«شوکت جواهریان» مادر شهید «سعید رضا زاده فدایی» که امسال نیز مانند سالهای گذشته در مراسم معنوی اعتکاف شرکت کرده است، در گفت و گو با خبرنگار دفاع پرس اظهار داشت: سعید وقتی شش ماه داشت بیمار و به قدری ضعیف شده بود که دکتر گفت «باید فقط شیر مادر بخورد تا زنده بماند و احتمال مرگش زیاد است.» من شیر نداشتم، در شهرری زندگی می کردیم. من هر روز به درخانه ها می رفتم و وقتی می فهمیدم نوزاد دارند یک استکان هم شده شیر می گرفتم و به سعید می دادم. زنده ماندن سعید شبیه معجزه بود زیرا چند بار از وی قطع امید کردم. رنگش زرد و بی حال بود حتی توان گریه کردن نداشت سعید زنده ماند تا توانست سرباز اسلام و در راه خدا شهید شود.
وی افزود: سعید متولد سال ۱۳۴۶ و فرزند سوم بود، تا ۲سالگی سعید در شهرری زندگی می کردیم. فرزندم بسیار مودب، تیز هوش، درس خوان و منظم و مرتب بود، همه کارهایش را سر وقت خودش انجام می داد، هرگز باعث اذیت و ناراحتی من و پدرش نشد.
مادر شهید فدایی با اشاره به حضور سعید در راهپیمایی های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بیان کرد: سعیدم در دوران انقلاب کلاس دوم راهنمایی بود. در مدرسه اعلامیه امام خمینی (ره) را پخش می کرد، از مدرسه بارها و بارها به خانه نمی امد و به راهپیمایی می رفت، با بچه ها در مسجد به تکثیر اعلامیه های امام و شرکت در راهپیمایی و چاپ پلاکاردها و شعارهای انقلابی می پرداخت.
این مادر شهید ادامه داد: یک روز در دوران انقلاب سعید دیر به خانه آمد، وقتی از او پرسیدم کجا بودی؟، گفت: اگر بگویم ناراحت می شوی، در تظاهراتی که در سرچشمه بود شرکت کردم، گاردیها ریختند که دستگیرمان کنند، خودم را داخل جوی آب انداختم تا بروند و پیدایم نکنند وقتی رفتند از جوی آب بیرون آمدم و خودم را به خانه رساندم.
جواهریان یاد آورشد: سعید عضو بسیج مسجد معراج بود و از همین طریق هم به جبهه اعزام شد. مدت 40 روز در جبهه کردستان جنگید تا به شهادت رسید، رزمندگان در منطقه حضورشان در عملیات «کربلای ۸» توسط دشمن و کومله ها شناسایی شده بودند، در آن درگیری سعید تیر خورده و از کوه پرت می شود و به درجه شهادت نائل می آید. کومله ها به بالای سرش رفته و ۲ تیر خلاصی به ناحیه شقیقهایش زد، پلاک و کارت شناسایی اش را نیز همراه خود برده بودند.
وی خاطر نشان کرد: وقتی سعید در سال 63 شهید شد، پدرش هم خیلی زود یک سال بعد از شهادت فرزندمان مرا تنها گذاشت و به فرزندش پیوست. من ماندم با سه فرزند از نوزاد چهل روزه تا بزرگترین پسرم که 12 سالش بود، خدا کمک و عنایت کرد همه فرزندانم را با تربیت دینی و توجه بزرگ کردم، از همه شان راضی ام و خدا را همواره شکر می کنم که سعیدم را در راه خداوند برای حق و اعتلای اسلام داده ام.
انتهای پیام/۱۹۱