خبرگزاری دفاع مقدس: از موارد بدیهی در هر انقلابی این است که افکار و عقاید رهبران آن انقلاب، که در واقع نماینده ایدئولوژی اکثریت مردم آن دوره تاریخیاند، بهطور گسترده مورد بررسی و مطالعه همهجانبه قرار میگیرد تا بهصورت یک الگوی عملی در برنامهریزیهای دولتهای حاصل از آن انقلاب استفاده شود.
طی دهههای اخیر ابعاد مختلفی از دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) مورد بررسی و تفحص قرار گرفته است، اما دیدگاههای اقتصادی امام خمینی(ره) در مقایسه با حوزههای دیگر کمتر بررسی و این امر باعث شده در حوزه عملیاتی و اجرایی نیز ساختار اقتصادی کشور کمتر متأثر از دیدگاههای ایشان باشد.
دقت در دیدگاههای اقتصادی امام(ره) نشان میدهد که این دیدگاهها علاوه بر داشتن نگاهی جامع به مباحث اقتصادی دارای واقعگرایی و ارتباط ملموس و نزدیک با حقایق و شرایط اقتصادی و سیاسی جوامع امروزی به ویژه کشورهای اسلامی است.
از نظر حضرت امام(ره) اقتصاد اصولاً در اسلام هدف نیست، بلکه ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیادهکردن نظام اقتصادی اسلام برعهده علما و محققان اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولاً نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین کنند و ثانیاً طرحها و برنامههایی برای تحقق آن ارائه دهند.
اساساً امام(ره) نگرشی سامانمند به حوزههای مختلف و از جمله اقتصاد داشتند و معتقد بودند که حوزههای مهم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در یکدیگر تأثیری متقابل داشته و عملکردی همسوی آنها میتواند یک نظام اجتماعی تحت عنوان نظام اجتماعی اسلام را شکل دهد. به گفته ایشان، "حل تمامی مشکلات و پیچیدگیها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمیشود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد."
دیدگاههای اقتصادی امام(ره) بیش از آنکه مبتنی بر قوانین علمی اقتصاد باشد ماهیت هنجاری با رویکرد تعیین چارچوبهای کلی دارد و مسائل اقتصادی نه بهصورت خاص و مستقل، بلکه در ارتباط با مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و بهطور کلی یک نظام اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد. اقتصاد در نظر ایشان ابزاری در جهت پیشرفت و تعالی بشر مبتنی بر اصول شریعت اسلامی است.
استقلال نظام اقتصادی اسلام
در نظر امام(ره) نظام اقتصادی اسلام، نظامی کاملأ مستقل و جدای از نظامهای سرمایهداری و سوسیالیستی است و با سرمایهداری و سوسیالیسم موافقتی ندارد و هر دو را محکوم میکند. ایشان میفرمایند: "یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام نه با سرمایهداری ظالمانه و بیحساب و محرومکننده تودههای تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم میکند و مخالف عدالت اجتماعی میداند. گرچه بعضی کجفهمان بیاطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود میکنند که اسلام را طرفدار بیمرز و حد سرمایهداری غرب، مثل امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند... و نه [اسلام موافق] رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم - لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک است... بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف [است] که اگر به حق به آن عمل شود چرخهای اقتصادی سالم به راه میافتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است تحقق مییابد."
و در جای دیگر میفرمایند: "ما باید راه مستقیم اسلام را بگیریم که آیا سرمایهداری تا چه حدودی در اسلام قبول شده است و اسلام درباره او چه میگوید و کمونیسم را اصلاً اسلام قبول دارد یا قبول ندارد. اگر یک مکتب انحرافی ما را در تحت تأثیر خودش قرار بدهد ما از اسلام غافل شدهایم."
بنابراین یکی از اصول اساسی دیدگاه اقتصادی امام(ره) که در عین حال آن را جدای از سایر مکاتب اقتصادی قرار میدهد اصل استقلال اقتصادی است که بر مبنای اصول اساسی اقتصاد اسلامی قرار میگیرد و در این باره از متخصصین می خواهد با بهرهگیری از اصول اقتصادی اسلام طرح جایگزین اسلامی بر سیستم اقتصادی ناصحیح حاکم را ارائه دهند.
ایشان به کارشناسان توصیه می کند: "این بر عهده علمای اسلام و محققان و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اقتصاد طرحها و برنامههای سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند..."
البته ایشان این امر را مستلزم حاکمیت اسلام میدانند؛ "البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همهجانبه اسلام میسر نیست."
میزان دخالت دولت در اقتصاد
در نگرش امام(ره) مالکیت به صورت محدود و کنترل شده به رسمیت شناخته میشود و این به نوبه خود به رشد بخش خصوصی به عنوان یکی از مراکز اصلی سرمایهگذار در روند رشد اقتصادی منجر میشود.
