در ادامه، یکی از این خاطرات را میخوانید:
«... در عملیات کربلای 5 دو برادر بودند به نامهای «محمد فتاحی» که فرمانده گروهان بود و «علی فتاحی» از بچههای مخابرات.
علی فتاحی به شهادت رسید، بچهها رفتند برادرش محمد را خبر کردند که بیاید با برادر وداع کند. وقتی آمد و جنازه برادر را دید صورت او را بوسید و برایش دعا کرد و سپس رو به بچهها نمود و گفت: «آیا نماز شده است؟».
انتهای پیام/