گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: بهترین نوشتهای که امسال به مناسبت روز پدر خواندم این جمله بود که میگفت زیباترین صدای دنیا صدای کلید در خانه است. وقتی که پدر از راه میرسد و با وجود خستگی، لبخند را به اهل خانه هدیه میدهد. برای بچههای منتظر دیدن پدر؛ این رسیدن بهترین اتفاق است. خودم را به یاد میآورم که در کودکی چطور ساعتها را برای آمدن پدرم لحظه شماری میکردم. چشم بر نمیداشتم از روی دستگیره در تا صدای پای او را از طبقه اول راه پلهها بشنوم، حدس بزنم که خودش است و اگر درست بود صدا را تا دم در خانه و لحظه انداختن کلید به قفل دنبال کنم. بعضی وقتها هم ناخوداگاه به سمت در میرفتم و قبل از رسیدن، در را باز میکردم.
اگر چیزی خریده بود و وسیله در دست داشت همان چند لحظه کنجکاوی برای فهمیدن اینکه چه خریده هیجان انگیزترین کشفم میشد. بعضی وقتها با شیطنتهای بابا میبایست حدس میزدم چه چیزی خریده و گاه با دادن وسیلهها به دستم خیلی زود به رفتار عجولانه من برای کشفیات بچهگانهام پاسخ میداد. برای کودکی که هنوز یک دهه از زندگیاش نگذشته پدر یعنی همه داراییهای زندگیاش، این را وقتی میفهمیم که همه چیز داریم و دلتنگ کودکی کردن هایمان با پدر میشویم. یاد بازیهای توی خانه، خندیدنهای کنار هم، دستهایی که تکیه گاه لحظههای سخت میشوند و لبخندهایی که در شرایط مختلف به قلب قوت میبخشند.
با اعداد و رقمهای ریاضی هم که چرتکه بیندازیم از دست دادن هیچ سرمایهای بزرگتر از فقدان پدر و مادر نیست. حتی تصور نبودنشان هم سخت است، روز پدر و روزهای این چنینی برای کسی که داغ پدر دارد شیرین نیست، عید است اما عید نیست، همه شادند اما او که ندارد شاد نیست، انگار همین روزهاست که نبودشان بیشتر رخ نشان میدهند تا دردشان را تازه کنند. چه آن پسر سی و چند سالهای که بیشتر از 20 سال است از پدر یک نام و چند عکس دارد چه آن دختر کوچک چند ماهه ای که بعد از پدر پا به این دنیا گذاشته است.
بزرگتر که میشود میماند روز پدر را باید با کدام پدر تقسیم کند؟ با کدام خاطره؟ با کدام نشانه؟ باید برود سراغ قاب عکس بزرگ پدر، همانی که در این چند سال هر وقت گلهای، حرفی، درد دلی داشته با او در میان میگذاشته، میداند اگر قرار بر دیدن باشد، میبیند؛ حتی با همین قاب عکس سرد.
برای همه بچههایی که در این روزها پدری نیست تا او را در آغوش بگیرند برای هدیه بخرند و روزش را تبریک بگویند سخت است تحمل این حقیقت که مرد واقعی ماندنی نیست، نمیشود در این دنیا ظلم دید و ماند. نبود پدر محمدها، فاطمهها، زینبها و حسینها، برای دختران و پسرانی که پدرشان «شهید» لقب گرفته است برای ماهم سخت است که نعمت پدر داریم و قدر نشناسیم، در سایه آرامشی که پدران آنها با جان خود برای ما به ارمغان آوردهاند زندگی میکنیم و بیدردیم. قصه غصه فرزندان شهدا کم نیست، برای فهمیدنش کافیست دقایقی خودمان را جایشان بگذاریم تا با تصور چند لحظه نبودن پدر دلمان فشرده شود. اصلا فکر میکنم روز پدر روز پدران ما نیست، روز پدران آنهاست. روز همه فرزندان شهداست که پدرانشان رادادند تا ما امروز را برای پدرانمان جشن بگیریم.
انتهای پیام/ 141