به اعتقاد امام(ره) حوزههایی از اقتصاد که بخش خصوصی میتواند در آن فعال باشد باید به این بخش سپرده شود و دولت فقط باید نظارت کند. ایشان در خصوص مرز میان اقدامات مردم و دولت میگویند: "دولت باید نظارت کند... در کالاهایی که میخواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد بگذارند آن قدر که میتوانند. هم خود دولت بیاورد و هم مردم، لیکن نظارت کند بر اینکه یک کالایی که خلاف مصلحت جمهوری اسلامی است خلاف شرع است آنها نیاورند، این نظارت است... کارهایی را هم که دولت میتواند انجام بدهد و هم مردم میتوانند انجام بدهند مردم را آزاد بگذارید فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا شود."
امام(ره) نسبت به بسیاری از فقها، که با استناد به قاعده(الناس مسلطون علی اموالهم) حتی حق مالکیت دولت بر معادن را نفی میکردند، دخالت دولت در برخی حوزههای خصوصی را البته در جهت مصالح اجتماعی و اسلامی درست میدانستند.
از دیدگاه حضرت امام(ره) دولت باید تنها در اموری مشخص در اقتصاد دخالت کند و در عین حال باید مسئول و حافظ حقوق افراد و بخش خصوصی در اقتصاد باشد.
عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی بهعنوان محور نظام اقتصادی اسلام از جایگاه ویژهای در اندیشه و عملکرد اقتصادی امام(ره) برخوردار است و امام(ره) تقریباً در همه سخنرانیهای خود از مستضعفان و طبقات پایین جامعه حمایت کرده است.
عدالت اجتماعی از مؤلفههایی است که اندیشه امام(ره) را متمایز و ممتاز از آرای مربوط به سایر نظامهای اقتصادی قرار داده و مرزبندی دقیق و روشنی بین آنها ایجاد میکند. در اندیشه اقتصادی امام(ره) عدالت نقش محوری ایفا میکند.
در مورد سوسیالیست نیز تفاوتی مهم میان عدالت از دیدگاه امام(ره) و عدالت اقتصادی سوسیالیستی وجود دارد. از دیدگاه امام(ره) معنای عدالت اجتماعی آن نیست که همه مردم در نحوه زندگی و ثروت و سایر مزایای انسانی برابر باشند در حالی که آنان در استعداد و کاردانی و کار کردن برابر نیستند. معنای عدالت اجتماعی آن است که هر فرد به حق خودش برسد و افراد در برابر قانون مساوی باشند و از منافع عمومی به یک نسبت برخوردار گردند.
در ادامه با ذکر فرازهایی از سخنان امام(ره) در مورد عدالت، جایگاه و مفهوم آن در اندیشه امام(ره) روشنتر بیان میشود.
"اسلام تعدیل میخواهد نه جلوی سرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال آن و این یکی که میرود پیش بچههایش نان نداشته باشد. نمیشود؛ این عملی نیست. نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است."
"دشمنان می خواهند که جیب ایشان پر بشود و اسلام جیب پر کن نیست. اسلام با ضعفاست."
"اسلام که پرچمدار آن پابرهنهگان و مظلومان و فقرای جهاناند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایهداران و پولپرستاناند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بیبهره بودند و دشمنان حقیقی آن زر اندوزانی حیلهگر و قدرتمندانی بازیگر و مقدس نمایان بیهنرند."
"آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی و مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفههای بیدرد با نصیحت و پند و اندرز تنبیه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی، دو مقولهای است که هر گز با هم جمع نمیشود و تنها آنهایی تا آخر خط با هم هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا بر هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم."
در یک جمعبندی کلی از مباحث مطرح شده میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اندیشه اقتصادی امام خمینی(ره) تفاوت و تنازع اصولی و بنیادین با سایر نظامهای اقتصادی دارد.
مالکیت در اندیشه امام(ره) مالکیتی است مشروع و محدود. آزادی تجارت و اقتصاد وجود دارد، اما نه بهصورت غیر قابل کنترل. نقش دولت در اقتصاد نقشی نظارتی است، اما در عین حال مصادیق دخالت مستقیم دولت در اقتصاد نیز مشخص شده است.
برخلاف لیبرالیسم، عدالت اجتماعی و اقتصادی محور بنیادین اندیشه اقتصادی امام(ره) را تشکیل میدهد، اما به مفهوم صحیح آن و نه آنگونه که در نظام اقتصادی سوسیالیستی وجود دارد. اینها همه ارکان و مؤلفههای نظام اقتصادی مستقلی است به نام نظام اقتصادی اسلام که اندیشه های امام(ره) مبتنی بر آن است.
* فرمایشات حضرت امام(ره)، برگرفته از کتاب صحیفه نور