به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، «
ایستادن در غرب» خاطرات پاسدار انقلاب و دفاع مقدس سردار احمد شاهسون از مبارزات غرب
کشور را روایت می کند
.
کتابی به قلم محمدرضا
شرفی که با
حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر
ارزشهای دفاع مقدس توسط انتشارات
علمی،
فرهنگی صاحب
الزمان(عج)
منتشر شده است.
این کتاب در واقع خاطرات یکی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس را در مقاطع مختلف زندگیاش به خواننده ارائه میدهد، اما همانطورکه از نام کتاب مشخص است، نویسنده به آن بخش از زندگی جهادی راوی توجه کرده که همگی در غرب کشور اتفاق افتادهاند.
یکی از نقاط قوت این کتاب، حضور سردار شاهسون در اغتشاشات اوایل انقلاب در کردستان است. از این رو مطالب این کتاب منبع خوبی برای درک اوضاع و احوال استانهای غربی کشور در اوایل انقلاب به شمار میرود. مقطعی از تاریخ انقلاب اسلامیکه به جهت فاصله زمانی نسبتاً زیادی که با آن گرفتهایم، مهجور مانده و خواندن چنین کتابهایی میتواند بخشی از کنجکاویهای نسل جوان را برطرف سازد.
سبک و سیاق این کتاب به صورت مقاطع تاریخی و حضور راوی در شهرها و وقایع مختلف است. در واقع فصول کتاب همگی از شرایط زمانی و رویدادهای تاریخی تبعیت میکنند. به این لحاظ که نویسنده به صورت مقطعی، حضور راوی در شهرهای مختلف کردستانات را پیش روی خواننده قرار میدهد. در آغاز کتاب نیز ما با مختصری از بیوگرافی احمد شاهسون از کودکی تا مقطع بزرگسالیاش آشنا میشویم. اهمیت این بخش در آن است که سردار شاهسون به عنوان یکی از اهالی روستای فتح آباد پیشوای ورامین در واقعه تاریخی کشتار مردم ورامین در سال 42 حضور داشته است.
«هنوز جوش و خروش آن روزی را یادم میآید که کشاورزها و مردم مؤمن پیشوا، برای دفاع از دین و حمایت از مرجع تقلیدشان، کفن پوشیدند و از پیشوا خارج شدند. با اینکه کودکی 9 ساله بودم، همراه پدرم- چندین کیلومتر برای حمایت از امام عزیز - او را همراهی کردم... »
فصل اول کتاب تا زمان پیروزی انقلاب طول میکشد و ما در این فصل با جوانی آشنا میشویم که به خاطر فرار از خدمت سربازی برای رژیم طاغوت، چهار سال خدمت سربازیاش طول میکشد. او پس از پیروزی انقلاب به سپاه میپیوندد و از اینجا به بعد وارد بخش اصلی کتاب یا همان ورود شاهسون به عنوان یک رزمنده به مناطق عملیاتی غرب کشور میشویم.
فصل دوم به مقطع حضور راوی به پاوه میپردازد: «با شنیدن نام پاوه از قبل میدانستم که از شهرهای شمالی استان کرمانشاه است و ملقب به هزار ماسوله است. منطقهای خوش آب و هوا که در کنار کوهستان اورامانات قرار گرفته است. نام کوه شاهو را هم شنیده بودم. این را هم میدانستم که یکی از شهرهای نزدیک به پاوه، جوانرود است ... »
سردار شاهسون در حماسه پاوه حضور مییابد و از نزدیک شاهد رزم جانانه اندک پاسداران و قوای نظامی حاضر در این شهر در برابر چند هزار ضد انقلاب میشود. از این حیث شاید بتوان «ایستادن در غرب» را یکی از منابع تحقیق در خصوص واقعه پاوه دانست. هرچند به نظر میرسد بهتر بود نویسنده این کتاب تحقیقات جامعتری در خصوص این واقعه انجام میداد و به داشتههای کتاب میافزود.
در بخشهای بعدی ما همراه با روایتهای احمد شاهسون به شهرهای دیگر کردستان میرویم و با مقاطع دیگری از رزم سربازان امام با ضدانقلاب روبهرو میشویم. بخشهای بعدی به ترتیب به «مهاباد»، «سنندج» و «بانه» میپردازند تا نهایتاً به مقطع شروع جنگ تحمیلی میرسیم.
در بخش بانه میخوانیم: «با نزدیک شدن منطقه درگیری، مجدداً با آقا رحیم تماس گرفتم و گفتم آتش را قطع نکنند. وقتی به منطقه عملیاتی نزدیک شدیم، توانستیم با دوربین از پشت سر آنها را ببینیم. دیدیم که ضدانقلاب به سه گروه تقسیم شدهاند و در هر گروه، دو زن فشنگ گذاری در خشابها را انجام میدهند ... »
بعد از شروع جنگ تحمیلی، سردار شاهسون رزم خود را در جبهه سرپل ذهاب ادامه میدهد. از اینجا به بعد با کلام او با نامهایی چون شهید محمد بروجردی بیشتر آشنا میشویم. نهایتاً اینکه راوی به روایت عملیات مسلم بن عقیل میپردازد که آن نیز در منطقه غرب انجام گرفته بود. با شرح مراحل این عملیات و خاطرات شاهسون و در ادامه آن عملیات مسلم بن عقیل کتاب «ایستادن در غرب» روایتهای خود را به اتمام میرساند.
«تا پیش از شروع عملیات مسلم بن عقیل، فرماندهی یکی از محورهای بازی دراز به عهده من بود. یکی از روزهای شهریورماه 1361 پس از جلسهای که در پادگان ابوذر داشتیم، از طریق شهید حاج بابا مطلع شدیم که قرار است به منظور کم کردن فشار نیروهای عراقی در منطقه جنوب، عملیاتی در سومار انجام گیرد... مسلم بن عقیل در پیش بود.»