گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ مجموعه یادداشتهای «از انقلاب فرهنگی تا ولنگاری فرهنگی» سعی دارد تا مواضع و انتظارات رهبری را تبیین و مورد کنکاش قرار دهد تا به این نتیجه برسیم چقدر در جبهه فرهنگی موفق بودیم.
عمده ضعفی که در آثار نمایشی چه در رسانه ملی چه در سینما و صحنه تئاتر میبینیم نبود آثار انقلابی نیست بلکه عدم تصویر کردن نقش مردم در انقلاب است. در آثار نمایشی باید بدیهیترین و مهمترین شعارهای مردمی دوباره مطرح شود.
«این فیلمها باید صحنههاى تظاهرات ضد آمریکایى و ضد صهیونیستی را زنده کند.» این امر باید سالها پیش در اولویت سیاستهای فرهنگی کشور قرار میگرفت که چنین نشد. شاید اگر این شعار در آثار سینمایی ما نسری پیدا میکرد دیگر خبری از تندیسها و جوایز مرحمتی جشنوارههای اروپایی و آمریکایی نبود. حالا کسب این جوایز چقدر به اقتدار ما کمک کرده مطلبی است که دریافت کنندگان آن باید پاسخ بدهند. آنچه در این سی و چند سال عاید ما شد این است که سینمای ما شعار مردمی مرگ بر آمریکا و مرگ بر رژیم صهیونیستی را جهانی نکرد.
رهبر معظم انقلاب اشاره دارند که «اینطور نیست که خیال کنیم در همه این احوال دوازدهساله (تا سال 69 زمان ایراد این سخنرانی) ما هر لحظه انقلاب را نگه مىداشتیم. نه، لحظههایى هم داشتیم بندهاى انقلاب را باز مىکردیم. آنجایى که باز انقلاب جان گرفته، نفس کشیده و بالا آمده، همین مقاطع حساس است که ناگهان جمع کثیر و قابل توجهى، گاهى هم همه مردم، دیگر از «خود» فراموش کردند و به میدان آمدند. البته چنین چیزهایى، فقط به برکت اسلام و دین قابل تحقق است و لاغیر.»
این نقص در مورد آثار نمایشی دوران دفاع مقدس نیز مصداق دارد. در یک بررسی اجمالی باید بررسی شود که سینمای ما و البته رسانه ملی چقدر در حفظ و انعکاس روحیه جهادی دوران جنگ موفق بوده است. اما آنچه که در آثار این سالها شاهدیم جز آثار مستند تلویزیون و برخی مستندهای سینمایی در حوزه آثار داستانی موفق عمل نشده است. حالب توجه اینکه بخش اعظم این مستندها نیز به همان سریال «روایت فتح»ی برمیگردد که «شهید آوینی» ساخته بود.
این مستند دوربین نه روی سیاسیون بلکه روی مردمی گرفته بود که به همه اعتقاد پای انقلاب ایستاده و به جبهه رفته بودند بدون آنکه ملاحظات سیاسی را در نظر گرفته باشند یا برای به دست آوردن موقعیتی لباس رزم پوشیده باشند. از این منظر مستند «روایت فتح» بیشترین تناسب را با مواضع رهبری دارد.
این خصیصه متاسفانه در آثار داستانی دیده نمیشود. حتی در آثار سفارشی و برخی آثار دیگر مثل «کیمیا» که از شبکه دوم سیما پخش میشد مردم با همان حقیقت و واقعیت آن سالها به تصویر کشیده نشد. این آثار مردم را یک لایه و فارغ از پیچیدگیهای شخصیت دراماتیک به مردم عرضه میکنند. این نوع نگاه کاریکاتوری به جای همدلی مردم با شخصیتهای نمایشی انقلاب را زیر سوال میبرد.
مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان صدا و سیما با اشاره به این نکته که نگذارید آن روح جهادىاى که در دوران جنگ تحمیلى بر صدا و سیما حاکم بود، از بین برود. فرمودند: «نمىگویم که مارش جنگ بزنید. جنگ نداریم که مارش جنگ بزنیم، یا گزارش جنگى بدهیم؛ اما جنگ هشتساله که فقط همان هشت سال نبود؛ جنگ هشتساله، یک تاریخ است .شما به ادبیات فرانسه نگاه کنید؛ مطمئناً بخشى از این ادبیات، مصروف به قهرمانیهاى دوران جنگ است.
چهار
سال جنگ بوده، که فرانسویها دو، سه سال آن را دچار فشار بودند و شکست خوردند؛ اما
انواع مختلف قهرمانیها را، هم در میدان جنگ، هم در مبارزات مردمى داخل پاریس، هم
در روابط انسانى و نظایر آن، نشان دادند و شما ببینید که اینها
در رمانهاى فرانسوى چقدر تکرار مىشود. بعضى از رمانهاى فرانسوى را که به فارسى
ترجمه شده است، خواندهام. اصلًا در بهترین رمانها و در عالىترین اثرها، نشانهى
آن روزها باقى مىماند. شما ببینید درباره انقلاب روسیه، چقدر کتاب نوشته شده و
چه حجمى از تفاخر وجود دارد و براى دیگران باقى گذاشتهاند. اینها چیزهایى نیست
که تمام بشود؛ اینها باید باقى بماند.
در سالهاى گذشته، سریالى تحت عنوان «روایت فتح» منتشر شد اینها را نگهدارید. روایت فتح که تمام نمىشود. روایت فتح، روایت فتح و شرح حال رزمندگان بود. براى هشت سال حادثه، اقلًّا هشت سال روایت وجود دارد. این نوع کارها را باید ادامه بدهید و اصلًا در سیاستها بیاورید. به صدا و سیما، به عنوان وظیفه و به عنوان بخشى از سیاست، بگویید که باید اینها را حفظ کنند.»
حالا صدا و سیما و سینما به عنوان مهمترین ابزار و سنگرهای جبهه فرهنگی باید به این فکر کنند چقدر به این سیاستها نزدیک شده یا آن را اعمال کردهاند.
انتهای پیام/ 161