به شغل کتابداری مشغول بود.
دوران زندگی پروین با صدور فرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، بر تخت نشستن رضا شاه و استبداد ۲۰ سالهٔ او و جنگ جهانی دوم همراه بود، که تمامی این رویدادها باعث آگاه شدن پروین به مسائل روزگار خود و حساس شدن او به این رویدادها شد.
پروین در دورانی زندگی میکرد که هر دو یا سه سال تحولی سیاسی رخ میداد. به علت کمبود روزنامه و دیگر وسائل ارتباط جمعی در آن زمان، تنها راه آشنایی پروین با مسائل سیاسی، پدرش بود.
پروین اعتصامی، در محیط اجتماعی زمان رضا خان بزرگ شده بود و در آن زمان نیز دنیای فریبنده غرب به اسم تجددطلبی، در کشور تکاپو میکرد و زنان جامعه را به اسم آزادی فریب و آنان را به سوی بی عفّتی و فحشا و منکر سوق میداد.
پروین علیرغم تحصیل و کار در فضای تجددمابآنه آن روزگار، تدین را فدای تجدد ظاهری نکرد و در اشعار خود نیز به مذمت فرهنگ غرب و حکومت دستنشانده رضا خان اشاره کرده است. شاهد مثال آنکه وی درقصیده «گل پنهان»، زنان را به حفظ عفت و تقوا توصیه کرده است.
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
مپوش روی، به روی تو شادمان شدهایم
مسوز ز آتش هجران، هزاردستان را
بکوی عشق تو عمری است داستان شدهایم
جواب داد، کزین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست
نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم
در خرداد ۱۳۰۳، جشن فارغالتحصیلی پروین و همکلاسیهای او در مدرسه برپا شد. او طی سخنانی در این جشن، از وضع نامناسب اجتماعی، بی سوادی و بی خبری زنان ایران به شدت انتقاد کرد. این سخنرانی، بهعنوان اعلامیهای در زمینه حقوق زنان، در تاریخ معاصر ایران اهمیت زیادی دارد.
پروین در قسمتهای از اعلامیه «زن و تاریخ» گفته است: «داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تعلیم و تربیت است، تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیذ نماید.»
و درباره راه چارهاش گفته است: «پیداست برای مرمت خرابیهای گذشته، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده، مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاه را عبور کند.»
معمولاً رسم است که حکومتها، دانشمندان و بزرگان علم و ادب را طی برگزاری مراسمی خاص، مورد ستایش و احترام قرار میدهند. در چنین مراسمی وزیر یا مقامی بالاتر، مدالی را که نشانه سپاس، احترام و قدردانی حکومت از خدمات علمی و فرهنگی فرد مورد نظر است، به او اهدا میکند. وزارت فرهنگ در سال ۱۳۱۵ مدال درجه سه لیاقت علمی را به پروین اعتصامی اهدا کرد؛ ولی وی از پذیرش آن امتناع ورزید.
گفته شده که حتی پیشنهاد رضا خان را که از او برای ورود به دربار و تدریس به ملکه و ولیعهد وقت دعوت کرده بود، نپذیرفت، روحیه و اعتقادات پروین به گونهای بود که به خود اجازه نمیداد در چنین مکانهایی حاضر شود. او ترجیح میداد در تنهایی و سکوت شخصیاش به مطالعه بپردازد.
او که در ۱۵ سالگی درباره ستمگران و ثروتمندان به سرودن شعر پرداخته، چگونه میتواند به محیط اشرافی دربار قدم بگذارد و در خدمت آنها باشد؟ او که انسانی آماده، دارای شعوری خلاق و همواره درگیر در مسائل اجتماعی بود به این نشانها و دعوتها فریفته نمیشد.
شاهد مثال قصیده «صاعقه ما ستم اغنیاست» است.
برزگری پند به فرزند داد
کای پسر، این پیشه پس از من توراست
مدت ما جمله به محنت گذشت
نوبت خون خوردن و رنج شماست
تجربه میبایدت اول، نه کار
صاعقه در موسم خرمن، بلاست
گفت چنین، کای پدر نیک رای
صاعقهٔ ما ستم اغنیاست
اشعار پروین اعتصامی به دلیل محتوای پندآموز و زبان گویا و روان خود، پیش از انقلاب اسلامی تاکنون، در کتابهای ادبیات مقاطع مختلف تحصیلی نگاشته شدهاند.
یکی از معروفترین اشعار وی که تا سالها در کتاب فارسی سال پنجم دبستان قرار داشت داستان این شعر، پیرزنی در حال تماشای گذر پادشاه است. به طور غیر مستقیم به استبداد دوره رضاخان اشاره میکند.
پروین قبل از دومین نوبت چاپ دیوان اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سن ۳۵ سالگی در تهران درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، در آرامگاه خانوادگیاش، به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ 171