به مناسبت سالگرد شهادت محمد سلمانی؛

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند

«اثر قناصه دشمن همچون خال هندی در پیشانی شهید به پاس تمام زحمات وی در جهت پیروزی و حفظ انقلاب نقش بست.»
کد خبر: ۲۳۳۳۲۴
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۵ - 27March 2017
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: شهيد محمد سلماني از شهدائي است که در روي زمين و ميان آشنايان غريب و در آسمانها و در ميان اولياء و شهدا و ملائک آشنا مي باشد.

او اصفهاني بود و در تبريز (دانشجوي دانشگاه تبريز) با انقلاب و مبارزات و سپاه همراه شد و در تيپ کربلا (که اکنون مربوط به مازندران است) شهيد شد.

حال نه در تبريز اورا مي شناسند و قدرداني مي کنند ونه در اصفهان ونه در مازندران و در زمرۀ هيچکدام از کنگره ها و مراسمي که به مناسبت تجليل شهدا بر پا مي شود قرار ندارد.

اسم اين شهيد هميشه در میان همرزمان تجسم مظلوميت و غربت براي بوده و هست.

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند 

حتی وقتي در جبهه شهيد شد معراج شهدا نمي دانست پيکر پاکش را به کجا بفرستد. سردار یعقوب زهدی جانشین فرمانده توپخانه سپاه در دوران دفاع مقدس و احمد خرم به کمک و وساطت شهيد مجيد سليمي (آن زمان در سپاه تهران بود) در زير زمين پزشکي قانوني تهران پس از جستجوي فراوان وی را يافتند و براي تشييع به اصفهان منتقل کردند.

همرزمان شهید ویژگی متعالی وی را به رشته تحریر بکشند

او مصداق بارز «يحبهم و يحبونه» بود چرا که «اعزة علي الکافرين و اذلة علي المومنين» بود. در مقابل دشمنان شجاع و جسور و سرسخت و در برابر دوستان متواضع و خاکي بود.

پرتلاش و سخت کوش و نا آرام ،داراي ايمان محکم ، عزم و ارادۀ خلل ناپذير و مجاهدت بي وقفه، عشق به امام و ايثار و فداکاري و ده ها ويژگي متعالي که دوستان و همرزمان شهید بايد در تبيين آن کمک کنند و به رشتۀ تحرير بکشند.

روایتی از ورود به دانشگاه تا پاکسازی منطقه از لوس ضدانقلابیون

شهيد سلماني هفتم فروردين 1361 در دشت خونين رقابيه در عمليات فتح المبين به ديدار معشوق نائل آمد.

محمد سلماني در سال 1337 در اصفهان به دنيا آمد. پس از اخذ ديپلم در دانشکده کشاورزي دانشگاه تبريز قبول شد. ورود او به دانشگاه تبريز در سال 1356 مصادف با اوج گيري حرکت هاي دانشجوئي و انقلاب اسلامي بود. او در قيام 29 بهمن تبريز شرکت و نقش فعالي داشت.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به سپاه تبريز پيوست و در واحد عمليات فعال شد. با گروه ضربتي که در عمليات درست کرد. در جريان پاکسازي ضد انقلاب و کميته هائي که توسط عناصر نفوذي عليه انقلاب فعاليت مي کردند نقش تعيين کننده اي داشت.

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند 

گمنامی پاسداران انقلاب

بسيار شجاع و نترس و در کارهاي تاکتيکي و تيراندازي ماهر بود. تفنگ ژ3 قنداق تاشوئي داشت که به قول بچه ها خال مي زد. در دفع فتنۀ مسلحانه خلق مسلمان و تصرف مقر فرماندهي آن در ميدان منجم از پيشتازان و طراحان و فرماندهان عمليات بود.

فصل ديگري از رشادت هاي او به اتفاق شهيد محمود عمله زاده وتيمي که براي دفع شر خوانين و اشرار ضد انقلاب سازماندهي کرده بود در منطقه کليبر و دشت مغان به منصه ظهور رسيد.

با اوج گيري فعاليت ضد انقلاب کرد او که از سپاه تبريز حکم اخراج گرفته بود زمان را به اعتراض و چون و چرا تلف نکرد و به اتفاق برخي دوستان ديگرش به شاهين دژ رفت و به عنوان فرمانده عمليات سپاه شاهين دژ، دژ محکمي را در برابر کومله و دمکرات ايجاد کرد و مانع از نفوذ و گسترش آنان به طرف ناحيه مرکزي شد. متاسفانه اين بخش از تاريخ کردستان و جانفشاني ها و از خود گذشتگي هاي تعدادي محدود از پاسداران ونيروهاي داوطلب محلي در آن خطه، نانوشته و مکتوم مانده است حتي محققين و نويسندگان غائله کردستان نيز از اين بخش غافل هستند.

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند 

با شروع جنگ تحميلي شهيد سلماني که فردي عملياتي بود اشتياق زيادي به حضور در جبهه داشت ولي درگير بودن در ماموريت شاهين دژ و فراهم نبودن زمينه فعال شدنش در جنگ اين حضور را به تاخير انداخت تا اينکه بعد از عمليات طريق القدس او به واسطه دوستاني که داشت متوجه شد که عمليات بزرگ و سرنوشت سازي در راه است. او اگر اين فرصت را از دست مي داد هيچوقت خودش را نمي بخشيد لذا به برادر رحيم صفوي مسئول واحد طرح و عمليات سپاه که اورا مي شناخت متوسل شد و ايشان محمد را به برادر مرتضي قرباني فرمانده تيپ کربلا معرفي کرد و با توجه به ويژگي ها و علاقه اي که داشت در واحد اطلاعات عمليات تيپ مشغول به کار شد.

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند 

خال هندي در پيشاني شهيد اثر قناصه دشمن است

شهيد سلماني در محور شوش به فعاليت شناسائي دشمن پرداخت و با شجاعتي که داشت شبها در پشت خطوط دشمن نفوذ مي کرد و بعضا دوسه روز در منطقۀ دشمن مخفي مي‌شد و به بررسي وضعيت دشمن مي پرداخت.

اطلاعات حاصل از فعاليت شناسائي وي در منطقه برغازه که چندين کيلومتر پشت خط دشمن بود تاثير مهمي در طرح ريزي عمليات فتح المبين داشت.

مهر پاسداری از انقلاب را بر پیشانیش زدند 

دورۀ هجران او خيلي زود به سر رسيد و در مرحلۀ دوم عمليات فتح المبين زمانيکه براي شناسائي جهت ادامه عمليات رفته بود در ديدگاه بالاي تپه اي مورد اصابت تک تيرانداز دشمن در ناحيه پيشاني قرار مي گيرد و به ملاقات معشوق و معبودش نائل مي شود.

اثر قناصه دشمن همچون خال هندی در پیشانی شهید به پاس تمام زحمات وی در جهت پیروزی و حفظ انقلاب نقش بست و شهید با لبخند به دیدار پروردگار خود می شتابد.

انتهای پیام/ ۱۳۱

نظر شما
پربیننده ها